بچه ها ساعت ۸صبح بیدار شدن بعد منم امروز پریود شدم روز اولم بادردشدید همیشه همراهه منم روحیم داغون خونه بمب ترکوندن استرسی که قراره شب برام مهمون بیاد ...پاهام نای راه رفتن نداشتن بچه هاهم برعکس امروز خیلی گریه کردن یکی به دندون هست یکی هم بغلی من از ساعت ۱۲ ظهر هر کار با خستگی کردم آخرش هم نخوابیدن روپا میزاشتم لگد میزدن به شکمم توی تاب ریلکسی بهانه میاوردن با گریه زنگ زدم به شوهرم گفتم بیا که دیگه توان ندارم حتی بچه بغل بگیرم میگه زنگ بزن همسایه بیاد ببره نگه داره من تا ۳ونیم نمیام منم ظهر بود هیچ صدایی غیر از صدای ما توکوچه نبود برا همین زنگ نزدم آخر سر سرشون داد زدم و گریه کردم طفلی یکی از بچه هام با داد زدن من ترسید بیشتر گریش گرفت شیر درست کردم بزور خوابوندم ساعت ۳ بعد از ظهر بود اون یکی نیم ساعت با اختلاف خوابید بعدش ...منم دیگه نفهمیدم وقتی بیدار شدم شوهرم یکی از بچه ها رو برده بود بیرون یکی دیگه هنوز خواب بود😭😭😭

۱۱ پاسخ

عزیزم‌کاملا میفهممت حق داری

برای من هر روز این موقعیت پیش میاد که داد میزنم سرشون😑

اره سخته یکیش سخته چه برسه دوتا منم دوتا شیر یه شیر دارم خیلی سخته خداروشکر از یعد زایمان پری نشدم و اگر بشم کلا اینجوریم که بشدت خونریزی زیاد دارم خیلی زیاد و خیلی درد شدید دارم جوری که پاهام میلرزن و رون هام یه جوری آزرده میشن که نپرس 😭 خداکنه نشم تا دوسال

کسی که دوقلو داره اونم کوچیک نمیتونه مهمونی بده فقط خستگیه

خدا قوت مادر نمونه💪💪 من دو قلو میخواستم اما پسرم به دنیا آمد دیدم چقد سخته🤪🤪

برای خودت ارزش قائل شو عزیزم مهمونیت کنسل کن ...با داشتن دوقلو مهمون برای چی میاد

وای چه سخت حالا مهمون ها داری واسه شام با اینکه بچم یدونه ولی درکت میکنم منم امروز سرش داد زدم بدبختانه

همه ما دوقلو دار ها از این روزا داشتیم تنها نیستی عزیزم درکت میکنم

ناراحت نباش پیش میاد منم بعضی موقع ازشدت خستگی داد میزنم سرش ولی بعدش کلی پشیمون میشم🤦‍♀️

۰😔😔😔درکت میکنم خیلی سخت بوده

مریض شدی شیاف دیکلوفناک براز زود خوب میشی

سوال های مرتبط

مامان دونهـ برفـ |🌨️ مامان دونهـ برفـ |🌨️ ۱۴ ماهگی
دو روز پشت سر هم خاهر برادر من بیان شوهرم سکته میکنه بعد بچه های خاهرش که از شهرستان اومدن ۶ ساله و ۱۱ ساله حااالااا اون یکی بچه های خاهر شوهرام هیچ هاااا
اینا سر صبی ساعت ۹ میان در خونه رو میزنن بچه منم نق نقو فوری بیدار میشه میگن ازه دیگه بیداره ولی خابش ناقصه پدرمو در میاره تا باز بخابه تاااااا درو باز نکنم همچناااان میکوبن درو
بعد چیکار کنم آخه میخام دهنمو باز کنم میگن بچس دیگه دوسش داره اینام از راه دور اومدن ۱۰ روز دیگه میرم اگه اینام برن خاهر شوهرای دیگه و بچه هاش هستن دیگه مثلا میبینی دارم شیرش میدم کم مونده دیگه بیوفته رو خاب بلههههه درو میکوبن
خیلی گفته شوهرمم نه در اون حد ولی هشدار داده ولی خب اونا نفهم تر از این حرفان
چیکار کنم آخه من الان باز اومده انقده درو میکوبه که میگه بچه بیداره
فوری دخترم با صدای اون چشاشو باز کرد و گریه منم گفتم نه بیدار نیس بذار بخابه بعدا بیا😑😑😑😑🤦🏻‍♀️دردم یکی بود به اون یکی میسوختم 🚶🏻‍♀️