۹ پاسخ

جمعه خونه خواهرشوهرم بودیم انقدر پسرم چسبید به باباش گفتم الان همه فکر میکنن من باهاش بدرفتاری ای کردم! ولی همینه دیگه چون ما رو زیاد میبینن باباشونو میخوان. من دو سالش بشه میذارمش مهدکودک. بذار کمتر ببینتم علاقه مند شه بهم!

پسر من برعکس وقتی باباش میاد خونه بغل میره نمیزاره باباش غز کنارش جم بخوره ولی باباشو میزنه گاز میگیره
ولی هی میاد بغل من منو بوس میکنه محبت میکنه بهم
جایی هم بریم یکم بازی میکنه بعدش میاد دست منو میگیره میگه بریم اتاق دراز بکشیم باهم

دختر منم همین طوریه

دقیقا دختر منم اینجوریه برا شیر میاد و میره

سلام عزیزم دخترمنم کوچیک بوداینجوربودمن راحت بودم عوضش مهمونی که بودم اذیت نمیشدم وابسته باشه اصلاخودت اذیت میشی بزرگ بشن خوب میشن ولی الان پسرم وابسته خودمه اصلامهمونی جایی میرم عروسی ازبغلم تکون نمبخوره خودم بدم میاد.... وبوس بنظرم اصلایادنده کسی بوس کنه والاهزارجورویروس هست وانواع کرم میزنن من دوتابچه هامایادندادم کسی بوس کنن واصلاهم نمیزارن کسی بوسشون کنن

دختر منم از دست من غذا به زور میخوره ولی بقیه بهش چیزی میدن راحت دهنشو باز میکنه همسرم میگه تو به زور بهش غذا میدی واسه همون نمیخوره

دختر منم این جوره الانم هشت سالشه ولی مادر شوهر وشوهرمو بیشتر دوست داره الانم باباش میاد خونه دیگه اصلا منو تحویل نمیگیره ولی پسرم نه انقدر دوسم داره وبه من وابسته هست نه از دست کسی غذا وشیر میخوره نه میخوابه فقط پیش خودم

وای دختر منم همینه حتی بغلم نمیاد تا وقتی شیر بخواد دقیقا دختر منم همین کارا رو میکنه جایی میرم منو نمیشناسه جز زمان شیر خواستن

دلوینم همینه شاید انقد مارو دیدن براشون تکراری شدیم دیروز برده بودیمش بهداشت هر چی صدا زدم نیومد پیشم پیش مادر شوهرم مونده به زنه گفت به مادر شوهرم تورو بیشتر از مادرش دوست داره انقد قلبم شکس🥺

سوال های مرتبط