سلام مامانا شما هم بچه هاتون خیلی وابسته هستن من تا میرم توی آشپزخونه ظرف بشورم یا چیزی بیارم سریع گریه میکنه
خسته شدم چقدر ناشکری کردم سر دخترم داد زدم خدا منو ببخشه😭
آخه کارمندم نهار فردا باید درست کنم خیلی بهم فشار اومده

سن اضطراب جدایی هست و طبیعیه، یه فرش پهن کن چندتا قوطی و ظرف پلاستیکی بزار جلوش هم اون حالش بهتره که نزدیک مامانشه هم خودت تا یه جایی کارت راه میفته

من واسش استخر بادی خریدم توپ و اسباب بازی ریختم داخلش سرگرم

سلام ببرش پیش خودت اسباب بازی یاقابلمه کوچیک بده بازی کنه کارتوانجام بده

دقیقا منم همینطور فقط گریه میکنه بریم تو حیاط بریم بیرون

ببرش خب توی اشپزخونه ، دختر من کلا تو اشپزخونس

دختر منم همینه. منم اوایل کلافه میشدم سرش داد میزدم ولی نشستم فکر کردم بجای اینکه داد بزنم و بچه رو بیشتر بترسونم بهتر کم کم عادتش بدم با خودش بازی کنه و از اضطرابش کاسته بشه. وقتی دنبالت میاد کمی بغلش کن بازیش بده بعد بذار کنارت با اسباب بازی اش بازی کنه یک شبه هم این اتفاق نمی افته بعد چند روز می بینی بهتر میشه الان دختر من همینکه نیم ساعت هم برای خودش بازی کنه برای من ی نعمتیه تا پانزده ماهگی تقریبا شدیده این اضطراب جدایی بعدش کم کم عادت میکنن فقط کافیه خونسرد باشی بعدا که بزرگ بشن حسرت بغل کردنشون و میخوریم الان بهمون محتاجن عزیزم

پسر منکه اصلا وابسته خودم نیست زمانی باباش نیست سرگرمه بازی میکنه به موقعه غذا میدم و شیر میدم ولی باباش که میاد دیگه میگه زمین نزار منو حتی نمیزاره سرویس بره اجبارش میکنه بزاره رو کابینت بشینه به هم بریزه بخواد لباس عوض کنه رادین دیگه از گریه غش میکنه، پیش خودم اینجور نیستا ولی باباش که میاد کلا می‌چسبه بهش و لجباز میشه دلیلش چیه رو نمیدونم والا؟

جاوید همه جا پیش منه🫤 تو اشپزخونه هم میاد با کابینتا درگیره قابلمه میاره خلاصه بازی میکنه اخراش ک گشنش میشه دیگه گریه میکنه
وقتی باباش خونه باشه دیگه میدمش ب باباش تا من کارامو بکنم