دخترم ۱۶روزشه دیشب اصلا نخوابید بیتابی میکرد بردمش دکتر گفت یکی سرما خورده بوده بوسش کرده گوشش درد میکنه بهم گفت برو بچه داری و از گربه یاد بگیر،از اون ور میخواستم با بچه ها برم خونه مامانم بابام یه جوری رفتار کرد ک انگار دوس نداشته باشه بریم همشم سرزنشم میکنه میگه بچه هات مریض میشن من میبرمشون دکتر شوهرت ک نمیبره...واقعا دلم میشکنه از حرفاش،اخه من یدونه ام ن خواهر ی نه برادری خونه مامانم نرم کجا برم...

شوهرت فلجه که بقیه بچه هاشو ببرن دکتر و مراقبت کنن؟بابات حق داره.
یدونه ای که یدونه ای عزیزم.منم یدونم.بعد زایمانم نشستم تو خونه خودم.منم زایمان دومم بود

شوهرت کمک نمیکنه چرا دومی رو اوردی؟

منم اصلن خودم دوست ندارم زیر بار منت کسی باشم دوست دارم کارامو خودم بکنم یا همسرم ..همه گرفتاری ها خودشون دارن انتظاری هم ندارم

الهی قدمش مبارکه
اشکال نداره بچه مریض میشه دیگه الان ک بچه ی دومته باید تجربت بیشتر باشه
بعد ببین شوهرت چیکار کرده ک بابات راضی نیس کارای شوهرتو انجام بده حتما قدر دانش نبوده
بشین خونه ی خودت ب شوهرت بگو ک وظیفه اشه تو کارای خونه و بچه کمکت کنه

هرچقدرم یدونه باشی وظیفه پدرت نیست بچه هاتو ببر دکتر شما دختر باباتی بچه هات که بچه های بابات نیستن از تخم ترکه مرد دیگن حتی فامیلیشونم یکی نیست

اون کولیک داره شربت بهش بده و ماساژ ارام .ادم از بچه خودش خسته میشه اون ک نوهشه خب ی مدت نرو تادلتنگ شن بگن بیا ب شوهرتم بگو هواسرد شده نمیری وهرجورباشه باید اون بچه هات ببره ب پدرت زنگ نزن واسه دکتری

الهی بگردمت 😔😔

ب گوشش وازلین بزن گرم نگه دار گوششو با پتو بپیچش شاید دل درده

بشین خونت جایی نرو، منکه نمیخوام منت کسی رو سرم باشه، رو به مرگم باشم از کسی کمک نمیخوام والا