سلام عزیزان
روزای قشنگ پاییزیتون بخیر باشه🍁
میخوام تجربه خودم از شیرگرفتن دخترمو بگم براتون شاید بدرد کسی خورد
اول بگم که چندبار دستمال کاغذیو لاک قرمز زدم بهشو چسبوندم به سینم که دخترم کمتر بخوره، دیدم بدتر حریص تر و عصبی تر میشه و میومد خودش میکند و میخورد، بعد که دیدم اینطوری تدریجی نتیجه نمیده تصمیم بگیرم یکدفعه بگیرم.
اینم بگم که دوتا دندونای دخترم بخاطر شیر شب خراب شده و بردم دکتر فلوراید و نقره زدن و بهم گفت دیگه اصلا شیر شب ندم ولی برای قطع شیرشب دخترم به هیچ وجه همکاری نمیکرد و منم گفتم دیگه کلا از شیر بگیرمش ۹ آبان تولد دو سالگیشه.
خلاصه به تجربه بزرگترا از عطاری صبرزرد گرفتم و با آب حلش کردم به طوری که کاملا آب سیاه بشه و به سینه هام مالیدم، وضو گرفتم نکاز خوندم و نیت کردم که دخترم اذیت نشه و راحت از شیر بگیرمش، سوره یاسین خوندم اونم میگفتن برای از شیرگرفتن بچه خوبه.
خلاصه دخترم اومد سینه بخوره حتی لب نزد از بوی چیزی که مالیدم به سینم بدش اومد و دیگه نخورد، تا میومد طرف سینه و بهونه میگرفت تنقلات سالم براش میاوردم، کشمش گردو بادوم ذرت پختم براش، لواشک و برگه میوه کیک، ظهرا هم میزاشتمش رو پام میخوابید اولش یکم مقاومت میکرد برای خواب ظهرا و شبها ولی دیگه الان عادت کرده بااینکه میاد سینمو بوس میکنه و ناز میکنه ولی دیگه نمیخوره، این جمعه میشه دو هفته که شیر ندادم.
این عکسم روز اولیه که بدون شیر خوابید قهرکرده بود و پتورو کشیده بود رو سرش، خودمم از لحاظ روحی خیلی بهم ریختم و گریه کردم ولی واقعا به صلاحش بود هم دندوناش خراب نمیشه هم غذاشو بهتر میخوره و خوابش عمیق تر شده.
ببخشید که طولانی شد امیدوارم به کارتون بیاد💚

تصویر
۵ پاسخ

راستی هرکاری میکردم شبا هم دخترم سینه نمیگرفت و بو میکرد با اینحال که شسته بودم ولی چون شنیده بودم شب سوم شیر بدید من روز دوم یکبار دادم خورد و سینم خالی شد و دیگه اذیت نشدم

دندونای پسرمنم خراب شده دوتاش فلورایدونقره خوددکترزدچجوریه

عالی بود خوب کاری کردی
💕
الان‌شبا و ظهرا دخترت چطور میخوابه؟
خودش رو زمین‌میخوابه؟
یا رو پات؟

یه بار تو شیشه شیرش شیر پاستوریزه دادم نخورد ولی تا شیر خشک دادم خورد.
ولی شیر پاستوریزه لیوان میریزم براش میخوره

چیقد خوب من ک شیر خشک میدم چیکار کنم

سوال های مرتبط

مامان مایا مامان مایا ۲ سالگی
سلام مادرامن میخوام تجربه از شیر گرفتن دخترم رو براتون بزارم،دریته که روش تدریجی خیلی خیلی عالیه واگه کسی بتونه با روش تدریجی بچه رو از شیر جدا کنه کارش کارستونه.اما من نشد به این روش بگیرم وچون دخترم خیلی وابسته شده بود هم به خاطر دندوناش هم اینکه غذا نمیخورد ودیگه موقعش بود که بگیرمش،صبر زرد تهیه کردم ،چند روز قبل اینکه صبر زرد رو بزنم موقع شیر خوردن بهش میگفتم شیر اه شده ،داره تلخ میشه تو بزرگ شدی دیگه نباید بخوری وخلاصه این حرفا اونم میخندیدو شیرو ول میکردومیرفت،تاروزی که تصمیم قطعی گرفتم صبر زرد رو تو لیوان آب گرم ریختم اما یه نمه از زلالی آبش که کمی تلخ بود زدم به طوری که تونست بخوره ولی کمی تلخی به دهنش بود،دوباره بهش میگفتم ببین چقد بدمزه شده تو که نباید بخوری چون خیلی بزرگ شدی،همین شد که دیگه سمتش نیومد ،چند روزی بغل گرفتن وسرگرم کردنش با بازی وبیرون رفتن گذشت ،فقط شبا کمی دیر میخوابه که اونم انشالله بعد یک ماهی که از شیر گرفتن گذشت تنظیم میکنم
مامان زهرا خانم مامان زهرا خانم ۲ سالگی
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺
مامان ضحا☀️ مامان ضحا☀️ ۲ سالگی
#تجربه ی من از شیرگرفتن دخترم

خداروشکر تونستم بلاخره از شیر بگیرمش.
واسه بعضیا که این تصمیمو دارن گفتم به اشتراک بزارم که اره سخته ولی شدنیه☺️دختر من انقد وابسته شیر دادنم بود که هیچ وقت فکرشو نمیکردم بتونم🤭
خواستمی یه دفعه بگیرم که اصلا نشد، چون هم از نظر روحی واسه خودش خوب نبود هم رو خودم فشار اومد.
هرچی باشه خب ما مامانا هم وابسته میشیم دیگه😊
اومدم اول شیر روزشو قط کردم(اره میدونم اول شیر شب باید قط بشه ولی نشد چون دختر من فقط باید شیر میخوردو میخوابید)
پس اول صبااز خواب که بیدار میشد سینمو با رژ قرمز میزدمو میگفتم اوف شده
نمیخورد حتی ظهرا هم رو پام میخوابوندمش.
شبا بهانه میاوردو شیر میدادم تا میخوابید دیگه عادت کرد موقع خواب شبش و صبا تو خواب میخورد.
تا اینکه سه پیش یکم تلخک زدم و اصلا نخوردو و باز روی پام خوابید. والان خداروشکر سه شبو چهارروزه دیگه کلا نمیخوره خودمم اذیت نشدم سینم باد نکردو درد نکرد حس کردم دارم کم شیرم میشم.این از تجربه من واسه مامان اولیایی که تجربه ندارن چجوری شروع کنن ولی بازم با صلاح دید خودتون نوردیده هاتونو بگیرین.
ولی جدی جدی هم غذاخور میشین
کلا ۲۷ روز طول کشید که از شیر بگیرم و خب خیلی حوصله کنین خیلی دل نازکتر میشن
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه🙂؛

پارت۳:

از حال خودم بگم که من از خرداد ماه سینه مو گاز میگرفت و خون میومد (عکسش رو پایین میزارم )ولی به هر سختی بود تحمل کردم و تمام تلاشمو کردم که به دو سالگی برسونمش و تا دو سال شیر کاملش رو بخوره چون اگه کمتر میشد خودم عذاب وجدان داشتم و هیچ جوره با خودم کنار نمیومدم،۱۵ شهریور که تولدش بود،۱۶استارتش زدم، ۱۶ اوکی بودم ولی۱۷ سینه هام عین بادکنک باد کرده بود و به حدی درد میکرد که به کوچکترین لمسی حساس بود حتی رو دوشی کیفم!!! حال روحی مم بد بود یاد اولین باری که شیر خورد میافتادم ،🥺♥️ یاد روزایی که هم شیر میخورد و هم منو نگاه میکرد و اینا همش حالمو بد میکر،دست خودم نبود توی ذهنم مرور میشد دوست داشتم بخوابم و به هیچی فکر نکنم ولی نمیشد و بچه م بیقرار بود و باید کنارش می‌بودم...
خلاصه اون روز به حدی درد داشتم که کمرم راست نمیشد و این درد ادامه داشت تا شب که توی خواب عمیق بهش شیر دادم،سبک و راحت شدم و تا الان خدا رو شکر حالم خوبه ولی امشب که نمیخوام شیر شب بهش بدم معلوم نیست چی پیش بیاد ؟!
دعا کنید همه چی خوب پیش بره ان شاا...شما هم این مرحله رو به خوبی بگذرونید♥️
مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
مامانا سلام من دیگه میخوام به دخترم شیر ندم و از شیشه بگیرمش . راستش دخترم از نوزادی تو اعتصاب شیر بود و تا یک سال و نیم هیچ رغبتی به شیر نداشت. بعدا تا چند ماه هم‌اگه میدادم‌میخورد و اگه نمیدادم چیزی نمیگفت منم چون وزنش پایین بود هم شیر میدم هم پدیاشور. گفتم تا ۲ سالگیش بدم. حالا الان به طرز عجیبی دو سه هفته ای شدییییید وابسته به شیر شده دختر منی که از ۳ ماهگی به کل شیر شبش رو خودش نخورد و تا صبح میخوابید و حتی بارها و بارها وقتی بیدار میشد براش شیردرست میکردم لب به شیر نمیزد تازه جیغ میزد که نمیخوام حالا سر صبح ۶،۷ صبح بیدار میشه میگه ماما شیر بده من با وضعیتی که تا ماه قبل داشت از شیر گرفتن دخترم عین خیالم نبود میگفتم یه روز بهش نمیدم و تمام. حتی شده بود چند روزی هم میخوابید بدون اینکه شب شیر بخوره حالا الان چیکار کنم فکر و ذکرش شده شیشه . با نی هم اصلا نمیخوره بعد مثلا قبلا ته تهش ۱۲۰ تا میخورد نهااااایتش این بودا الان به ۲۱۰ تا راضی میشه.غذا هم نمیخوره اصصصصلا. از غذا فراری عجیب شده.
چیکار کنم به نظرتون؟..‌
مامان هلما خانمی مامان هلما خانمی ۲ سالگی