دخترم را کامل از شیر گرفتم فکر نمیکردم اینقدر راحت باشه خدا را شکر یه مرحله دیگه از رشدش را رد کرد من دخترم یک سال و سه ماهش بود که از شیر شب تا صبح که میخورد گرفتمش بعد از واکسن هجده ماهگی هم شیر روزش را محدود کردم به سه وعده بعد از دو هفته وعده صبحش را قطع کردم یه مدت هم که گذشت خودش وعده ظهر را حذف کرد و گفت نمیخوام فقط شب قبل تز خواب میخورد که اونم قطع شد نه خودم اذیت شدم نه بچم ولی چه زود دارن بزرگ میشن بچه ها، انگار همین دیروز بود که تازه به دنیا اومده بود و من گریه میکردم که شیر ندارم بهش بدم و پرستار میگفت نمیشه شیر خشک بهش بدم چون تازه به دنیا اومده از یه مادر دیگه شیر گرفتم و با سرنگ بهش شیر میدادم تا اینکه شیر خودم اومد و تونستم به دخترم شیر بدم شما چه احساسی دارید من احساس میکنم شیر دادن هم یه نوع محبت کردن به بچه است که از حالا شکلش فرق میکنه و جور دیگه ای باید بهش محبت کنم با نوارش کردن و بوسیدن و بغل گرفتن

تصویر
۲ پاسخ

واقعا شیردادن ی حس دیگه داره.مخصوصا وقتی حین خوردن شیرنیگاتوچشمات می کنه می خنده.من ازش فیلم گرفتم داشته باشم

جدی؟ چرا من ازشیردادن متنفرم البتەاولاش نە الان اینجوریشدم چونکلا دارەشیرمیخورە امروز ازش گرفتم دیگە ببینم موفقمیشم

سوال های مرتبط

مامان سینا❤ مامان سینا❤ ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن🌻
سلام مامانا خوبین؟ انشالله ایام به کام باشه

سینا خیلی وابستگی زیادی داشت هم به خودم هم به شیر خوردن یعنی ولش میکردی ۲۴ ساعت آویزون بود ازم. خلاصه که خیلی ترسیدم یهو ازش شیر رو بگیرم چون دو تا تجربه قطع شیر یهویی دیده بودم که بعدش بچه خیلی بد قلق شده بود. خلاصه به روش تدریجی گرفتم و واقعا میتونم بگم تجربه خوبی شد برای من و راضیم به شدت🥰
اول اومدم نظم دادم به شیر خوردنش یعنی اینجوری که مثلا ۸ صبح موقع بیدار شدن شیر میخورد بعد صبحانه باز ده مثلا شیر میخورد یک ناهار بعد موقع خواب ساعت ۲ شیر نیخورد باز تو خواب میخورد بیدار میشد شیر میخورد باز ساعتای ۷ و ۸ شب باز موقع خواب تو خواب هم میخورد.
وقتی یکی دو روز با نظم بهش دادم شروع کردم به حذف وعده های ساعت ده صبح و ۷،۸ غروب اول تایم غروب رو حذف کردم چون میرفتیم بیرون و سرش گرم میشد ۳،۴ روز که گذشت بعد وعده ده صبح باز ۳، ۴ روز زمان دادم بهش بعد وعده هایی که از خواب بیدار میشد رو حذف کردم اول بعد خواب عصر بعد وعده سر صبح . حدود ۱۵،۱۶ روز زمان برد که فقط موقع خوابیدن شیر میخورد و توی خواب بعد وعده قبل خواب ظهر رو قطع کردم و بعد ۳،۴ روز وعده قبل خواب.۱ شب هم توی خواب شیر دادم و تمام. حدود ۳،۴ هفته زمان برد اما واقعا بجز ۲،۳ شبی که شیر توی خواب رو قطع کردم اذیت نکرد و خیلی راحت کنار اومد
مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
اینم تجربه خودم ، واسه مامانایی که میخوان کوچولوشونو از شیر بگیرن 👇😉

الان که اینو مینویسم یک ماه و خورده ای میگذره از وقتی که دختری رو از شیر گرفتم 🙂
دختر من از همون اول خیلی وابسته به شیر خودم بود و همش بهم چسبیده بود😶با اینکه یه سالش شده بود مثل یه بچه دوماهه شیر میخورد😮‍💨
خوابیدنش هم فقط با شیر بود بماند که در طول شب هم واسه شیر چند بار بیدار میشد
خلاصه یه دنیای وحشتناک داشتیم🤦‍♀️
از یه تایمی دیدم نمیشه اینطوری ادامه داد🤨
✅️شروع کردم در طول روز خوردنی هایی که دوس داشت رو به جای شیر بهش دادم مثلا اگه در طول روز ۶ بار شیر میخورد ۳بار رو با خوراکی و بازی راضی اش میکردم ۳ بار هم بهش شیر میدادم 😉
کم کم عادت کرد طوری که وعده های شیرش شده بود ۳ بار در روز
✅️بعد از اون شب ها تایم بیشتری بازی میکردیم و حسابی خسته میشد بعد سعی میکردم با لالایی و قصه و تاب دادن روی پام خوابش کنم
یه شبایی موفق میشدم یه شبایی هم ناچار میشدم بهش شیر بدم ، پروسه سختی بود اما بعد دوهفته یاد گرفت بدون شیر بخوابه
❗️اگرم در طول شب بیدار میشد شیر نمیدادم یا تابش میدادم بخوابه یا یکم آب بهش میدادم
✅️اینا تقریبا یک ماه و خورده ای زمان برد اما ارزشش رو داشت چون دخترم خوابش با کیفیت و یکسره شد و یادگرفت بدون شیر بخوابه و در طول روز هم فقط شاید یه بار شیر میخورد
بعد از اون هم بهش گفتم "می می زخم شده و شماهم دیگه بزرگ شدی فقط باید به به بخوری دیگه می می نداریم😁" و کلا شیر دهی رو قطع کردم و تماام🖐
تو این پروسه دخترم اذیت نشد ضربه روحی نخورد بیقراری عجیبی نکرد و خیلی ازش راضی بودم👌
مامان reza مامان reza ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من همون اول سینه سمت چپم از سینه سمت راستم کمتر شیر داشت برا همین اول اونی که کمتر شیر داشتو قطع کردم دقیق 10محرم بود که ی سینمو بهش ندادم پسرم دقیق 1سالو 9ماه داشت بعدش کم کم تو طول روز قطع کرم یعنی تا چند روز صبح که بیدار میشد بهش شیر میدادم تو طول شبم شیر بهش میدادم صبح که بیدار میشد شیر بهش میدادم تا 12ظهر و بعدش موقع خواب که ساعت 2ونیم 3میشد باز شیر می‌خورد تا چند روز همین روش و انجام دادم بعدش ظهر که از خواب بیدار میشد بهش شیر نمی‌دادم تا شب یا موقع خواب همونجوری ادامه دادم تا شد صبح که از خواب بلند میشد و ظهر که می‌خوابید و شب موقع خواب شیر نصف شبم مثلا طول شب اگه دوبار یا سه بار بلند میشد بهش شیر میدادم بعد شیر صبح قطع کردم تا چند روز بعد شیر ظهر که می‌خوابید بعد شیر شب که می‌خوابید دگه با شیر پاستوریزه کیک تخم مرغ .گردو بادم پسته آسیاب میکرم طول روز یا شب موقع خواب بهش میدادم براش لالایی میزاشتم یا با ی چیزی سرگرمش میکرم مثلا ی پاکن براش گرفتم اونو خیلی دوست داشت تو دستش می‌گرفت باهاش سرگرم بود تا می‌خوابید چون وابسته به شیر شب بود فقط با شیر می‌خوابید اینم بگم طول شیردهی بعضی وقتا که میدونستم گیجه همین که بهش شیر میدادم چشماشو که می‌بست فوری سینمو در می‌آوردم میزاشتم رو بالشت کنارش میخوابیدم تا بخوابه
مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
مامانا سلام من دیگه میخوام به دخترم شیر ندم و از شیشه بگیرمش . راستش دخترم از نوزادی تو اعتصاب شیر بود و تا یک سال و نیم هیچ رغبتی به شیر نداشت. بعدا تا چند ماه هم‌اگه میدادم‌میخورد و اگه نمیدادم چیزی نمیگفت منم چون وزنش پایین بود هم شیر میدم هم پدیاشور. گفتم تا ۲ سالگیش بدم. حالا الان به طرز عجیبی دو سه هفته ای شدییییید وابسته به شیر شده دختر منی که از ۳ ماهگی به کل شیر شبش رو خودش نخورد و تا صبح میخوابید و حتی بارها و بارها وقتی بیدار میشد براش شیردرست میکردم لب به شیر نمیزد تازه جیغ میزد که نمیخوام حالا سر صبح ۶،۷ صبح بیدار میشه میگه ماما شیر بده من با وضعیتی که تا ماه قبل داشت از شیر گرفتن دخترم عین خیالم نبود میگفتم یه روز بهش نمیدم و تمام. حتی شده بود چند روزی هم میخوابید بدون اینکه شب شیر بخوره حالا الان چیکار کنم فکر و ذکرش شده شیشه . با نی هم اصلا نمیخوره بعد مثلا قبلا ته تهش ۱۲۰ تا میخورد نهااااایتش این بودا الان به ۲۱۰ تا راضی میشه.غذا هم نمیخوره اصصصصلا. از غذا فراری عجیب شده.
چیکار کنم به نظرتون؟..‌
مامان ارغوان مامان ارغوان ۲ سالگی
روز ۱۱ از پروسه قطع شیر
دخترم دیشب ۹ شب خوابید از بس خسته بود و بدو بدو کرده بود شام نخورد ولی غروب خیلی خوراکی خورده بود و سیر بود حسابی ساعت ۳ شب بیدار شد شبها بیدار میشه بهش آب میدم دیگه دو شبه بیدار میشه میگه آب غذا خوردنش از روز هشتم بهتر شده و گرسنه باشه تقاضای غذا میکنه چون دیشب شام نخورده بود ساعت ۸ که بیدار شد من خودم میخواستم صبحانه بخورم برای اونم ماکارونی گرم کردم کنار خودم تو آشپزخونه براش سفره پهن کردم خدا را شکر یه مقدار خورد در حد ۶ هفت قاشق بعدشم ازم پسته خواست چند تا دونه بهش دادم گفت نون بده دادم یه ذره خورد دیدم دوس نداره نون بهش یه دونی کوکی گردویی که خودم تو اسنک ساز پخته بودم دادم همش را خورد و اینم بگم این مقدار خوراکی که خورده در عرض ۱ ساعت غذای یه روزش بود زمانی که شیر می‌خورد دختر من بدجور وابسته به شیر بود هر پنج دقیقه ۱۰ دقیقه میومد پیشم میگفت جی جی نمی‌دادم خونرو رو سرش میزاشت جرات نشستن نداشتم یه ظرف میخواستم بشورم انقدر گیر میداد جی جی ناچار باید میومدم بهش شیر میدادم.
الان یه مشکل بزرگ دارم فقط
دخترم اصلا شیر پاستوریزه یا شیر خشک نمیخوره 😭
بهش فرنی با شیر درست میکنم میدم و بستنی تا کلسیم به بدنش برسه و یه چیز دیگه اینکه سه روزه عاشق سفیده تخم مرغ شده همش میگه تخم مرغ بدم بهش پریروز ۳ تا سفیده را پشت سر هم خورد ضرر نداره واسش؟ زرده فقط تو املت میخوره