۱۱ پاسخ

تو زودپز سریعترهم میپزه.
اگر اون صبحونه و ناهار نمیخوره ولش کن .تو خودت بشین تنهایی بخور.حتی جلوش چایی بریز واسه خودت نوش جان کن.ضعیف میشی دیگه بدتر

خداروشکر شوهر من ایراد نمیگیره واسه غذا وگرنه من تحمل ندارم میشستم گریه میکردم😅 من میخام غذا هم درست کنم میگه خودتو خسته نکن بچه کوچیک داریم یه چیز ساده درست کن یا بعضی وقتا از غذامون میمونه میگه بقیشو بزار واسه شام استراحت کن بعدازظهر.

هرغذایی که می‌ذاری لوبیا یا نخود لوبیا ....حتما از شب قبلش با آب جوش خیسش کن تا صب نرم میشه نفخم نمیکنید.

ولش کن، حالا مامانش یا اجیش پخته بود با سر میخورد، محل نده بهش، بگو ناهار نداریم گریه کرده

ن منم ۴٫۵ میزارم ۸ اینا میخوریم اوکیه

من چندروزپیش گذاشتم پنج غروب دیگ تا هفت ونیم ایناقشنگ‌پخت

من تو زودپز میپزم خیلی هم جا میفته

من با لوبیا رشتی خوراک لوبیا درست میکنم ۴ ساعته هم کلن میپزه

من غذا نمیزارم😂😑مرتیکه های بی ریخت حوصلم بکشه میزارم ولی تا الان سه بار اینا غذا پختم من کلفتشون نیستیم که

شوهر منم میدونه شام من زود میخورم تازه آقااا داره کباب میکنه‌‌‌....
همشون رو مخن اه

شماها چند ساعته میزارین بپزه

سوال های مرتبط

مامان دوتا گوله برف مامان دوتا گوله برف ۱۲ ماهگی
مامان النا مامان النا ۱۱ ماهگی
وباز هم تکرار کار پدرشوهرم که داشت غذا دهن النا میزاشت و دیگه با عصبانیت من روبرو شدو قهرمون 😂😂 از اولش دیدم منظور داره من بیرون بودم شام خورده بودم اومدم خونشون دیدم بچرو گرفته هی میگه ما میخواییم باهم شام بخوریم فهمیدم منظور کاریو داره به شوهرم گفتم برو بچرو بگیر بابا شام بخوره نشنید پدرش رفت بشینه سر سفره من گفتم بابا بچرو بده شامتو بخور دو سه بار گفتم بچمو نمیداد هی اذیت میکرد میگفت نه تو کار نداشته باش منو بچه میخواییم شام بخوریم استرس تمام وجودمو گرفته بود نکنه چیزی بزاره دهنش هیچی مادرشوهرم غذارو اورد اینم میدیدم زیر چشمی منو میبینه کدو سرخ کرده رو انگشت زد داشت میزد دهن بچه دیگه عصبی شدم رفتم بچرو با حرص ازش گرفتم نمیفهمم این کاراشونو چرا منو اذیت میکنن بهشون میگم بچرو رو پا نزارید وایسه واسه کمرش ضرره هر سری تذکر باید بدم میام خونشون با استرس میام تا برم حالا موفع خواب شوهرم اومده میگه بابا ناراحت شد گفتم مقصر تویی تو باید تذکر میدادی که بار سوم تکرار نمیشد اب اناناسو خیارو تذکر ندادی شد سومی که با تند خویی من روبرو شد