۷ پاسخ

من نیمه تدریجی گرفتم😂😂. روزا اصلا بهش نمی‌دادم شبا وقتی میخابید تو خواب عمیق بود ۳ شب بهش یکساعت شیر میدادم ۳ شب اینکارو کردم بنظرم شب آخر هوشیار شده بود فهمیده بود روزش گیر میداد بیشتر از روزای قبل دیگه دیدم بابا بچه بدتر داره زجر کش میشه کلا ندادم بهش🥲🥲🥲🥲قرار بود ۵.۶ شب توخواب بدم بش . ولی آخرین شبی ک شیر خورد شاید بخندید ولی آنقدر حسم عمیق بود ک میدونستم آخرین شبه آنقدر گریه کردممم😭😭😭قشنگ اون شبو مکیدن های بچمو هیچوقت یادم نمیره دورش بگردمم🥲🥲..... مانلی مظلوم بود تا چسب مشکی زدم دیگه می‌ترسید بچه هرچی بزرگ شه پرو تر میشه

اره هرکاری کم کم انجام بدیم خیلی راحتره مثالشم هیت قورباغه زنده رو با شعله خیلی خیلی کم بپزی اصلا نمبفهمه🙂🙂🙂🙂

من دوستدارم تدریجی بگیرم ولی دخترم اذیت میکنه می خوام یهو بگیرم ولی فعلا دلم نمیاد 😑

من هنوز نگرفتم تصمیم داشتم تدریجی بگیرم که دخترم اذیت نشه ولی میبینم اصلا نمیشه خیلی وابسته هست هم روزا وهم شبا یه وقتایی می‌خوام بهش شیرندم غذا بخوره اصلا حواسش پرت نمیشه

منم توی خونه سعی میکنم سرگرمش کن تا جایی که بشه و فقط موقع خواب بهش بدم و وسطای خوتب ک بیدارد میشه دوباره میخوره ومیخوابه،در طول روز اگ بهونه بگیره بهش خوراکی میدم یا باهاش بازی میکنم ک یادش بره و چقد عالی پیش رفت و عادت کرده بود تا اینکه زد و یه هفته مریض شد 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️دوباره برگشت همون‌روال قبل و همش بهونه شیر تا ندم ول نمیکنه

مامان ارغوان چیکار کردین؟ چجوری تدریجی گرفتین؟ چجوری سرگرمش کردین که شیر نخوره ؟:منو پسرم تنها باشیم کلا اویزونه به من شیر میخوره

من فکر میکردم پسرم همکاری نکنه با تدریجی ولی خوب همکاری میکنه ، من دلم نمیخواد از شیر بگیرمش فقط انقدر غذا نمیخورد که ترجیح دادم شیرو کم کنم ، دیروز بهش گفتم اون عقربه بره بالا شیر میخوری ،انقدر قشنگ به ساعت نگاه میکرد و میگفت ممه
من دوست ندارم کامل بگیرمش همین که چند بار بخوره خوبه،پسر من صبح تا شب و شب تا صبح میخورد ،دیقه ای

سوال های مرتبط

مامان پسرم وتودلی🥰 مامان پسرم وتودلی🥰 هفته بیست‌ویکم بارداری
سلام دوستان من خیلی میبینم خیلیا سوال دارن درمورد از شیر گرفتن خواستم تجربه خودم از شیر گرفتن بذارم بلکه به درد کسی خورد من پسرم خیلی وابسته بود به سینه بدون سینه اصلا نمیخوابید روزا همش ممه میخواست وغذا نمی‌خورد یکسال وشش ماهش بود من با بازی وخوراکی سرگرمش کردم شیر نمی‌دادم دیگه غذا می‌خورد تا وقتی که یکسال وهفت ماهش شد تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش چون شبها تا صبح شیر میخواست سینه هام درد میکردن خیلی اذیت بودم پسرم تو روز ظهر قبل خواب شیر می‌خورد من هرروز یادداشت کردم چند دقیقه شیر میخوره هرروز یه دقیقه کمتر شیر میدادم تا وقتی کلا حذف شد شیر قبل خواب شب هم همینطوری قطع کردم رسیدم به نصف شب پسرم سه بار بلند میشد اول دوبار میدادم بعد پنج شش روز یک وعده میدادم وپنج شش روز آخر دیگه ندادم فقط چهارشب اذیت کرد سینه هام اصلا درد نگرفتن چون تدریجی گرفتم پسرم زود کنار اومد شبها قبل خواب خوب غذا بدین سیر بشن بیدار نشن نصف شب نصف شب هم فقط آب بدین خوراکی ندین من تلخک وچسب هیچ چیزی نزدم چون میگن تو روحیه بچه تاثیر منفی میذاره گریه های روزای اول هم عادیه چون یع نقطه امن میگیرین عادیه توقع نداشته باشین روز اول کنار بیاد آروم شه این روش پایین هم برای ازشیر گرفتن خوبه تدریجی گرفتن فشار اصلی روی مادره ولی یهویی گرفتن فشار اصلی روی بچه ست بچه خیلی اذیت میشه شما یه معتاد تصور کنین یهو از مواد بگیرین میمیره از بدن درد ولی تدریجی بگیرن تزک میتونه بکنه امیدوارم مفید باشه وبدردکسی بخوره
مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
سلام مامانا من تا الان بیدارم راستش من چهار روزه پسرمو از شیر گرفتم تو این چهار روز اصلن شیر ندادم بجز شب اول که خیلی گریه کرد و بعد اون دیگه ندادم تا روز دوم که داشت با بردارم بازی و شوخی میکرد یهو از بغل داداشم افتاد و منم خیلی ترسیدم هرکاری کردم آروم نشد و مطمئن شدم چیزیش نشده و فقط بهونه سینه رو میکنه یکم شیر دادم بعد از اون هم دیگه تا الان که روز چهارمش شیر ندادم سر سینه ام رو با تلخک تلخ کردم راستش هر راهی بگی قبل اون امتحان کردم نشد چون سنگ کلیه دارم خیلی عذاب و درد دارم ، باید دارو مصرف کنم مجبورم هر چه زودتر از شیر بگیرمش مامانا تو این چن روز پسرم خیلی خوب و آروم و اذیت نشدم بجز شبا که ساعت 4 صبح بیدار میشه و کلی گریه میکنه هر چقدر میخوام آرومش کنم فایده نداره

و طفلک همش گریه میکنه کنارم آبمیوه تو شیشه اش شیر پاستوریزه پر کردم یه شیشه آب گذاشتم شبا گریه کردنی هر کاری میکنم نمیخوره

بنظرتون چی کار کنم؟
دستاشو همش میخوره
اشتهاش هم کم شده و خوب غذا نمیخوره