دختر یکم بخودت مسلط باش و عزت نفس داشته باش. قرار نیست کسی پشتت باشه جوری زندگی کن که انگار تنهایی و نیاز به احدی نداری. برات مهم نباشه خانوادت چی میگن اونا که شرایط تورو درک نمیکنن و تنهات گذاشتن همون بهتر که ازین به بعد هم تنهات بزارن. کاری که میدونی درسته انجام بده تو یه زن مستقلی از چی میترسی!تو باید فردا برا دخترت تصمیم بگیری 'هنوز نمیتونی برای خودت یه تصمیم بدون پشتوانه دیگران بگیری؟! روانپزشک و هیچکس کاری نمیتونن برات کنن.چون تو سالمی مشکل از شوهرته.اگر واقعا بده بزارش کنار بفکر خودت باش
حتما برو روانپزشک هم برات دارو تجویز میکنه که استفاده کنی و یکم به آرامش نسبی برسی ، و هم اینکه اگه نیاز بود نامه بستری در بیمارستان برات مینویسه . فقط این شرایط رو تحمل کن و قوی باش انشالله روزای خوش هم میرسه .
عزیزم منم مثل تو بارها به خودکشی فک کردم اما هر بارم به دخترم نگاه کردم و از اینده اش ترسیدم از اینکه بعد من چه بلایی سرش میاد و چکا میکنه و اینکه ما این بچه ها رو خواسته یا ناخواسته بدنیا اوردیم پ در قبالشون مسولیم!حتما دکتر روانپژشک برو تحت درمان باشی و اینکه حتما به فکر بچع اتم باش که بعد تو چی به سرش میاد اینطوری دیگه خودکشی از سرت میپره.اینا نشونه افسردگی هست من دکتر نرفتم ولی دارم خودمو میزنم به اون راه وگرنه بخوام به زندگی یه ثانیه فک کنم چه بلاهای سرم اومده قطعا زنده نمی مونم ولی بابت بچم مجبورا باید قوی باشم و بار رو به دوشم بکشم وگرنه مطمن باش هیچکسی به اندازه مادر خود بچه براش دلسوزی نمیکنه
منم تنها م منم نابودم دوتا بچه ک اذیتم میکنن دخترم میره کلاس اول ب قدری زجرم میده ک زجه میزنم ولی ب خودکشی فک نمیکنم دنیا اذیتم میکنه اما من میمونم زنده میمونم از دیشب ی ساعت خواب نیس دختر کوچیکم خوابش خوب نیس از ی طرف اون دخترم خیلی بر میخوابه هردیقه با پاش میزنه تو سرم
یعنی قبلا همسرت کتک نمیزد؟
اره حتما برو کاش منم امکانشو داشتممیرفتم بخدا جسما خوبم اما روحی مریضم برم منو بستری میکنن تو تیمارستات
خوب حالا طلاق نگیر ابروشون نره یه ماه برو پیشه خانوادت یه مقدار اسراحت کن
خب بچت چی میشه؟؟؟همینکه تنها باشی کافیه؟؟؟بچتو چکاکنی؟؟بزاری دست یه ادم روانی؟؟؟؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.