بچها اولین بار که پریود شدید به کی گفتید و واکنششون چی بود؟؟
بگید یکم از این فضای استرس اور گهواره دور بشیم..
من خودم تولدم بوود کل فامیل دعوت بودن پریود شدم😂همشون فهمیدن

من بعد از ظهری بودم مدرسه قبل از ظهر یکم دیدم اصلا محل نزاشتم نمیدونستم چیه عصر برگشتم دیدم شلوارم پره خونه با ترس لرز رفتم به مامانم گفتم دارم میمیرم نمیدونم چم شده حتما سرطان دارم خون داره میاد ازم ترسیده بودم مامانم میزد رو پاش میخندید اخرم توضیح داد بهم اروم شدم 😂🥲

چرا من یادم نمیاد اولین باری که پریود شدما😑کلا حافظمو دارم از دست میدم 😞

من هی هر روز میخوام پاک کنم گهواره رو یا نیام سراغش نمیشه ..ی جورایی مثل اینستا و ..اعتیاد آوره..و شدیدا استرس میگیرم ..

😅😅😅😅من ۱۰ سالم بود مامانم بیمارستان بود بعد من همون مدت که بیمارستان بود پریود شدم شباش که میرفتیم خونه خاله دایی من از استرس اینقد ازم خون میووووومد حد نداشت نمیدونستمم باید نوار بزارم یعنی مامانم که نبود روم نمیشد به کسی بگم وقتی برمیگشتیم خونه شرت و شلوار غرق خووون
بعد ۳ روز که پاک شدم دیگه خون نیومد مامانم اومد خونه که دقیقا ۹ شهریور بود که بهش گفتم

من دوم دبیرستان بود😂😂😂😂خودم همه کارامو کردم بعد ی روز مامانم داشت ب خالم میگفت باید ببرمش دکتر هنوز پریود نشده ک بهش گفتم مامان جان زحمت نکش شدم تموم شد😂😂😂😂

من مهمونی بودم ولی میدونستم بازم استرس گرفتم خونه عموم بودم داخل سرویس مامانمو صدا زدم دختر عموم اومد گفتم بگو مامانم بیاد اونم ن گذاش ن برداشت گف پریود شدی؟با سر گفتم اره گف وایسا رفت نوار اورد برام‌گذاشتم من برگشتم دیگ خونه خودمون🥲😂۱۲ بودم

آخه من ۱۱سالگی کلاس پنجم پریود شدم چون هیکلم درشت بود

من عصرش رفتم دستشویی یکم خون دیدم گفتم چیزی نیست بابا ولشکن😂دیگه چیزی نیامد
شب خوابیدم صبح بیدار شدم دیدم مامانم همش صدا میزنه پاشو بیدارشو و..بیدار شدم دیدم شلوارم کلااااااا خونی شده اینقد شدید بود😐🤦‍♀️ همون روز داداشم و بابام تو خونه بنایی داشتن من تو هال خواب بودم اوناهم در رفت و آمد بودن
از اون سال همش برام سواله نکنه منو با این شلوار خونی دیده باشن و...😞🤦‍♀️😐

شمام واقعا داخل گهواره استرس میگیرید؟

من شلوار آبی روشن پام بود زیر شلوار مدرسه وقتی اومدم خونه پر خون بود ولی میدونستم از پریودی و اینا نقش بازی کردم یهو مامانمو صداکردم بیا این خونا چیه اونم طبق عادت قدیمیا فک کرده بود من شک شدم یکی زد توگوشم و گفت چیزی نیست و توضیح و اینا 😂🤣

من به خواهرم گفتم به مامانم چیزی نگفتم بعد از چند وقت خودش فهمید

من داخل مدرسه شدم رفتم خونه مادربزرگم داد و بیداد و گریع ک خونریزی داخلی کردم دارم میمیرم ی برگه نوشتم با همون شلوار خونی نشسته بودم داشتم وصیت میکردم