وای پسر منممم
آرتبن همینجور بود من ۵ دقیقه قشنگ میشینم باهاش بازی میکنم اروم تر میشه بعد وقتیم غذا درست میکنم مثلا سیب پوست میکنم یا پیاز میام پیشش میشینم یکی میدم دست اون بعد درباره اون چیزی که دستش حرف میزنم براش مثل این پیاز سلطان غذاها تو تمام غذاها ازش استفاده میشه اشک ما را در میاره از اینجور توضیحات میخام برنج درست کنم قبل خیس کردن یک چیزی پهن میکنم میریزم تو کاسه باهم کلی با برنج ها بازی میکنیم یا اسباب بازیشا زیر برنجا قایم میکنم تا پیدا کنه ،حبوبات همینجور چسبندگیش تو خونه کمتر شده
پسرمنم اینطوریه وقتی ازجلوی چشمش میرم زودمیاددنبالم
اره من تا اومدم ظرفهامو بسورم ۳ بار شلوارمو از پام کند از بس کشیدش😑
وای یعنی یه ظرف میخوای بشوری هم میاد میچسبه پای گازی خطرناکه باز میاد میچسبه خیلی تعادل داره یه دستیم میگیره وایمیسته
اخ اره دیووونمکرده خسته شدم بخدااا😣😣
بله عزیزم مال ماهم اینجوریه😵💫
ترس از جدایی هست از ۹ تا ۱۱ اکثرا. من بردم دکتر. گفت فکر میکنه میری دیگه نمیای مغزش تا اون حد میکشه.
اره ارهههه پیشش بشینم اونم میشینه بازی میکنه 😂
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.