۹آبان‌ پارسال ساعت ۸ فهمیدم‌ باردارم‌ هم‌ ذوقشو‌ داشتم هم میترسیدم‌ حالم بد شد مامانم پیشم بود دوتایی تا چن ساعت هم گریه کردیم‌ هم خندیدم‌ اون روز تو وجودم‌ یه حس شیرینی‌ بود که نمیدونم اصلا چجوری تعریفش کنم‌ به این فکر‌ میکردم دختره یا پسر
یا چن ماهشه‌ رفتم آزمایش خون‌ دادم مطمئن شدم‌ از همون موقعه از بتا بهم گفتن‌ پسره هر کی میگفت‌ پسره ذوق میکردم چون داداش نداشتم‌ آرزوم‌ بود داداش داشته باشم الان ۴ ماه شه‌ شده تمام زندگیم‌ امیدم‌ ستون خونم‌ وجودش‌ برام‌ انقدر قشنگه‌ که‌ دوس دارم از همه چیم‌ بخاطرش‌ بگذرم‌ خداروشکر‌ که دارمش‌ از خدا میخوام از حس مادر شدن همه‌ تجربه کنن❤

۲ پاسخ

منم پارسال همین موقع ها رو حالم خیلی بد بود و نگو باردارم. و خبر ندارم خیلی غافلگیر کننده بود برامون آخه ۲۰ روز بود ازدواج کرده بودیم یه هفته بعدش. فهمیدم ک بعلههههههه 😂

اره گلم خیلی قشنگه

مقالات مرتبط

مراقبت از نوزاد تازه متولد شده
نوزاد تازه متولد شده و همه نکات مراقبت از آن
نگهداری از چندقلوها
نگهداری از چندقلوها | مراقبت از نوزادان دوقلو یا چندقلوها
حس بویایی در کودکان شیرخوار
حس بویایی در کودکان شیرخوار
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه ؟

سوال های مرتبط

مامان دلوین🐣 مامان دلوین🐣 ۹ ماهگی
پارسال همین روز رفتم و آزمایش دادم و فهمیدم ی فسقلی کوچولو به اندازه ی لوبیا تو دلم شکل گرفته چقد خوبه که الان کنارم دارمش از خدا ممنونم واسه داشتنش 🥹🐣
الان حسم مث وقتیه که برا بار اول فهمیدم تودلیم شده و چقدر قشنگه مادر شدن با وجود تو قلب خونه 😍😍😘❤️



امیدوارم این حس ناب و قشنگ قسمت اونایی بشه که می‌خوان تجربه کنن این حس رو
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آراد🫀👼🏻 مامان آراد🫀👼🏻 ۱۱ ماهگی
پارسال مثل امروز رفتم آزمایش دادم بعد از ده روز که پریودم عقب افتاده بود و جوابش مثبت شد 🥲
یکی از قشنگ ترین روزای زندگیم بود اصلا باورم نمیشد خدا داره یه فرشته کوچولو بهم میده که قراره بشه همه وجودم...

خدایا شکرت که آرادو بهم دادی واقعا تا قبل از اون نمی‌دونستم معنی زندگی یعنی چی 🥲🫀😍
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱۱ ماهگی
۱/۲۴‌
من‌ پارسال‌ این تاریخ‌ فهمیدم‌ که‌ باردارم‌ وخدا توروداده‌ به‌ من



پارسال‌ این‌ روز به‌ خاطر سرما‌ خوردگیم‌ رفتم‌ دکتر گفتم‌ از موعدم‌ گذشته‌ برام‌ آزمایش نوشت‌ ومنم‌ از ترس رفتم‌ بیبی چک‌ گرفتم‌ ودقیقا اول‌ جفت‌ خطاش‌ پررنگ‌ شد‌ 😂
شاید الان‌ به‌ اون‌ لحظه‌ بخندم‌ ولی‌ واقعا روز بدی بود برام‌ وفکری بدی داشتم‌ خدا منو‌ ببخشه‌ چون‌ ناخواسته‌ باردارشده‌ بودم‌ وما‌ بچه‌ نمیخواستیم‌ ولی‌ الان‌ خداروشکر میکنم‌ که‌ دارمت‌
۲۷‌ رفتیم‌ آزمایش‌ ومثبت‌ شد بعد از ظهرش هم‌ رفتیم‌ سونو‌ دکتر گفت‌ ۴هفته‌ باردارم‌ وهنوز فقط ساک‌ حاملگی مشخص‌ بود حس‌ عجیبی داشتم‌ هم‌ خوش‌ حال بودم‌ هم‌ ناراحت‌ ولی‌ اون‌ روزاهم‌ گذشت‌ ومن‌ الان‌ واقعا خوشحالم‌ وخداوند شکر‌ میکنم‌ بابت‌ وجودتو
پسرم‌ توهدیه‌ خدایی ،هدیه‌ امام‌ رضایی ❤️‌ قلب‌ خونه‌ امروز تو۴ماهه‌ هستی وپارسال‌ ۴هفته‌ از زندگیت‌ تودلمن‌ می‌گذشت


ازخدا‌ میخوام‌ هرکس که‌ بچه‌ نداره‌ واقدامیه‌ خدا‌ بهش بده‌ جوری که‌ نفهمه‌ اصلا‌ چطوری شد‌ 🤲

زیبا‌ترین‌ حس حس‌ مادر شدنه‌
من‌ ۳۰ساعت‌ توبیمارستان‌ درد‌ میکشیدم‌ تا‌ پسرم‌ دنیا بیاد ولحظه‌ ای که‌ دیدمش‌ وبغلش کردم‌ همه‌ دردام‌ از یادم‌ رفت‌ 🥺😍❤️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان هانا✨ مامان هانا✨ ۵ ماهگی
پارسال همچنین روزی رفتم دکتر فکر میکردم کیست دارم که پریود نمیشم،انقدر مطمین بودم که حتی یک بی بی چک هم نزدم🤦
از دکتر خواستم معاینه کنه و برام سونو بنویسه اما اصرار کرد که اپل آزمایش بدم از دکتر اصرار از من انکار که بابا من مطمینم باردار نیستم
دیک تسلیم شدم برم آزمایش ،وقتی جوابش اومد آنقدر مطمین بودم منفی که حتی نگاه نکردم و از مسئول آزمایشگاه هم نپرسیدم ،موقعی به دکتر نشون دادم منتظر بودم بگه منفی تا بگم دیدی گفتم 😂
وقتی گفت مثبته همه حس های متناقض دنیا اومد سراغم غم،استزس،شادی،خوشبختی
یک دفعه تو مطب زدم زیر گریه با صدای بلند😂😂
پذیرش این مسئولیت خیلی برام سنگین بود
نه اینکه بچه نخام ها یا مشکلی با شوهرم داشته باشم نه
اما برنامه من برای یکی دو سال دیگ بود
اما الان خدا رو بابت این هدیه قشنگ شمر میکنم وجودش تو زندگیمون برکته
انشالله هرکی چشم انتظاره خدا دامنش و سبز کنه 💚
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان 💙شاهان💙🧚‍♂️ مامان 💙شاهان💙🧚‍♂️ ۱۳ ماهگی
امروز قشنگ یکسال شد که بی بی چک زدم و فهمیدم که پسرم رو باردارم داوزده سال چشم انتظارش همچنین روزی بودم که من هم به آرزوی مادرشدن رسیدم خداروشکر پارسال عید بهترین عید سال بود برام چون قشنگ ترین وناب ترین حس دنیا رو تجربه کردم مادرشدن رو
از خدا میخوام هرکس آرزوی مادرشدن رو داره به حق علی اصغر دامنش روسبز کنه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کایلین مامان کایلین ۱۱ ماهگی
تجربه واکسن چهارماهگی:
-فهمیدم کایلین کلا بد واکسنه
-درد بعدش کمتر از دفعه قبل بود، دو سه ساعت خیلی درد داشت و بهتر شد تا شب دیگه کلا درد نداشت
-درد بعد واکسن دقیقا از سه ساعت بعد شروع شد مثل دفعه قبل
-استا رو یک ساعت بعد از تزریق دادم هر دو بار و راضی هستم
-تبش این دفعه سنگین تر بود و ۴۸ ساعت طول کشید، مجبور شدم دو روز هر ۴ ساعت بهش قطره بدم لباسش رو سبک کنم و شب مراقبش باشم
-هنوز بداخلاقه اون دفعه هم تا یه هفته بد اخلاق بود بخصوص شبا خیلی گریه میکنه تا بخوابه که مشخصه به خاطر واکسنه
امیدوارم ۶ ماهگیش بهتر باشه یا لاقل بدتر نشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سارمین😍 مامان سارمین😍 ۵ ماهگی
خانما پسرم خیلی ازیت می‌کنه گریه می‌کنه فقط میخواد بغلش کنم تو خونه بچرخونمش خوابش میاد ولی دوست نداره بخوابه فقط بهونه میگیره مقاومت می‌کنه برای خواب از ساعت ۷ بیدار بود به زور خوابید انقد که گریه کرد خودمم باهاش گریه میکردم الان بیدار شده تا شب ۲ بیدار هست و گریه می‌کنه الان ۴ روزه این طوری می‌کنه همه جاشو نگاه کردم فقط دیروز واکسن زدیم بهش نمی‌دونم دیگه چی کار کنم 🥹 اینفاکول هم میدم هر ۸ ساعت بهش رفلاکس هم داره از وقتی واکسن زدیم بدتر هم شده ۳و نیم ساعت یه بار شیر میخوره دارم افسرده میشم از دستش اعصاب نزاشته برام دست تنهام همسرم ماموریت هست نمی‌دونم چی کار کنم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آروین👼🏻😍 مامان آروین👼🏻😍 ۱۲ ماهگی
لعنت به من که تو گهواره گفتم خواب پسرم خیلی خوبه😑😑😑😑از اون روز به بعد اصلا نمیخوابه اصلااا..قبل از اون شیر میخورد پوشاک عوض میکردم یکم بازی میکرد و میخوابید..الان تو ۲۴ ساعت ۸ ساعت هم نمیخوابه😞😞
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان ارمیا کوچولو مامان ارمیا کوچولو ۶ ماهگی
ارمیا ساعت ۸ صبح واکسن ۴ ماهگی زده تا الان خداروشکر که گریه نکرده ممکن از این به بعد درد هاش شروع شه
واکسن دوماهگی ساعت ۸ زد از ۱۲ تا ۲ گریه های وحشتناک کرد جوری که بی حال شد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۶ ماهگی
سلام مامانا خوبید دوست داشتم باهاتون درد دل کنم
من از همون اول بارداری از شیردهی خوشم


نمیومد کلا حس خوبی بهش نداشتم
چون سزارین هم بودم چند روز اول شیر نداشتم و دکتر از توی بیمارستان‌برای دخترم شیر خشک نوشت بعدش کم کم با دارو دوا و این چیزا یکم شیر اومد تو سینه هام ولی نه رگ میکرد نه سر میرفت تقریبا چهار ماه به دخترم هم شیر خودمو دادم هم شیر خشک ولی حس خوبی نداشتم مخصوصا بیرون و توی جمع . بیشتر تو خونه و شبا شیر خودمو میخورد.ولی خوب عذاب وجدانشو داشتم و دارم که چرا شیر خودمو بهش ندادم یا چرا نخواستم بدم . اطرافیانم هی بهم گفتن چون دلت نمیخواست هورمون شیر هم تو بدنت ترشح نمیشه یا هرکی یه چی میگفت و میگه و هی نصیحت از فواید شیر مادر ولی خوب من بیشتر از اینکه از شیر دهی خوشم بیاد از روی عذاب وجدان بهش شیر دادم الان هی میخوام قطع کنم باز عذاب وجدان دارم حتی رفتم شیر خشک اورجینال خربدم با اینکه هزینش برام زیاد بود که یکم وجدانم راحت بشه ولی باز نمیشه😭😭😭😭😭😭😭
چیکار کنم ؟!!!؟.
من خودم ده ماه بیشتر شیر مادر نخوردم چون مادرم باردار شده یه وقتایی میگفتم بهش تو که شیر خودتو ده ماه بیشتر ندادی
حالا میترسم از روزی که دخترمم همین حرفا رو بهم بزنه😭😭😭😭
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۷ ماهگی
پارسال همین موقع من تست بی بی چکم مثبت شده بود از شدت خوشحالی عین ابر بهار گریه میکردم، باورم نمیشد دارم مادر میشم 🥹❤
همون کوچولویی که پارسال اندازه مورچه بود تو شکمم حالا ۴ ماهش شده
الهی که هرکی منتظر نی نی هست خدا دامنش رو سبز کنه 😍❤✨
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان هیرمان مامان هیرمان ۹ ماهگی
سلام مامانایی که هم شیر خودتون میدین هم شیرخشک ی سوال داشتم؟؟
پسر من تا الان فقط شیر خودم میخورد الان چند روزه که خوابش کم شده بود بازه زمانی زیادی بیدار بود گشنه هم بود ولی اصلا شیرم نمی‌خورد فقط وقتی از خواب بیدار شد میخورد دیگه تا ۳ ۴ ساعت بیدار بود اصلا نمی‌گرفت ، الان امروز بیدار شد شیر خودم دادم باز بعد یک ساعت بهش شیرخشک دادم دیدم خوابید🥲🥲کسی بوده بعد ۴ماه هم شیرخشک بده هم شیرخودش بعد بچه سینه پس نزنه؟؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نیکا مامان نیکا ۸ ماهگی
مامانا با بچه هاتون تو ماه نیکا چه بازی هایی میکنید کی بازی میکنید نیکا خیلی گریه کرد الان تا خوابید حتی شیر هم هر کاری کردم نخورد 🥲شربت دلدرد هم دادم بهش ولی انگاری لج کرده بود راه می‌بردم گریه میکرد زمین میذاشتم گریه میکرد بازی می‌کردم اول میخندید بعد گریه میکرد الان خیلی ناراحتم یعنی من مادر بدی هستم🥲از یازده بیدار شده بود اصلا نخوابیده فقط ساعت یک ربع به دو تا ساعت دو همونجوری که شیر می‌خورد چشماش بسته بود ۰🥲
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۱۱ ماهگی
یه مروری کنیم بد نیست
تقریبا پارسال همین موقع فهمیدم باردارم اون هم در کمال ناباوری چون بعد از ۸ سال ناباروری و کلی دکتر رفتن و نتیجه گرفتن میخواستم دوباره و برای آخرین بار برم ای وی اف کنم که اگه شد خداروشکر اگرم نشد تصمیم گرفتیم از پرورشگاه بچه بیاریم ، چند روزی بود خواب آلودگی شدید داشتم و پریود هم نشده بودم ولی چون سابقه داشتم یه لیوان پر از زعفرون از شب قبل گذاشتم یخچال کا صبح بخورم شب خوابی دیدم که فرداش به شوهرم گفتم بره تست بگیره و گفت نه بابا فایده نداره
رفت تست گرفت و مثبت شد😍
چهار بار آز دادم تا باورم شد و خلاصه یه بارداری سخت داشتم از اواسط ماه دوم ویار شدید و استفراغ های زیاد داشتم حتی آب رو هم بالا می‌آوردم، کلی دارو بعدشم انوکسا و هپارین
وقتی نگاه نمودار بارداری میکردم هی میگفتم خدایا کی میشه بره وسطاش کی میشه بره آخراش به هر حال گذشت و وقتی فکرشو میکنم میگم این روزای سختی هم که دارم با آیهان میگذرونم و اعتصاب شیر کرده هم میگذره ....
و چقد میفهمم که خدا چقدر زن رو لایق دونسته که بچه بهش میده تا مادر باشه پناه یه موجود ضعیف باشه تا بتونه بزرگش کنه.....
خداروشکر بابت تمام سختی ها و خوشی ها
مشاهده ۲۱ پاسخ دیگر
مامان ماهور خانوم😍 مامان ماهور خانوم😍 ۷ ماهگی
خسته شدم. امروز ماهور اصلا درست و حسابی نخوابیده. صبح هم پرسیدم از مامانم گفت اصلا نخوابید. ظهر هم که من اومدم تا ۵ و نیم بیدار بود فقط یه ساعت خوابید باز بیدار شد تا الان بیداره. هرکار میکنم نمیخوابه. لثه هاش درد می‌کنه فکر کنم. چیکار کنم؟😑خودمم از ۶ صبح سرپام. دیگه دارم میفتم از ضعف و بیخوابی😥
مشاهده ۵ پاسخ دیگر