۱/۲۴‌
من‌ پارسال‌ این تاریخ‌ فهمیدم‌ که‌ باردارم‌ وخدا توروداده‌ به‌ من



پارسال‌ این‌ روز به‌ خاطر سرما‌ خوردگیم‌ رفتم‌ دکتر گفتم‌ از موعدم‌ گذشته‌ برام‌ آزمایش نوشت‌ ومنم‌ از ترس رفتم‌ بیبی چک‌ گرفتم‌ ودقیقا اول‌ جفت‌ خطاش‌ پررنگ‌ شد‌ 😂
شاید الان‌ به‌ اون‌ لحظه‌ بخندم‌ ولی‌ واقعا روز بدی بود برام‌ وفکری بدی داشتم‌ خدا منو‌ ببخشه‌ چون‌ ناخواسته‌ باردارشده‌ بودم‌ وما‌ بچه‌ نمیخواستیم‌ ولی‌ الان‌ خداروشکر میکنم‌ که‌ دارمت‌
۲۷‌ رفتیم‌ آزمایش‌ ومثبت‌ شد بعد از ظهرش هم‌ رفتیم‌ سونو‌ دکتر گفت‌ ۴هفته‌ باردارم‌ وهنوز فقط ساک‌ حاملگی مشخص‌ بود حس‌ عجیبی داشتم‌ هم‌ خوش‌ حال بودم‌ هم‌ ناراحت‌ ولی‌ اون‌ روزاهم‌ گذشت‌ ومن‌ الان‌ واقعا خوشحالم‌ وخداوند شکر‌ میکنم‌ بابت‌ وجودتو
پسرم‌ توهدیه‌ خدایی ،هدیه‌ امام‌ رضایی ❤️‌ قلب‌ خونه‌ امروز تو۴ماهه‌ هستی وپارسال‌ ۴هفته‌ از زندگیت‌ تودلمن‌ می‌گذشت


ازخدا‌ میخوام‌ هرکس که‌ بچه‌ نداره‌ واقدامیه‌ خدا‌ بهش بده‌ جوری که‌ نفهمه‌ اصلا‌ چطوری شد‌ 🤲

زیبا‌ترین‌ حس حس‌ مادر شدنه‌
من‌ ۳۰ساعت‌ توبیمارستان‌ درد‌ میکشیدم‌ تا‌ پسرم‌ دنیا بیاد ولحظه‌ ای که‌ دیدمش‌ وبغلش کردم‌ همه‌ دردام‌ از یادم‌ رفت‌ 🥺😍❤️

تصویر
۶ پاسخ

اون پله ها رو نرده کشی کنید خیلی خطرناکه😱

عزیزممم 🥰😍😍بهترین حس دنیا

الهی هر روز خوشحالتر باشی بابت این نعمت زیبا

ای جون دلممم هزار ماشالله

خیرشو ببینی گلی

الهی خیرشو ببینی عزیزم

سوال های مرتبط

مامان (برسام) مامان (برسام) ۶ ماهگی
پارسال دقیقاً تو همچین روزی گفتم چرا پریود نشدم همسرم گفت شاید بارداری گفتم نه فکر نکنم خودش رفت تست گرفت برام منم امتحان کردم منفی شد دیگه بیخیال شدم چون فرداش آزمون آرایشگری داشتم رفتم سراغ کتابم فردا شد من بعد از آزمون به خودم گفتم برم آزمایش بدم که رفتم گفتن جوابش غروب آماده میشه منم دل تو دلم نبود ولی امیدی به مثبت بودنش بعد تست نداشتم رفتم جواب آزمایشو گرفتم از خانمه سوال کردم چیه گفت مبارکه مثبته چون تنها بودم اصلا باورم نمیشد اصلا نتونستم خودمو کنترل کنم یهویی اشکم از سر شوق اومد برگه به دست رفتم پیش دکترم بهش گفتم این برگه میگه من باردارم گفت البته بخواب سونو کنم که بعد سونو گفت بله 6هفته بارداری ساک بارداری هم تشکیل شده منی که بعد از 15سال این حرفو شنیدم آنقدر خوشحال بودم که نگو تو آسمونا بودم خدا سهم منو از زندگی داد بهم فهموند که معجزه چیه من تو اوج ناباوری به این باور رسیدم که خدا بخواد همه چی ممکنه از اون روز من شدم یه آدم دیگه روحیاتم کلا عوض شد صبورتر شدم فهمیدم جواب اون حال بدیا وتغییر وجود تو دلمی
هزار بار به خاطر داشتنت شکر میکنم پسرم
تو قلب منی روح منی وجود منی مرسی که با اومدنت رنگ امید پاشیدی به زندگی مامان عشق دلم
مامان مَهوا طلا💛🧸 مامان مَهوا طلا💛🧸 ۸ ماهگی
سلام‌مامانا صبح بخیر

امروز ۳۶۵ روز از بهترین روز عمرم داره میگذره🥺 چقد زمان زود میگذره و شد ۱ سال پارسال همین موقع بود و من از ۶ ماه پیش اقدام بودم
دوهفته داشت از موعدم میگذشت قبلا هم یبار اینجور شدم ولی تستم منفی شد حالا دوباره پریودم عقب افتاده بود دل تو دلم نبود عصر روز قبلش رفتم بیبی چک گرفتم شب خاستم تست بگیرم اما شنیده بودم ادرار اول صبح درست میگه گفتم پس بزار تا صبح صبر کنم که اگه واقعا باردارم درست بگه از شانسمم یدونه گرفته بودم یادم نشد دوتا بگیرم. اون شب مگه تموم میشد بزور خوابو تو چشام کردم و خوابیدم ساعت ۷ صبح روز شنبه ۷ تیر ماه بود سریع بلند شدم رفتم دستشویی تستو گرفتم چندثانیه بعد دوتا خط اومد تستم مثبت شد 🥹😭 و چه حالی داشتم من قلبم داشت میزد بیرون بهترین حس دنیا بود هیچوقت اون روزو از یادم نمیبرم خداوند به من نگاهشو انداخته بود و یه دختر خیلیی نااز بهم داده بود من همیشه شکرگزارشم برای این نعمت بزرگی که بهم داد♥️🥰
ولی هنوز ته دلم یه شکی بود ک نکنه تست خراب باشه اشتباه بگه یکی دوساعت گذشت رفتم ازمایشگاه ازمایش بارداری دادم گفتن جوابش عصر اماده میشه و من تا عصر هم عمری رو گذروندم و بالاخره ساعت ۵ شد رفتم برا جوابش از منشی ازمایشگاه خاستم جوابشو نگا بهم بگه گفت مثبته 🥲 همونجا بود حس کردم دنیارو دادن بهم خندم بغضم اشکام همشون قاطی شده بودن😅 الانم باز بغضی شدم 🥹
و من هزاران بار اون لحظه خودمو برای همه یییی اقدامی ها ارزو میکنم انشاءالله به حق ماه محرم خداوند دل شادشون بکنه الهی امین💚
و از خداوند میخام همیشه مواظب دختر کوچولوم باشه♥️ مهوای مامان 🌕 جونم به جونش بسته س گیلاس من 🍒
مامان آیهان مامان آیهان ۱۱ ماهگی
یه مروری کنیم بد نیست
تقریبا پارسال همین موقع فهمیدم باردارم اون هم در کمال ناباوری چون بعد از ۸ سال ناباروری و کلی دکتر رفتن و نتیجه گرفتن میخواستم دوباره و برای آخرین بار برم ای وی اف کنم که اگه شد خداروشکر اگرم نشد تصمیم گرفتیم از پرورشگاه بچه بیاریم ، چند روزی بود خواب آلودگی شدید داشتم و پریود هم نشده بودم ولی چون سابقه داشتم یه لیوان پر از زعفرون از شب قبل گذاشتم یخچال کا صبح بخورم شب خوابی دیدم که فرداش به شوهرم گفتم بره تست بگیره و گفت نه بابا فایده نداره
رفت تست گرفت و مثبت شد😍
چهار بار آز دادم تا باورم شد و خلاصه یه بارداری سخت داشتم از اواسط ماه دوم ویار شدید و استفراغ های زیاد داشتم حتی آب رو هم بالا می‌آوردم، کلی دارو بعدشم انوکسا و هپارین
وقتی نگاه نمودار بارداری میکردم هی میگفتم خدایا کی میشه بره وسطاش کی میشه بره آخراش به هر حال گذشت و وقتی فکرشو میکنم میگم این روزای سختی هم که دارم با آیهان میگذرونم و اعتصاب شیر کرده هم میگذره ....
و چقد میفهمم که خدا چقدر زن رو لایق دونسته که بچه بهش میده تا مادر باشه پناه یه موجود ضعیف باشه تا بتونه بزرگش کنه.....
خداروشکر بابت تمام سختی ها و خوشی ها
مامان زهرا مامان زهرا ۸ ماهگی
پارسال این موقه هابود که درد پریودی و همه علائمشو داشتم ولی نمیشدم .هر چقدرم پیاده روی دسته میرفتم تا باز بشه فایده نداشت.تااینکه بی بی چک زدم و باورم نمیشد ۲ تا هاله بیفته و منم مادر شدم.خیلی حس عجیبی داشتم اول زنگ زدم مامانم گه اونم اصلا باورش نمیشد گفت تا ازمایش ندی باورم نمیشه .فرداش رفتم آزمایش دادم و بعلههه بتام ۵۰۰ اینا بود کمردرد داشتم و به قول معروف چشمام دو دو میزد که یعضیا که خیلی تیز بودن متوجه شدن خبرایی هست ولی همه رو انکار میکردم تا صدای قلبش رو بشنوم.کلی چشم به هم زدم تا روز سونو قلب برسه وقتی صدای قلبشو شنیدم انگار یه جون دیگه ای گرفتم هم ترس بود هم شور واشتیاق مادرشدن .انگار مسولیت و بار سنگینی رو دوشم قرار گرفته .امسال دخترمو از امام حسین دارم چون بارداریم خیلی سخت بود و مدام میگفتن زایمان زودرس و ....خدا و امام حسین یادمه با دل شسکته رفتم مشکی پوش های روضه خونه مادرمو زدم چون صاحب خونه هم جوابمون کرده بود .من با یه بچه تو شکم تا خونه مادرم تو اسنپ درحالی که صدای مداحی تو گوشم میپچید بی اختیار گریه میکردم انقدر دلم از صاحب خونه شکسته بود که گریه آرومم تبدیل به هق هق شد .اونجا بود که تو مشکی پوش های خونه مادرم از خود اقا خواستم راه نجاتی باز کنه.و الحمدلله یکی دوماه بعدش یه خونه گرفتیم که درسته کوچیکه ولی صاحبش مشکل مالی پیدا کرده بود و خونه رو چکی فروخت . و من و شوهرم که هیچ پولی نداشتیم با کمک ها و وام ها و کمک خود امام حسین خونه دارشدیم .
هر چی داریم از امام حسین (ع)