سلام مامان ها
یه درد دل دارم
شما هم نظرتون و تجربتون رو بگید لطفا🙏

من و شوهرم بعد از ۸ سال تصمیم‌ به بچه دار شدن گرفتیم
و تمام این دوران یعتی نامزدی تا الان یعتی این ده سال رو عااااااااشق هم بودیم خیلی خیلی به هم وابسته بودیم و بی نهایت عاشق هم بودیم

همیشه می‌شنیدم که همه میگن بچه که بیاد خیلی از روابط زن و شوهرها تغییر میکنه و حتی به مشکل میخورن ، ولی من همیشه میگفتم ما اینجور نمیشیم چون واقعا عاشق هم بودیم و خیلی کم حرفمون میشد

ولی الان بع از یک سال که از به دنیا اومدن دیار میگذره من از همون ماه اول تولد دیار احساس کردم که رابطمون مثل قبل نیست دیگه
خیلی ناراحتم برای این موضوع
یعتی حتی خودم هم راستش حس میکنم که احساس قبل رو ندارم
تمام زندگی هر دومون شده دیار فقط

نمیگیم الان همدیگرو دوست نداریم ها ، ولی تو قبلا ما معروف بودیم تو فامیل اینقدر عاشق هم بودیم ولی الان احساس میکنم معمولی شدیم
حتی بیشتر دعوامون میشه تو این یک سال و حتی قهر کردن هامون هم طولانی تر شده

مثلا من اگر قبلا باهاش قهر میکردم اصلااااا طاقت نمیوردم و عین مرغ سر کنده میشدم
ولی الان راستش هی پیش خودم میگم ولش کن بابا خو قهر کنه
😑😑😑

شما تجربتون چیه بعد از بچه دار شدن تغییر کردین؟ ؟

دقیقا منم مثل شما شده رابطم و رابطه همسرم منم بی زحمت لایک کن ببینم نظر بقیه چیه 🙁🙁

خب طبیعیه، والا من یادم میره صبا حتی صورتمو بشورم، بس ک درگیری و‌مشغله آدم زیاد میشه

عزیزم منم یکسال دنبال همین چیزا بودم ولی دیدم مشکلی نیس فقط چون بچه لومده سرگرممون کردع وگرنه حسامون مثل قبله فقط وقت برا ابرازش نیس

قشنگ درکت ت میکنم البته شما بعد ۸ سال ما بعد ۴ سال تصمیم گرفتیم واقعا خیلی انگار یک جهان از همسرم دور شدم و منتظرم ببینم کی واقعا مثه قبل میشیم

عزیزم ماهم کاملا عاشق و وابسته بودیم ک حتی من یه روز نمیتونسم از شوهرم دور باشم اصلا نمیتونسم بدون شوهرم بخابم یا ما بدون همدیگ غذا نمیخوردیم حتی صبحانه
ولی الان رابطه مون خیلی خیلی فرق کرده
و کاملا طبیعی
بعد یمدت ک بچه بزرگتر بشه دوباره مث قبل میشید تقریبا
الان شما هم همسرتون در قبال یه بچه مسول هستین و قطعا مث قبل نمی‌تونید تایم آزاد داشته باشید برای هم وقت بزارید
و این کاملا طبیعی
نگران هم نباش

درسته که الان بیشتر حواسا به بچه س، اما روابط نباید سرد شه، من خداروشکر همچین حس و حالی ندارم

حالا برعکس ما ازوقتی بچه داریم انگاردعواهامون کمترشده قهرنمیکنیم چون به خاطربچه باهم کارداریم وبایدحرف بزنیم احساس میکنم شوهرم بیشترازقبل درکم میکنه وسعی میکنه خوشحالم کنه چون میبینه چقدراذیت میشم بادوتا بچه شمام سعی کن کارهایی که قبلاانجام میدادی دوباره انجام بده سخته ولی شدنیه باهاشم حرف بزن بگوکه حس میکنی مثل قبل نیست تاباهم تلاش کنیددرست بشه نزاربیشترطول بکشه

اتفاقا بچه که میاد که همه چی باحال تر میشه😀

شوهر منم یه ذره تغییر کرده خب یه روند طبیعیه الان شوهرم صبحا قبل اینکه دخترم بیدار شه میره پیشش میخوابه جالبش اینه دخترمم بدونه باباش نمیخوابه ظهرا تو بغل هم میخوابن منم که هویجم

همه همینن

عزیزم این طبیعیه
شما باید با تغییر شرایط خودتون و تغیر بدید
این وضعیت برای همه هست
به هر حال پدر و مادر شدین اولویت اولتون بچتون شده گاهی ممکنه بخاطر مریضی و یه سرماخوردگی کوچیک فرزندتون بهم بریزن ونتونین بهم ابراز علاقه کنید
ولی اینو باید همیشه به یاد داشته باشین که همین فرزند ثمره عشقتونه اگه قرار بود باهم نسازین همون اول بهم میزدین نه اینکه این همه سال پای هم بمونین
پس سعی کنید این چیزا فکرتون و درگیر نکنه

آره ماهم دقیقا همینجور شدیم
میدونی چیه !
من فکر می‌کنم دیگه وقتی برای دوست داشتن هم دیگه نمونده
مردا بعد بچه هم عشق و علاقه عجیبی بهش پیدا میکنن هم ذهنشون مشغول تر از قبل میشه فکر اون بچه و آینده...
از طرف خانم هم همینطور، همش فکر بچه هسو اون بچه روانش رو درگیر میکنه و نیاز به محبت همسرش داره و اونم مثل قبل نیس و ناراحت میشه و کم محلی و ...
در کل مقصر اصلی این قضیه مردا هسن

منم همینطورم ولی همسرم نه
اون مثل قبل محبت می‌کنه و حواسش به دوتامون هست
من یکم تحملم کم شده غرغر کردنام بیشتر شده ولی هنوز هم طاقت قهر ندارم

دقیقا مثل منو همسرم
زبانزد بودیم تو فامیل بهمون میگفتن مرغ عشق
از وقتی بچه اومده و دخالت های مادرشوهرم شروع شد و همسرم نمیتونه جلوشون دفاع کنه از من
منم سرد شدم و کلا فکرو ذهنم دخترم شده چون شوهرم اصلا نه تو خونه نه بچه داری کمکی بهم نمیکنه منم سعی میکنم نادیده بگیرمش از خودمم یه آدم افسرده مونده تقریبا بعد ۱ سال
یارت باید همراهت باشه همکاری کنه پشتت باشه منم همیشه فقط میشنیدم که میگن بعد بچه سرد میشه ادم، الان لمسش کردم

بلاخره بچع میاد زندگی تغییر می‌کنه نسبتاً اما منو همسرم فقط رابطه جنسی مون کم شد عاطفی مثل قبل هست

تقریبا من وهمسرم هم اینجوری شدیم به هرحال طول میکشه تا مثل قبل برگرده

منم دقیقا همین حالتو دارم