منم همسایمون اینطوری بود چند بار دور باز نکردم دیگه نیومد وقتی بهم میگفت میگفتم حموم بودم یا تو اتاق بودم نشنیدم دیگه اصلا نیومد
یا مثلا غ مستقیم بگو خواهرم دوستش زیاد میاد خونشون ب هیچ کاری نمیرسه
خودش کار نداره ؟؟؟
چطور انقد وقت دارن؟
یکی نیس بگه بیکاری بشین ی کتابی بخون ی فیلمی ببین میای مزاحم مردم میشی که چی
بهش بگو شما که میای بچه ام روش نمیشه غذا بخوره بعد خ اذیت میشم
بفهمه داری بهونه میاری نمیاد دیگه
درو باز نکن تنها راه
وای بدترین حالت ...خیلی بده اینجوری ...دو سه با درو باز نکن
اگر امد خونه ات پاشو به کارات برس .اینجوری میفهمه که بیکار نیستی و اون هم هم صحبت نداره پامیشه میره .
ازش کمک بگیر بگو بی زحمت جارو میزنی خونه رو ، من به بچه ام برسم .
یا کلا در و باز نکن .
بگو داشتم خیاطی میکردم صدا در و نشنیدم .برو حمام .
جارو برقی روشن کن .
اینجوری حواس بچه ات هم پرت میشه .
من کلا هیچ وقت با همسایه رفت و امد نداشتم .
دوست ندارم غربیه بیاد خونه ام
من دوسال اول زندگیم با مادرشوهرم بودم طبقه بالا بودیم یه ساعتی میومد که من میخاستم بخابم چون شوهرم که خواب بود من تا میخاستم استراحت کنم میومد هرچیم بیشتر درو باز کنی بشینی گوش بدی وقتو بیوقت طرف میاد چندبار باز نکردم شوهرم های بود باز زنگ خونه میزد بعد به گوشیم که جواب دادم ناراحت گلایه چرا جواب نمیدی فلان.خالا واسه تو همسایه هست صاحب خونه هم نیست
حالا شاید نتونی درو باز کنی اینقدر درو بزنه یا زنگشو بزنه.یبار اومد کاراتو انجام بده.اونا دنبال گوش شنوا هستن.وقتی ببینه زیاد دقت نمیکنی گوش نمیدی یا کم کم نمیاد کم میاد.برو آشپزخونه کاراتو بکن حرفاشو فقط تایید کن.همبنطور راه برو کاراتو کن دو دقیقه پاشو بشین.بعد یبار غذای بچتو بیار نخورد بگو مامان بیار بخور ظهره دیگه.بعد جلو همسایه بگو وقتی تنهاییم خیلی بهتر میخوره.دفعه دیگه درو باز نکن بگو داشتم تو حموم چیزی میشستم دستم بند بود اگه پیدا.
وای پسرمنم غذاتو دهنش نگه میداره
بچه نداره ؟
منمخواهرشوهر مجردممیومد دمبه دیقه چن بار باز نکردم درو دیگه نیومد ولی بهش برخورده بود
تواون تایم برید حمام بشنیدمشغول کنید تاپسرت نیاوبگه بازم تواون تایم بیرون برو بهترازخونه موندنه چندباری زودتربری دیه نمیادش
یادمه یه بار رفتم خونه همسایه دیدم داره در وپنجره رو تمیز میکنه دیگه رو دستم داغ گذاشتم تا عمر دارم نرم خونش
خودش بچه نداره؟
یاده دوست داداشم افتادم که مشقاشو مینوشت زود میومد نمیزاشت داداشم به درساش بزسه بابام یبار به داداشم گفت اون زرنگ یبار بهش نه بگو یا موقعی که میخواد درس بخونه برو خونشون بشین نزار این شد دیگه اون پسر بی موقع دیگه نمیومد شماهمین کار کن یبار بهش بگو یا خودت سرزده برو خونش بشین باید عاقل باشه درک کنه
وقتی اومد پیشش نشین
خودتو با کارات مشغول کن
یه روز بگو مهمون دارم باید مارامو برسم
یه روز بگو عصر میخام برم بیرون مجبورم الان انجام بدم
از این مدل بهونه ها بیار دیگه خودش نمیاد
واای درکت میکنم منم مستاحرم مادر صاحب خونه طبقه پایینه زود زود میاد میشنیه اتقدر حرف میزنه دیگه ازامروز تصمیم گرفتم دروبازنکنم
بگو ببخشید من بچم کسی خونمون باشه خوب غذا نمیخوره یا بگو کار دارم عزیزم هروقت کار نداشتم میگم تشریف بیاری
ماهم ازین همسایه ها داشتیم یه حیاط مشترک هم داشتیم مامانا هرسال ترشی و شور میریخت تو دبه بعد این همسایه میرفت برا خودش همش ترشی وشور برمیداشت هرروزم خونمون بود
وااااای من درکت میکنم چون منم مث خودتم ولی غذای بچمو بهش میدم خودم بعدا میخورم بچه طاقت نداره دقیقا دختر منم غذا نگه میداره ولی میدمش بازی بازی
دقیقا این وضع برای منم پیش اومد دیگه هیچ راهی نداشتم تا از اون خونه اومدم بیرون بعدش دیدم شب نشینی با شوهرش اومدن یعنی روانیم کردن سه تا پسر خیلییی شیطونم داشت . دیگه کلا جواب تلفنشو ندادم
درو باز نکن
دو سه بار بهونه بیار اگه چاقعا تاثیری تگنداشت بگو بهش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.