باباش تو اشپزخونه هست بعد اومده پیش من میگه ابه
خب اخه بچه از صب تا شب پیش منی یه دیقه هم پیش بابات باش
اصلا وابستش نیست خسته شدم دیگه
دلم میخواد مثل بقیه بچه ها وقتی باباشون میاد از کنارش تکون نمیخ رن پسر منم یه دیقه پیش باباش وایسه

تصویر
۸ پاسخ

دختر منم همینه ، چسب منه
وقتی باباش نیست کلی بهونش رو میگیره ولی وقتی میاد باز به من میچسبه😐😫

حالا بنیتا کاملا برعکس امروز براش ی کیک گرفتیم گفتیم چندتا عکس یادگاری بگیریم نزاشت من بشینم😅😅گفت پاشو برو دیگه باباش باااش حرف زد بزار مامانم باشه موندم ولی اصلا نگاه دوربین نکرد ی عکس درست حسابی نشد بندازیم

اکثر بچهاهمینن

دختر من خیلی وابستہ باباشہ ۔وقتی میاد خونہ دیگہ دخترم منو نمیشناسہ

منم همین مشکلو دارم چسب خودمه
بعضی وقتا دیگ رسما رد میدم ب باباش میگم بگیر بچتو بچه توام هس من از خونه بابام نیوردم ک 😫😫

بیشتر بچه ها میچسبن به مادر دختر منم‌ همینطوره باباش اصلا حوصله شو نداره دو دیقه کنارش باشه دعواش میکنه سرش داد میزنه

دقیقا بچه منم همینطوره.خسته شدم

خوشبحالت دختر من فقط میچسبه ب باباش

مقالات مرتبط

کاهش درد پستان ها پس از شیر گرفتن نوزاد
کاهش درد پستان ها پس از شیر گرفتن نوزاد
طریقه از شیر گرفتن کودک در شب
از شیر گرفتن کودک در شب | زمان و راه قطع شیر شبانه نوزاد
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه

سوال های مرتبط

مامان سهیل مامان سهیل ۲ سالگی
سلام شب بخیر مامانا بچه های شما هم ک همسن سهیل هستن مثل چسب بهتون میچسبن؟وای چقدر آروز دارم سهیل پیش یکی وایسه پیش باباش هم نمیوایسه جیغ و گریه فقط با منه چیکار کنم وابستگیش کم شه؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سجاد..زهرا مامان سجاد..زهرا ۲ سالگی
سلام خانوما پسرم ۵سالشه قبلا تنهایی میخوابید تو اتاقش اونم مدت کم الان خیلی احساساتی شده میگه میخوام پیش شما بخوابم .ماهم میگیم یکم تو تختت بخواب بعد بیا پیش ما تا هم ب اتاقش عادت کنه هم وابسته نشه..ازطرفی هم خب بچه اس مگه غیرازبودن کنار ما چی میخواد خیلی هم باادب هست ب حرف من و باباش گوش میده شیطنت هاش هم داره اما خب این پیش ما خوابیدن ذهن منو درگیر کرده چیکارکنم نمیدونم واقعا
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
سلام مامانای مهربون وقتتون بخیر
میگم پسرم جدیدا تنها ک میشه می‌ترسه میدوه میاد پیش من یا باباش آخه من و پسرم از صبح تا عصر ک باباش از سرکار بیاد تنهاییم الان حتی دسشویی هم ک میرم میاد پیشم، از صدای بلند میترسه وقتی تنها میشه فکنم خیالبافی میکنه یهو میدوه میاد باهاشم حرف میزنیم من و باباش اما فایده ای نداشته تا الان، بچه های شما اینجوری نبودن؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان nafas مامان nafas ۲ سالگی
مامانا
دخترم وقتی میبرم بیرون اسباب بازی بچه ها رو میخواد کلی گریه میکنه
من از این کارش خیلی بدم میاد منو پیش بقیه کم میاره بعضی وقتا هم سناشو میزنه امروز اومد یه پسرو زد بعد مامانش انچنان ب ما اخم کرده بود دلم شکس ،مادرا بدترن یه حسی میدن انگار بچت عصبیه یا خودت مادر خوبی نیستی
شما اگ بچتون کسیو بزنه پیش بقیه چ عکس العملی نشون میدید
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان یکی یه دونه🍭🍼 مامان یکی یه دونه🍭🍼 ۲ سالگی
بچه ها یه مهمونی کسی میاد خونم مثلا تنقلات مثلا شکلات و خوردنی های کنار چای میبرم دخترم انقد میاد قند و شکلات برمیداره که ابروی ادم و میبره هر ده دیقه یه شکلات پیش مهمونا هم نمیتونم چیزی بگم حالا جدا از این برای سلامتی خودشم شکلات بده پیش مهمونا چحوری بهش شکلات ندم???????? ندم جسغ و گری راه میندازه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان میوه دلم مامان میوه دلم ۲ سالگی
دوستان جدیدا خیلی بی اعصاب شدم حوصله ندارم اصلا نمیدونم چرا با شوهرمم مشکلی ندارم اما انتظار دارم شوهرم بچرو نگه داره باهاش بازی کنه سرشو گرم کنه من یه وقتایی واسه خودم باشم ن اینکه نخواد دخترم میدون نمیده بهش چسبیده ب من همش
علاقش ب کتاب خیلی زیاده دخترم از صبح ک هنوز چشاش باز نشده تو رختخواب میگه کتاب بخون کتاب بخون تا خود شب خستم کرده فقطم کتاب خوندن منو قبول داره باباش خیلی سعی کرده اما نمیزاره من تنها زمانی ک بچم پیشم نیست حدودا نیم ساعت چهل دیقه ایه ک میره پیش مادرشوهرم اونم همش در حال دویدن هستم تو آشپزخونه ک جمعش کنم یا توی سالن و اتاق و اینا تا تموم میشه میشینم ۵ دیقه هم نمیشه ک میاد انگار اعصابم ضعیف شده اصن نمیدونم چرا مشکلم چیه
کسی مثل من هست؟
کسی میتونه کمکم کنه؟ اصن مشکل من از چیه من خیلی بچه دوست داشتم و دارم اینقدر باحوصله بودم واسه بچه داداشم وقتی خودم هنوز بچه نداشتم اما الان چی😭😭😭😭😭
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۲ سالگی
بچه های شمام چسبونکن؟؟؟؟
برای من میخواد یکپ بازی کنه کلا میگه پیشم باشم هرکاری میخوام انجام بدم مانعم میشه حتی یه دسشوییم میخوام برم پیشم بلید باشه حموم میرم میاد در میزنه گریه میکنه بااینکه باباش پیششه ....
قبلنا خیلی پیش باباش و مامانم میموند الان یه مدته دو سه ماههه کلا میچسبه بمن
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مرسانا مامان مرسانا ۲ سالگی
سلام مامانا❤
امروز چهارمین روزیه که مرسانا رو از شیر گرفتم البته از اسفند ماه فقط شبا شیر میخورد روزا اصلا نمیخورد شب قبل خواب یکم میخورد و گاهی وقتام وسط شب اگه بیدار میشد میخورد الانم که کامل از شیر گرفتمش خیلیییی خوب شده هم وابستگیش به من کمتر شده هم خواب شبش بهتر شده
ولی به باباش وابسته شده😂شب پیش باباش میخوابه دوتایی باهم میرن بیرون بخواد غذا بخوره میره پیش باباش میشینه کلا بابایی شده و من راااااااحت شدم 😍💃😌
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ارغوان مامان ارغوان ۲ سالگی
دوستان یه مشورتی میخوام کنم باهاتون.
من درسم تموم شده این ترم. دخترمم داره دوسالع میشه.
شوهرم میگه دوس داری بری سرکار برو.
هم دوس دارم برم هم دلم پیش بچمه.
بعضی وقتام میگم بقیه مردم هم اینجورن خب خیلیا میرن سرکار بچه کوچیکم دارن. مادرشوهرمم تنهاس پسر مجرد داره اما هیجوقت خونه نیست یا سرکاره یا پیش دوستاشه. پدرشوهرمم سرکاره باشه هم همش با دخترم بازی میکنه و وقت میزاره براش. مادرشوهرمم حوصلش سرمیره همش میگه برو سرکار فکر ارغوان رو نکن من نگهش میدارم.
حالا شما بودید چی میکردید. بعد اگ برم سرکار خب از لحاظ مالی زندگیمون هدفامون میوفته جلوتر. ولی خب موندم. میگم بچم چی ینی من صب تا غروب برم و بچم همش ازم دور باشه؟ خودش میمونه ها اوکیه. منم ک بهش وابستگی شدید دارم. هروقت میزارم پیش مادرشوهرم میگه تو نیستی خیری ساکته و خانومه اصلا اذیت نمیکنه فقط بازی میکنه. اما من هستم همیشه غر میزنه نق میزنه برای من. حالا شما بودید چی میکردید🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ⚜دخملی⚜ مامان ⚜دخملی⚜ ۲ سالگی
خانما شما تا حالا بچتون تنها بزارید برید حموم البته شب نه ها روز
مثلا کسی نباشه خونه شما و بچه خاب
من همیشه میزارم پیش باباش الان نیس دلم میخاد برم ی دوش بگیرم خابیده برم بنظرتون
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان اقا🤱ابوالفضل👶 مامان اقا🤱ابوالفضل👶 ۲ سالگی
سلام بنظرتون الان کربلا رفتن هوا گرم نیست با بچه کوچیک شوهرم پارسال رفته الان میگه بیا بریم بچه رو هم میگه بزار پیش مامانت آخه منم از یه نظر نمیتونم بچمو به مدت ۱۰ یا ۱۱ روز کنارم نباشه شیر خودمم میدم از یه طرف هم دلم میخاد بچمو ببرم زیارت همینجور موندم به شوهرم گفتم نریم آخه هم بخاطر هوا هم بخاطر بچه تو راه همين جوری موندم نظر شما چیه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آيلي مامان آيلي ۱ سالگی
بچه هاى شما هم اينقدر اذيت ميكنن؟دختر من بيدار ميشه چسبيده به من نق ميزنه تا شب ديگه كمرم داره ميكشنه از دستش الان چند روزه شماليم ١ساعت مادر شوهرم نگهش نميداره ميگه پيش من نميمونه منم گفتم از بس شما ميگيرى فشارش ميدى بوسش ميكنى كه نياد بغلت واقعا ديگه احساس ميكنم اينكارارو از قصد ميكنه كه بچه ازش فرارى باشه يه دقيقه نگه نداره واقعا ديگه خسته شدم از زندگى
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان کوچولوهای قشنگم مامان کوچولوهای قشنگم ۲ سالگی
منی که عاشق بچه بودم واقعا دیگه دلم بچه نمیخواد
از این طرف میگن طبیعی مطمئن نیست
از یه طرف از قرص خوردن بدم میاد
از دستگاه گذاشتن هم میترسم
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان آیسانا مامان آیسانا ۲ سالگی
بچه هاتون بیشتر از شما حساب میبرن یا از باباشون منک دختر ازمن چون باباش اصلا دل نداره بهش چیزی بگه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۲ سالگی
سلام....من چون افسردگی بعد زایمان داشتم الان هرچند وقت یکبار میرم پیش روانشناس حرف می‌زنیم منتظر که بودم برم پیش دکتر با یه خانومه هم صحبت شدم دوتا بچه داشت می‌گفت من خودارضایی میکنم😳این شده برام یه عادت از زمان مجردی نتونستم ترک کنم تا الان که شوهر و دوتا بچه دارم.....با خودم فکر میکردم وای چقدر بده چه مشکل سختی داشت بنده خدا اومده بود پیش دکتر خیلی هم ناراحت بود....
مشاهده ۱ پاسخ دیگر