۳ پاسخ

اتاقو تاریک کن طوری ک چیزی رو نبینه شده با مقوا پنجره و بپوشون ،این حرفم منبع علمی داره، بچه ای ک چیزی نبینه چشماش خسته میشه کم کم میخابه

قبلا شب که میشد میگفتم آخیش الان میخوابه و یه استراحتی میکنم،الان تا شب میشه میخوام بخوابونمش یه بند گلاویز هم هستیم،جوری که عرق جفتمون درمیاد😂اون میخواد پاشه بره،من میگیرم میخوابونمش،خلاصه موقع خواب مکافات دارم

همه درگیریم شما تنها نیستی🖐️

سوال های مرتبط

مامان کارِن❣️ مامان کارِن❣️ ۱۱ ماهگی
دیشب شب خیلی سختی بود ، کارن جونم از تخت افتاد، براتون تعریف کنم لااقل شما حواستون باشه ،هرچند که من همیشه تمام تلاشمو میکنم.
تخت کارن بغل تخت ما هس ، ارتفاعش هم حدود ۳۰ سانت از تخت خودمون بالاتره ، همیشه که تو تخت وایمیساد انگار خودش احتیاط داشت پرت نمی‌کرد خودشو ،حتی رو تخت ما هم که می‌خوابید ۴ دست و پا میومد لبه تخت و میموند، نمیومد پایین گریه میکرد تا من بیام ، ولی دیشب در کمال ناباوری در کمتر از یک دقیقه ،از تخت خودشو انداخت پایین ،من به هوای اینکه باباش رو تخت دراز کشیده حواسش هست ،رفته بودم شیشه شیرشو بشورم ،صدای محکمی داد بچم ربع ساعت جیغ بلند می‌کشید قرمز شده بود همه جاش، دو دقیقه قبلش هم اب داده بودم بالا آورد ، و من بیشتر ترسیدم ، همسرم به من می توپید و من به اون ، خلاصه گفتم هرجور شده بریم بیمارستان ضربش بد بود بالا آورده ،زنگ زدم اورژانس گف نگران نباشید ولی ببر عکس بگیر ،رفتیم بیمارستان بسیار شلوووووغ، با التماس که توروخدا این بچه الان گشنه میشه خوابش میگیره فقط عکس بگیرین ، دست و پاهاشو چک کردن گفتن اکیه ،تشکیل پرونده دادن و گفتن برا سی تی بچه باید بخوابه ،حالا منی که داشتم تلاش می‌کردم خواب نره ،بچمم هم گشنه شده بود گفتن چیزی ندین ،چهل دقیقه تمام گریه ریز میکرد و میگف هِم هِم ،جیگرم آتیش میگرف ،با لالایی خوابوندمش ،رفتیم سی تی گفتن اینجا خیلی سرد میشه پتو داری بندازی روش منم که عجله ای رفته پتو نداشتم ،شال مامانم انداختم زیرش شال خودمو روش ، اومدم بیرون از اتاق سی تی فقط اشک میریختم که بچم گشنه بود الآنم سردشه ،خدا کنه چیزیش نشده باشه ، خدارو هزاران بار شکر که هیچی نبود ولی خب تا صبح دو ساعت دو ساعت گف بیدار کنین چک کنین.