۸ پاسخ

نه لازم نیست

بستگی به رابطتون داره اگه صمیمی هستین برو اگه نه لازم نیست

بری هم عیبی نداره

برو بذار زاییدی اونم بیاد🤣🤣

نه بنظرم
چون نیاز نیس هر دفعه بریدبنظر من اون خانواده بیشتر اذیت میشن والا

بستگی به روابططتون داره ما اصولا زیاد رفت و امد نداریم عید به عید فامیل و میبینیم یا تو عروسی ها

آره عزیزم چون وضعش خوب نیست برید بهتره

برید بهتره دیگه

سوال های مرتبط

مامان ثنا و نیلا😍 مامان ثنا و نیلا😍 ۵ سالگی
بعد تولد دختر دومم نیلا
بخاطر مسکنایی ک گرفتم
مسمومیت دارویی پیدا کردم و کراتینین خونم بالا بود فشارم بالا می‌رفت ۴روز تو آی سی یو بستری شد
روزای سختی بود همسرم گفته بود بهم پول کمک کنین هزینه ها سنگینه می‌گفت تو خونمون از هیچ کس صدایی در نیومد😔
مادرشوهرم پاهاش اذیت بود نمیگم اما حتی تلفنی هم بهم زنگ نزد
مرخص شدم هم دیدنم نیومد دیدن بچه ها۴۰روزگی اومد
این درصورتیه ک هم عیدی شو میبرم هم روز مادر...
خیلی دلم شکست خیلی
تو یکسال اخیر دو بار بستری شده و من نرفتم دیدنش بیمارستان حتی خونه هم نرفتم مثلا بعد یک ماه رفتم اونم ن کله کرد نه چیزی گفت...
سه روزه بیمارستان بستریه ب خاطر نارسایی کلیه
هوشیاریش۵ هست
اولین روز آنقدر همسرم گریه کرده بود زنگ زد منم سریع رفتم بیمارستان...
ما بیمه تکیلیش کردیم و هزینه بستری تو بیمارستان خصوصی کاملا رایگانه اما دستگاه باید وصل شده بهش اونو بیمه نمیده و هزینه هاش ب شدت سنگینه...
من خودم شاغلم همسرم گفت کمکم کن ب برادرم پول برسونم خجالت میکشم گفتم بهش چشم...
اما ی چیزی مثل خوره از همون موقع روحمو اذیت می‌کنه ک چرا همسرم رو زده بهشون برا پول کسی ۵تومن کمکش نکرد چرا کسی دیدنم نیومد...
شما بودین حالتون مثل من نمیشد🥺🥺😭😭
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۵ سالگی
خانوما خیلی دلم گرفته هیج جا هم نمیتونم دردو دل کنم میشه شما راهنمایم کنید مادرشوهرم از روز اول که ما ازدواج کردیم با من مشکل داشت تاالان بااینکه خودش منو برای پسرش انتخاب کرد..یه جوری کرده کل فامیلاشو بامن بد کرده...سرهرچیز کوچیکی قهر میکنه دعوا میکنه.. کلا تو این هفت سالی که ازدواج کردیم سرجمع یک سال هم خونشون نرفتیم....همسرم مجرد که بوده یه دونه خونه با باباش شریکی میخره ولی همسرم میزنه به اسم پدر شوهرم ...ما الان هفت سال اینجا میشینیم ولی تقی به توقی میخوره میگن از اینجا پاشید برید مستاجری ....شوهرمم میگ پول منو بدید من برم اونا هم میزنن زیرش میگن تو هیچ پولی ندادی با اینکه وضع پدر شوهرم خیلی خوبه...چند روز پیش مادرشوهرم زنگ زده به شوهرم گریه کرد که ما تنهاییم هیچ کس نیست توام قهری ماشین نداریم هیج جا بریم شوهرمم گفته حقته تو همش بامن دعوا میکنی اون یکی پسرتو انقدر تحویل میگیری همش باهاش خوب حرف میزنی مادرشوهرمم میگه برای اون مگ خونه خریدم (برادرشوهرم مجرد)برای تو خونه خریدم ...یکم بحثشون میشه به همسرم میگ برو مستاجری بشین....من به همسرم میگم برو خونشون دلشون تنگ شده واست نمیره به نظرتون چیکار کنم میگم هرچی باشه باز پدر ومادرشند..