ببین این بازی رو امتحان کن .
یه بشقاب بردار یکم لوبیا قرمز و سفید بریز داخلش، بزار جلوش، دوتا لیوان یا کاسه هم بزار ،خودت بشین لوبیا قرمزا رو بریز تو یه کاسه سفیدان تو یه کاسه و براش بگو بازی چجوریه. ببین آروم میگیره اینجوری.
یا مثلاً چند رشته ماکارونی رو بیار یه سبد آبکش هم کپ کن روی زمین ،بگو ماکارونی ها رو بکنه تو سوراخ سبد.
زیرانداز بزرگ پهن کن ، دو قاشق آرد بریز تو بشقاب با چندتا لگو و اسباب بازی بزار آرد بازی کنه.
بازی نخ و مهره براش بخر بزار نخ رو داخل مهرهها کنه.
عزیزم درکت میکمم برات خیلی سخته. توهم برای بار اول دازی مادر بودن رو تجربه میکنی. اما بنظرت انتظاراتت از یک بچه ۱ سال و ده ماهه خیلی زیاد نیست؟ بچه زندگی میکنه واسه بازی کردن اون هنوز به سنی نرسیده که همکاری بکنه و فهم و شعور داشته باشه. بعدشم اگه خونه خودت در کابینت رو باز نکنه و رو مبل بپر بپر نکنه خونه مردم اینکارو باید بکنه؟؟ انقدر براش قانون و بکن و نکن نذار. بذار آزاد باشه.
ددمورد بازی مستقل هم بچهها یاد ندارند. اوایلش خودت باید کنارش بازی کنی تا اون یاد بگیره به مرور یک تایمهای کوتاهی میتونه مستقل بازی بکنه. اگه قرار بود همه کارهاشو خودش تنها انجام بده پس چه نیازی به مادر بود
دختر منم رو تخت و مبل میپره. در کابینت رو باز میکنه وسایل رو میریزه بیرون. شبکه پویا دوست داره. بازی تنهایی بلد نیست ولی اینا همه طبیعیه هنوز بچه ان. خودتو اذیت نکن بزرگتر بشن بهتر میشن
میره بالا اخه مواظب نیست بپر بپر میکنه با مغز میاد پایین بعد گریه میکنه من که دایم نمیتونم وایسم جلو مبل مواظب باشم
عزیزم دختر منم همونطوریه روزا وقتی میبینی نمیخوابه بزار رو پات پتو بنداز روش لالایی بزار.وقتی میخوای صبونه بدی بغلش کن از تو یخچال خوراکی درار خب بچه شیطنت نکنه نریزه نپاشه ک بچه نیست چرا مانع بالا رفتن از مبل میشی خب خودت کمکش کن بزا یاد بگیره دختر من از رو عسلی میره رو مبل از مبل میره بالا برقو روشن خاموش کنه باهاش راه بیا باهاش بازی کن کتاب بخون نقاشی بکشید راجب غذا خوردنم نظری ندارم چون دختر خودمم سر غذا خوردن دق میده😬😬
بچه اس دیگه اینکارا چیه؟؟
چرا انقدر عصبی باهاش رفتار میکنی؟
ذات بچه تو این سن همینه بچه من ب مراتب از این بدتره باید باهاش مدارا کنی
چقدر راجت میزنیش
دخترمنم همینه فقط باید تحمل کرد تا یکم بزرگترشن ، دخترمن بعضی وقتا نمیاد دستشویی بشورمشانقد جیغو داد میکنه سر درد میگیرم، یا خوابوندنی انقدر مقاومت میکنه که نگو، باید بایچیز هواسشو پرت کنم بذارم روپام تا گیج شه بخوابه
یعنی راهی نیست که بچه ها یه کم ارومتر بشن کمتر مقاومت کنند
میگی ولی خیلی سخته اصلا نه میتونم به خودم برسم نه حوصله شوهرمو دارم زندگیم خیلی داغونه همش هم افسرده تر میشم
سلام عزیزم
من مامان شاهان هستم پسر منم 1سال 10ماهش هست من بخاطر شغل همسرم تو شهر ی که خانواده خودم نیستن زندگی می کنم تازه همسرم نصف ماه رواین شهرو اون شهر هست من تنها تو خونه با پسرمم
منم قبلا خیلی عصبی میشدم دعواش کی کردم چون واقعا تنهایی برام سخت بود و بخدا کل اون مدتی که همسرم سفر بود حالا میخواست 10 روز باشه با 15 روز ما فقط تو خونه بودیم اونم هر چند روز برای خرید تا سر کوچه میرفتم خرید می کردم و می آمدم همین
و حوصله دیگه برای بچه نمی بود بچمم عصبی شده بود همچیو پرتاب می کرد
یا جیغ میزد
یا غذا نمیخورد یا گریه و.... بعد فهمیدم خب من همه اینارو یادش دادم من اصلا کم بیارم اون طفلی که نمیفهمه و بعد نشستم گفتم باهاش با مهربانی حرف بزنم بجای بحث خودمو کنترل کردم درسته سخته حق میدم اما اون امامت دسته ما باید صبور باشیم اگه نمیتوانستیم که نباید بچه میآوردیم
پوست دارم گریه کنم از دستش
همه ی این هایی ک گفتم منم مشکل دارم تو تنها نیستی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.