سلام مامانا کی مثل من زیادبابچه ش بازی نمیکنه خیلی کارم بده ولی بخدااصلا متنفرم ازاین کارخیلی کم پیش میادباهاش بازی کنم عذاب وجدان دارن دارم ولی همه جوره بهش میرسسم همیشه غذاهای تازه وسالم میدم بهش میبرمش شهربازی سرپوشیده ولی بازی نه

عزیزم من تجربه خودمو بهت میگم. ما توی خونه مون انواع و اقسام غذا و میوه های مقوی مامانمون میداد بهمون خودشم الان میگه هیچی از نظر خوراکی و پارک و بیرون بردن کم نمیذاشت برامون. ولی ما سه تاخواهربرادربودیم تنها خاطره ای خیلی یادمون مونده بازی کردن بابامون باهامون بود اسباب بازی خاصی هم نداشتیم با چندتا بالش باهامون بازی میکرد بااینکه کارش هم سخت بود ولی چند روزی یبار باهامون بازی میکرد درحد یه ربع نیم ساعت خیلی الان ازش ممنون چون واقعا توی روحیه مون تاثیر میذاشت من چون بچه اول بودم بیشتر یادمه. اون غذا ها و خوراکی ها رو داداش خاهرم یادشون نیست ولی اون بازی کردنه رو همه مون یادمونه... نمیگم غذا ی خوب بده منظورم اینه شما که زحمت میکشی از همه لحاظ این چند روز یبار یکم با بچت بازی کن درحد همین خاله بازی اینا مطمعن باش بعدا دخترت ممنونت میشه. من خودم که الان مادر شدم و همسرم پدر شده متوجه میشم چقدر کار پدرمادرم با ارزش بوده

من یا قبل ناهار یت بعد ناهار تایم بازی خودم با بچه هاست.قایم موشک تا نقاشی تا خمیربازی..بازی فکری.توپ بازی..بازی هایی که خودم میسازم تو ذهنم...خلاصه که سیرابشون میکنم..نصف روزم خودشون با خودشون بازی میکنن.بنظر من همونطور که برا پوشاک و غذا اهمیت میدیم برای بازی و تخلیه انرژیشونم باید وقت بزاریم.ذات بچه با بازی کردن درست شده.شده نذاشتن شام بزارم اما از بازیشون نگذشتن و منم پا به پاشون بازی کردم.در نهایت یه سیت زمینی تخم مرغ اب پز کردیم خوردیم منتها تا لحظه خواب حس خوب دارن که مامان خیلی خوش گذشت امشب یا امروز.

واااای بازی با بچه حیلی حوصله میخواد منم حاضرم همه گار کنم بازی نکنم ولی زورکی خودمو مجبور میکنم به بازی کردم

منم اصلن حالو حوصله بازی با بچه رو ندارم.خودشم میدونه هیچ توقعی هم ازم نداره طفلکم.ولی پدرش بجای من حسابی براش وقت میزاره

خوبه لاز تو ب اونام میرسی یا پارک میبری من از تو داغون ترم

عزیزم. من دخترم. مدام میگه بیابازی. اصلاهم درک نداره که آدم مریضه. کاردار یاهرچیزدیگه. منم واقعاحوصلم نیست یخورده باهاش بازی می‌کنم ولی خیلی پیله میکنه. کلی وسایل داره هروز میبرمش بیرون. هرچیم میگم مامان خودت باوسایلت. عروسکات بازی کن اصلا وش نمیده. تاجایی که من واقعابی دعواش کنم. چون خونه مامانم یامادرشوهرم که میریم. میخوادباعمهاش یاباخالش مدام بازی میکنه وواقعاخسته میشن اونا. ولی ت فامیل بچه دیدم که قشنگ خودش باعروسکش میچینه بازی میکنه اینطوری ذهنش خلاقتره وباعث ازاربزرگترهاهم نمیشن

چند سالته؟

من😢حوصله ندارم

منم دوسندارم بازی کردنو اصلا

در حد روزی یک ربع وقت بذار دیکه منم عین خودت حوصلم نمیکشه ولی براشون خوبه

همون که میبری شهربازی وقت میزاری براش دیگه

منم همینجوری ام 😔