۱۴ پاسخ

با اين قيمت طلا منتظر برگردوندن نباش
نميتونيد وام بگيريد ؟
اگه ماشين به نامتون نيست حداقل بگو بزن به نامم
دنبال اين نباش ارزش كارت بره بالا مردا آخر سر ميگن ميخواستي نفروشي

عزیزم من ۱ماه پیش۷۰۰میلیون طلا فروختم چون یه شرکتی پولامونو خورد هنوز نداده بهمون مجبور شدن از تمام طلاهایی ک با عشق جمعشون کردم بفروشم
انتضاری از شوهرم ندارم ک برام بخره چون تو شرایط بدی ک بودیم کم نزاشت برام بهتریناشو واسم خرید
ولی خودش اسرار داره ک پولامونو گرفتیم ماشین بخره برام

هیچی توطلا فروشی گرم و مقدارش روتویه برگه بنویس که همین مقداربه چه بابت دادی برگردونه

برای زندگیتونه بفروش تابره ‌.. سخت نگیر... ولی اولش باهاش صحبت کن

من بعید می‌دونم مردی این حرفو بزنه و برگردونه 🤣

طلاروبفروش دیگه واسه زندگی خودته حداقل بدونه روزای سخت کنارش بودی
البته اگه مردقدردانی هست

الان وضعیت طلا روز به روز میره بالاتر من جای شما بودم ماشین میفروختم یه مدل پایینترشو میخریدم هم ماشین داشتم هم طلا بعدا دوباره مدل ماشینو ارتقا میدادم
مردا خیلی به چشم رون توقع قدر دانی نداشته باش اون اشتباه کرده تاوانشو اون بده چرا شکا بدی

عزیزم خودت باید تصمیم بگیری طبق شناختی ک از شوهرت داری ببینی بهت برمیگردونه طلاهارو یا ن.

عزیزم خودت بهترشوهرتومیشناسی ومیتونی تصمیم بگیری که طلاتوبفروشی بعدش برات میخره یانه هیچ وقت کسی که طرفوندیده نمیتونه قضاوتش کنه
اگه من جات بودم طلامومیفروختم چون مطمئنم که بعدش شوهرم برام میخره از روشناختی که ازشوهرم دارم میگم

پول رو برای چی خرج کرده درجریان بودی تو

اره خریدن عههه شوهرمنم میخره تازه گفتنی میگه شاهدداری کو

اين كه بهت بر ميگردون اونم با اين قيمت طلا كه اصلا فكرش نكن اما زندگي مشترك تو ام كه از خونه بابات طلا نياوردي كه خودش خريده اين زندگي ام مال جفتتون وقتي بي منت بهش كمك كني اون ارزش داره مال من و تويي نداره تو زندگي مشترك البته كه نظر من اين من سر خونمون طلاهامو دادم نوشت كه چند گرم دادم بعد بي مناسبت برام ميخريد و حتي خونه رو زد به نام من

طلاتو بفروش ولی بگو ماشینو بزنه ب اسمت

شوهر من قبل عروسی ب پیشنهاد خودم طلاهامو فروخت،قرضم کردیم
با پولش خونه خریدیم
الان ۶سال گذشته؛هنوز منتظرم ک بخره🤣🤣🤣
البته پشیمون نیستم،خونه مهم تر
الان خودم راحتم
ولی گفتم ب اسمم کرد خونه رو

سوال های مرتبط

مامان آلو مامان آلو ۲ سالگی
مامانایی گل سلام شبتون بخیر
مامانایی ک تک فرزند هستید لطفا بیاین در مورد موضوعی ک میخوام بگم تجربه هاتونو بگین
من دخترم 2سالش داره میشه تو فامیل هم بچه ک باهاش رفت و امد داشته باشیم نداریم بیشتر وختا تنهاس با من و باباش بازی میکنه
پارک میبریم خونه بازی بیرون رستورانت یعنی تا جایی ک بتونیم سعی میکنم تو اجتماع باشه
ب شدت از بودن تو جمع خوشحال میشه اما چن تا مشکل وجود داره اول احساس میکنم خیلی نیاز ب جلب توجه و تایید دیگران داره
تو ی جمع 80نفره میخواد مثلن با موتورش تک چرخ بزنه یا ی حرکتی بزنه ب تک تک شون نگاه میکنه و میخوان نگاهش کنن ذوق کنن تشویقش کنه حالا فک کن اون جمع نصفشو اصن من نمیشناسم باز جیغ و داد ک عمو یا خاله نگام کنه توخونه هم ی کاری میکنه من نگاش میکنم میگه بابامم نگاه کنه مثلن میفته من میبینم ولی باباش نبینه یا حتی ی غریبه دوباره خودشو میندازه یا میره هی جلوش ک من افتادم
موضوع بعدی تو بازی های گروهی انتظار داره طرف مقابل مث من یا باباش بازی کنه
بچه ها باهم بازی میکنن بالاخره دعوا میشه گریه لج ازین چیزا
ولی من و باباش ک بازی کردیم دیدین دگه مث آدم بزرگ بازی میکنیم
تو بازی گروهی یکی مثلن نق نق میکنه یا ی چیزیو ک دخترم گرفته اونم میخواد دخترمن خیلی ناراحت میشه کلن بازی رو ول میکنه