۹ پاسخ

عزیزم الان‌اکثرا تنها هستن. منم اکثر مواقع با پسرم تنهام ولی شده‌ روزی یه ساعت میبرمش بیرون حتی تو پارکینگ یکم بدو بدو کنه یا هیچ جا نریم میبرمش مغازه نزدیک خونه یه خوراکی کوچولو بخره. خودم شغلم تو خونه ست با اینکه سرم خیلی شلوغه ولی همیشه یه تایم خالی واسش میذارم. بچه که به جز منه مادر کسی رو نداره🥺

با این وضع باید خودتون بیشتر باهاش وقت بگذرونی..کلاس ببرید..بازی کنید..کار خونه همیشه هستش اما این بجه زود بزرگ میشه و این کمبودی که در کودکی داشته رو فراموش نمیکنه.اولویتتون بچه و سرگرم کردنش باشه.

اگر شرایطش رو دارید حتما بذارید مهد.البته نه هر مهدی،بگردید مهد خوب پیدا کنید که بچه ها واقعا اونجا درس زندگی کردن رو هم یاد خواهند گرفت.البته علاوه بر بازی کردن و کلی کلاس و آموزش که در قالب بازی کردن هستش و جشن و شادی و ......

عمو و عمه کی بدرد خورده که واسه بچه شما بدرد بخوره
بچه من دختر عمه داره که همسنن، ولی کاربه کار ما ندارن
به نظرم ببرش مهد

اگه میتونی ببرش مهد
خیلی براش خوبه

پسر منم دفقیقا همین شرایط و داره دلم براش کبابه .امروز بهم میگف کاش منم داداش داشتم🥺

ببرینش مهد

دختر منم همینطوره گناه دارن

ببين صبحا زودتر بيدار شو نهارتو بذار ،بعد با بچت برو بيرون يا ببرش مهد كودك ،باز بيايد خونه و نهار و خواب و اينا ،عصر يسر بريد دور درر

سوال های مرتبط

مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی ۴ سالگی
مامانا یه چیزی ذهنم و مشغول کرده ...من پسرم قبلا ک کوچکتر بود اینطوری نبود الان مدتیه ترسو شده...یادمه چند وقت پیش در حیاطمون چند دقیقه باز مونده بود یه سگ اومده بود تو حیاط پسرم دید و ترسید از اون موقع مدام تاکید داره ک در حیاط و ببند ...حتی تا تو حیاطمون نمی ره بازی کنه تنها همش باید باهاش باشم ...با بچه ها ی فامیل یا بچه هایی ک باهاشون یه کم رفت و امد داریم زیاد مشکلی نداره اما مثلا میریم پارک اگه چند نفر رو سرسره باشن دیگه نمیره میگه مامان زیادن .همش میاد کنارم میشینه امشب پارک بودیم با چند تا بچه کمی همصحبت شد یکی دوتاشونو هم میشناخت اما نمی رفت کنارشون یا باهاشون بازی کنه اونا میدوییدن تا سمت این میومدن می ترسید و خودش و جمع میکرد همش ...این بار اول نیست ک اینطوره....منم نمیدونم واکنشم درست بود یا نه 😔 گفتم مامان اگه نری با بچه ها بازی کنی میریم خونه یا من میرم ...یکمی میرفت کنارشون ولی با فاصله از اونها میدویید
خلاصه اینجور موارد اذیتم میکنه از وقتی هم کوچک بود من مدام پارک و بیرون بردمش با هر شرایطی این نیست ک بگم نرفته عادت نداره....در مواجه با بزرگتر ها اینطور نیست ...مثلا میره بهشون دست میده سلام میکنه غریبه هم ک باشن ...یا مثلا اگه یه بچه باشه غریبه هم ک باشه باهاش ارتباط برقرار میکنه اما وقتی چن تا ان انگار ازشون میترسه.....نمیدونم طبیعیه؟ باید چ واکنشی در برابر این رفتارا داشته باشم ک درست باشه ؟؟