وای خانوما دلم میخواد بریم بیرون با دخترم ولی هربار که میخواییم بریم طبقه پایین که خونه مادرشوهرمه دخترم وایمیسته جلوی درشون و کررریه کررریه که بریم خونشون منم دلم نمیخواد برم خونشون
یا اینکه دخترم تنها میره بعد نیم ساعت دیگه کل بچه های عمو و عمه هاش و برمیداره با خودش میاره خونه ما دیگه من اسیر میشم برای کنترل این همه بچه و شیطنت هاشون . چیکار کنم اخه خسته شدم

بچه ها همه همینن دیگه وابسته هستن و نمیشه کارشون کرد

وایییی خیلی حس بدیه ایشالله زودتر مستقل شید

براش شرط بزار که اگه خواستیم بریم بیرون رفتی دم خونشون گفتی میخوای بری اونجا دیگه بیرون نمیبرمت. یا هم اگه میان قبل راه دادنشون شرط بزار که اگه اذیت کنین بیرونتون میکنم

کاش من جای تو بودم در حسرت دو تا بچه هستم که بچم باهاشون بازی کنه

بیرونشون کن. بگو میخوام برم حموم،هربارم همینو بگو تا بفهمن دروغ میگی ونمیخوای بیان ،منم همچین شرایطی رو داشتم ،آخرش حتی یه تشکر هم نمیکردن