قبلا گفته بودم اینجا مامانم یه همسایه فلج داره همه جوره کمکش میکرد دیگه ولی اذیت میکرد ۳ شب ۴ شب زنگ میزد
خلاصه یه مدت هی باز میگفت اومد در خونه امشب یه زن فرستاد در خونه گفت گوشیم شارژ کن مامانم گفت من خودم پا درد دارم یه بار میگه چای بیار آب جوش کن بعد انجام میده فرداش میگه شما نون و نمک من خوردین کمکم نمی‌کنید خلاصه عجیبه امشب من بودم اومد مامانم گفت نمیتونم گفت خ...ر...ا...ب نکن گوه نخور ج....ه خلاصه منم عصبی شدم داد زدم سرش گفتم کمک میخوای با احترام با خواهش ما کلفت تو نیستیم چرا فحش میدی میدونی همین فحشت زندان داره (شیشه هم میزنه)
اونم کلی نفرین کرد که البته با دعای گربه سیاه بارون نمیباره ولی واقعا اعصابم خورده برا مامانم بچه هاش ولش کردن سالی یه بار سمتش نمیان اونوقت جلو مهمون هر کی خونه ی ما میاد از مامانم کمک میخواد بهش نده فحش میده قبلا هی گفتم سکوت کنم امشب که داد زدم رفت تو گفتم دیگه سمت در ما نیا

۵ پاسخ

امروز نمیشه دست کسی گرفت کمک کرد

زنه یا مرد

چه آدم پروو.

چ بد اون طرف کسیو نداره بهش بگین نزاره مزاحم شه

تا چه حد معلوله

مقالات مرتبط

کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
دعای از شیر گرفتن کودک
دعای از شیر گرفتن کودک در مفاتیج الجنان و آیات قرآنی
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
پسرم هیچی نمیخوره انقد اذیتم ک حد نداره،از صبح ناشتا بود ساعت ۳ظهر به زور یک قاشق غذا خوری کاچی دادم شیرم ندادم از شب کلا دهنش نگه میداره بقران تا یک قاشق غذا خوری رو بخوره یک ساعت شد قورت نمیده لامصب اشکمو در میاره،شدیدا یبوست هم شده چون میوه و غذا نمیخوره ۲۰ سی سی آب انگور آوردم بخوره بلکه شکمش کار کنه هی فرار میکرد ک نخوره بعدش نشست رو بالش انقد سرش رو اینور اونور میکرد محکم با کاه افتاد زمین مامانم منو فحش داد گفت ولش کن نده یعنی هر روز دخالت میکنه انقد غر میزنه تا من یه قاشق به بچم غذا بدم،هر دفع بچم بیوفته مامانم با من دعوا میکنه منم دیگه اعصابم خورد شد انقد خودمو با چک زدم و جیغ زدم گفتم ولم کن،گفتم مثل مادربزرگای دیگه ببین میتونی یه قاشق به بچه من غذا بدی اگه نمیتونی گیر نده،انقد غرغرو هستش رو مخیه بخدا از صبح تا ۴ صبح سرپام کارای خونه و بچه پدرم در اومده بچم سر نخوردنش عذابم میده خیلی
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آدرین♥️🥰 مامان آدرین♥️🥰 ۲ سالگی
پسرم جدیدا خیلی اذیت میکنه لجبازی میکنه،بچه های شماهم تو این سن اینجورین؟شوهرم دو شب در هفته شیفته من خونه دلم میگیره نه دوستی دارم نه خواهری میام خونه مامانم پسرم خیلی اذیت میکنه منم همش حرص میخورم‌ مامانم همین یه نوه رو داره ولی اصلا حوصلشو نداره میخوام دیگه نیام اینجا چکارکنم😓
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان 🌺ریحانه 🌺 مامان 🌺ریحانه 🌺 ۱ سالگی
سلام مامانا خوبین؟میگم پسرم کلاس اولیه بعد دوتا همکلاسی داره که باهمدیگه فامیلن یکی از اینا مامانش صبح جلوی منو گرفته میگه پسرم گفته که پسر تو بهش فحش میده منم گفتم مطمئنی؟اخه پسر من اصلا فحش بلد نیس(واقعا هم پسرم فحش نمیده کلا خیلی پاستوریزس)بعد گفتم حالا چی گفته ؟اون یکی فامیلشون بر گشت گفت پسرم میگه خیلی فحشای بدی میده ما نمیتونیم تکرار کنیم حالا من از پسرم پرسیدم میگه مامان مدادش دست من نبود رفته بود به خانوم‌میگفت که این مدادمو برداشته پسرمم عصبانی شده بهش گفته کثافت 😐چندبار پرسیدم فقط همینو گفتی گفت اره مامان حالا هی من دارم خودخوری میکنم که چرا اون خانومه بهم اونطوری گفت به نظرتون فردا برم بهش بگم یا بیخیال شم؟
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان رادوین مامان رادوین ۲ سالگی
سلام خانوما بچه ها رو از چه سنی میشه از پوشک گرفت و اینکه چطور یادشون بدیم بگن که جیش دارن من و مامانم هر کاری میکنیم نمیگه جیش دارم ولی با مامانم که میزه دستشویی مامانم که میگه جیش بکن میکنه ولی با من نه جوری کشتی میگیره با من منم ولش میکنم اعصابم دیگه نمیکشه موندم چرا با من جیش نمیکنه
خیلی دوست داشتم پسرمو زود از پوشک بگیرم ولی متاسفانه نه حرف میزنه نه کلمه میگه این صحبت نکردنشم رو اعصابمه البته ما ترک زبان که هستیم به اقا جون اجی میگه بابا میگه مامان میگه ولی دیگه صحبت نمیکنه دختر خالم یه ماه از پسرم کوچیکه ابه میگه عمه و خاله و غزل اسم خواهرش کلی دیکه میگه موندم غصه کدومو بخورم نمیخوام عقب بمونه 😔😔از اونا
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کمیل مامان کمیل ۲ سالگی
سلام رفقای گل خوبین
من کمیل و بردم دکتر، عفونت نداشت
گفت احتمالا دندونه
همون پلارژین و استا و سیتریزین داد
برای از شیر گرفتن گفتم بهش
گفت، از شیر نگیر از شیشه بگیر اول، گفتم چیکار کنم، گفت هر 10 شب یکم از سر شیشه اش قیچی کن تا کم کم شبیه نی پهن بشه که مکیدن از سرش بیفته
بعد خودش بیخیال شیر شب میشه، اگرم نشد با لیوان شیر پاستوریزه آسیبی نمیزنه
برای پستونک هم گفت اول شیشه رو بگیر بعد پستونک،
چون شیشه مهمتره
برای گشنگی شب هاشم گفت شاید رفلاکس و دارو داد یه شربت با قیافه ی خیلی خوشگل، ایندقر عکس روشو دوست داشتم که عکس گرفتم براتون بزارم، روی جعبه اش یه دایناسوره که دل درد داره، در جعبه که باز میشه حال دایناسور خوب میشه و میخنده😂😂😂🥰🥰
من یه جوری برای وسایل بچه ها ذوق میکنم که یکی باید مدام کنترلم کنه 😂😂دیروز با اون حال رفتم بیماسرتان، بعدش بارون اومد، همسرم اومد دنبالمون دیدم بارون میاد، گفتم وایسا ما یدقه زیر بارون باشیم از خود بخیود شدیم 45 دقیقه زیر بارون راه رفتیم و چرخ زدیم تو پارک😂🫣😜
شکر خدا جلف بازی‌های منو کسی ندید😂😂😂
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فرهان مامان فرهان ۲ سالگی
دیروز پسرمو برده بودم پارک تازه سوار تاب شده بودیم که یک آقا اومد گفت خانم بچه تو بردار بقیه هم سوار شن ... گفتم ما تازه سوار شدیم ما هم منتظر بودیم بقیه هم صبر کنند ... تاب بچه رو نگه داشت ... منم به شدت عصبانی شدم ... که از شدت عصبانیت می لرزیدم ..اونقدر سرش داد و فریاد زدم که حد نداشت ... کل پارک در سکوت مارو نگاه میکردن ...
شما باشید تو این شرایط چیکار میکنید ...؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان قند عسل مامان قند عسل ۲ سالگی
یکی بگه من چیکار کنم اروم شم😭😭 اصلا اهل زدن نیستم حتی زیادم سرش عصبانی نمیشم یا اینکا واقعا کار بدی کنه
ولی امروز از صبح که پاشدم خونه تکونی داشتم میکردم خیلیییی خسته بودم هی از ۳ رفت عروسکشو اورد رفت رو تخت منو صدا کرد هی بوسش کردم بغلش کردم رو پام گذاشتم شیرشو دادم گفت بریم تو حال گفتم باشه اوردم تو حال باز یکربع بعد گفت بریم تو تخت رفتیم باز براش کارتون گذاشتم تو گوشبم رو پام گذاشتم نخوابید منم خسته بودم ازونورم ازینور دیر میخوابه دیر پا میشه شب ۱ شب بزور میخوابه. یهو عصبانی شدم یدونه زدم رو پاش گفتم اه بخواب دیگه خودم کلی گریه کردم گرفتمش بغلم بوسش کردم خوابوندمش اخر الان ولی خیلی غذاب وجدان گرفتم بچم با ناراحتی خوابید😭😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آرین و عرشیا مامان آرین و عرشیا ۲ سالگی
اولین شب تنهایی بعد زایمان الان بی میل دارم شام میخورم در حالی که دوتا بچه ها رو بعد بهونه گیری آرین که کلی بعد اینکه زدم خوابید و عرشیا که یهو چنان گریه کرد که بند دلم پاره شد و شوهری که خسته از سرکار اومد و در جوابم که گفتم برم چندروز خونه مامانم گفت حالا مگه واجبه گذشت در حالیکه که کمرم درد می‌کنه و حس میکنم افسردگی گرفتم...
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان تیام👼 مامان تیام👼 ۱ سالگی
سلام
یه چی من خودم تعجب کردم
گفتم که ما خونمون عوض کردیم الان یک ماهی هست بعد امشب اتفاقی گفتم بریم ببینم تیام یادش میاد باورتون میشه وقتی وارد کوچه اصلی شدیم تیام متوجه شد با یه نگاه آشنا ساختمون هارو نگاه میکرد بعد سرکوچمون که بن بست بوده یه خونه سگ داشت دقیق یادش بود نشون داد اینجا هاپو رفت تو کوچه دوید سمت خونمون در زد
بعد رو به رو خونمون یه پسر بود از تیام بزرگتر بود باهاش توپ بازی میکرد رفت درشون زد من صدا کردم اینم اسمشو دست و پا شکسته میگفت که یعنی بیاد توپ بازی عزیزم مراقب رفتار و برخمرد بچه ها باشید واقعا میگن تو ذهنشون میمونه من فکر نمیکردم اصلا یادش بیاد
بعد تیام آوردم پارک
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ایلیا🥰 مامان ایلیا🥰 ۲ سالگی
پریشب خونه مامانم بودیم... پسر من یه سال و ده ماهشه زد تو صورت مامانم(هنوز مفهوم زدن رو نمیدونه)مامانمم برگشت محکم زد تو گوشش بچم زد زیر گریه و شوکه شده بود باباش که هیچی نگفت منم فقط گفتم نباید میزدی اون هنوز نمیفهمه حالا مامانم باهام قهره که چرا حرف زدی باید جلو همه از من معذرت خواهی میکردی که زده بابامم گفت عین مرغی میمونی که دنبال بچشه🫤
مشاهده ۱۹ پاسخ دیگر
مامان حسین جانم🫀 مامان حسین جانم🫀 ۲ سالگی
شما در طول روز چقدر با بچه هاتون وقت میگذرونین؟🫠

یا در طول هفته چقدر مهمون میرید یا مهمون میاد خونتون؟☺️

ما هفته ای دو بار اینا مهمون میریم اونم خونه مامانم یا مامان بزرگمم
بعدش جمعه ها وسط هفته میریم بیرون پسرمم کامل حرف نمیزنه اما بابا مامان دایی داداش آنا آبو هاپو گیدی همون گوسفند نانا قاقا اقا
جیجی گنجشک به ترکی دده بازی اینارو میگه
خلاصه عرض کنم خدمتتون ما با مادرشوهرم اینا یه خونه زندگی میکنیم
خواهرشوهرم هرروز اینجاست و پسرش همسن پسرمه دائم تو حیاط هستش و برادر هم داره و اینکه خواهرشوهرمم با مادرشوهرش و برادر شوهرش اینا زندگی میکنن خونه اونا بچه زیاده تو یه حیاط ۸ یا ۹ تا بچه هستن بعدش گفتم که اون دائما تو حیاطه و با بچه ها بازی میکنه و خیلی هم لج بازه
بعدش پدرشوهرم هی بهم گیر میده که اون حرف میزنه دائم تو حیاطه
تو هم بیار بیرون بازی کنه
منم دوس ندارم هی بیرون باشه روزی ۱ یا ۱ونیم ساعت اینا میبرم بازی میکنه دوچرخه سواری میکنه میارم توخونه هم پویا میبینه با اسباب بازی هاش بازی میکنع در کل هردو راحتتریم
اینم بگم اون دوماه از پسر من بزرگتره چون پسرم ۷ ماهه دنیا اومده تو شناسنامه از اون بزرگتره خببببب
و اینکه من بیشتر حواسم به اخلاق و تربیت و قطره هاش و تمیز بودنش هست به اونم گیر میدن میگن بچه باید بر و روش کثیف باشه هی لباس عوض نکن هی تیپ نزن هی حموم نبر 🫤😐

ببخشید که سرتونو درد اوردم نظرتون راجب این حرفام چیه ؟؟؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ائلوین مامان ائلوین ۱ سالگی
خانما بیاین درد دودل من دخترم هرزگاهی توتختش میخوابه یعنی تواتاق خوابش همیشه پیش ما میخوابید الان نزدیک یه ماه میشه که راضیش کرده بودم تواتاقش تنهایی میخواد البته اینم بگم باعث عادت نکردنش هم همش شوهرم هی میگه بیاپیش مابخواب دیروز دخترم یه لحظه انگار شام بهش نساخته بود حالت تهوع ولرز داشت گفتیم بیادحال پیش ما بخوابهیه وقت حالش بد میشه بفهمم بیداربشم الانم اوکی بود خودش رفته بود تو تختش دراز کشیده بود که فردا میخواد بره مدرسه همسرمم باز بهش گفت بیا پیش خودمبخواب اینجا اونم از خداشه هی من گفتم نه اونمیخوابه تو تختش اتاقش گفت به هیچ کس ربطی نداره پیش خودم میخوابه توبه حرف اون گوش نده برو جاتو بیار منم از حرصم گفتم حالا که اینطور شدمنم اینجانمیخوابم شما دوتایی بخوابین من با ائلوین تواتاق میخوابیم حداقل تو اون تخت ائلوین بخوابه بلا استفاده نمونه شوهرمم گفت هرطور راحتی متنفرم ازاین کاراش
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
سلام مامان ها من دخترم رو دوماه از شیر گرفتم همیشه خونه خودمون ظهرها رو تاب میخوابه شب ها هم یه شیشه شیرگاو قبل خواب تو رختخوابش میخوره بعد یکم غلت میزنه و میخوابه امروز خونه مامانم اومدم از ساعت هشت صبحم بیدار بود خیلی خوابش میومد ولی نتونست بخوابه اخر من خودمو بخواب زدم کلی گریه کرد بعد با گریه خودش خوابید دلم براش سوخت قبلا با سینه میخوابید تو این دوماه اصلا اذیت نشدم بابت از شیر گرفتنش ولی امروز کلی گریه ام گرفت 😭😭😭
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۱ سالگی
سلام خانوما خوبین من بعضی وقتا خونه بابام اینا بمونم با من خوب نیستن ولی تا حالا ندیدم ی بار سر دلوین داد بزنن تازه بابام کارگره دلوین نصفه شب گریه کنه پا میشه ی ساعت بغلش میکنه بوسش میکنه تا بخوابه بعد شوهرم دلوین ی زره گریه کنه مریض باشه پا میشه داد میزنه سر دلوین ب من فحش میده چیکارش کنم من اینو دلوینم هی میگه از بابا میترسم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جوجه طلایی🐥 مامان جوجه طلایی🐥 ۲ سالگی
سلام خانما شما بهم بگید چیکار کنم؟
دختر من قبلا هرکی اذیتش می کرد میزد گریه نمیکرد زمانی فقط میزد که اذیتش میکردن
ولی همون موقعه هم هروقت میزد همه گارد میگرفتن و جیغ و داد میکردن یهو بچه رو میگرفتن دستشو محکم میگرفتن اخم میکردن بهش کلی بحث و دعوت داشتم اون مدت با همه جوری که همه نسبت به منو بچم گارد گرفتن که بجهنممم
کلا دوست ندارم بچم بزنه ولی دوست دارم از خودش دفاع کنه
از اون موقعه که با بچم تند رفتار شده الان هر بچه ای میاد میزنتش همینجوری نگاه میکنه کتک میخوره گریه میکنه میاد بغلم
خیلی ناراحتم نمیتونه دیگه از خودش دفاع کنه
بارها گفتم بهش هرکی اذیتت کرد از خودت دفاع کن ولی گوش نمیده
مثلا چند روز پیش یه بچه با ماشین اسباب بازی زد تو سرش کلی گریه کرد تازه آروم که شد رفت بچه رو بوسش کرد
یا دیشب یه بچه تو خیابون اومد سمتش زد تو صورتش دخترم نازش میکرد
اون باز زد 🥺
مشاهده ۴ پاسخ دیگر