دختر بزرگم جدیدا خجالتی شده شانس‌من، اون روز گفتم‌برو‌ازاون آقاهه بادبادک میداد دم‌مغازش می‌گفت نمیرم‌ خجالت میکشم خودم رفتم براش گرفتم ،یا مثلا دیروز اومده خونه میگه دوتا همکلاسیم‌زنگ‌تفریح‌بهم‌میگن نباید خوراکی تو‌بخوری گفت مامان منم‌نخوردم ترسیدم ازشون ،گفتم‌مگه ترس داره بچه ،دخترم اینجوری نبود چرا خجالتی شده خداااچکارکنم‌بنظرتون

هیچ وقت پیشش به دیگران نگو بچه‌ام خجالتیه اگه بگی بدتر میشه خیلی عادی باهاش رفتار کن بگو بچه‌ام ماشالا مثل شیر قرآن شجاع و نترسه
بگو خیلیا حسرت بچه منو دارند اعتماد به نفسش عالیه
الکی ازش تعریف کن حرف‌ها جادو می‌کنن آدمو خیلی حالشو خوب می‌کنن هر شب بهش تلقین کن
مقطعی هست و می‌گذره

مثه خودم نشه البته من بمدت فکرای بیخود و منفی اومد سراغم الان شکر خدا ،گوش شیطون کرر،دارم باهاش مبارزه میکنم هرروز میرم بیرون میچرخم. نمیزارم‌فکرای بیخود بیاد سراغم ،اما نگران بچمم ،کسی حقشو‌نخوره توروخدا راهکاری بهم‌بدین

زنگ‌تفریح‌ تنها می‌چرخه میگم چرا دوست نداری میگه آخه زیاد حرف میزنن 😪

چندسالشع ؟