حالم از خانواده شوهرم به هم میخوره حالم خیلی بده شوهرم نیس اومدم خونه بابام اینا هم افتادن دنبالم اومدن میخام خفه بشم الان میگه بیاین بریم خونمون من اونجا راحت نیستم اصلا اونجا دوس دارم وقتی شوهرم نیس بمونم خونه مامانم

۱ پاسخ

۴ سال ازدواج کردم اصلا خونه مادر شوهرم راحت نیستم مثل مهمون میرم میام بدون همسرم خونه خواهر شوهر برادر شوهر نرفتم تا حالا

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
دادن غذای سفره به نوزاد
دادن غذای سفره به نوزاد از چند ماهگی مجاز است؟
مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمعیت
مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمعیت از نظر روانشناسی
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه

سوال های مرتبط

مامان ریحانه 🥰💋❤️ مامان ریحانه 🥰💋❤️ ۳ سالگی
سلام خانما خوبین😍😍
کی خوابه کی بیداره 😄😃
من که امشب شوهرم شیفته اومدم خونه مامانم 🙃🙃
ریحانه هم نمی‌خوابه دارم واسش نقاشی میکشم😌❤️
شما چیکار میکنین با فسقلی ها 🤪
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان زینب و محمد😍 مامان زینب و محمد😍 ۳ سالگی
تازگی خیلی بالای شوهرم حساس شدم اصلا دست خودم نیست 😣

نصف صورتش فلج شده نزدیک یک هفته ی بردمش سه چهارتا دکتر بعد دیروز بردمش بیمارستان دختره دستاشو داد تو دست شوهرم گفت فشار بده ببینم زورت چقدره داشتم دیونه میشدم

باز گفتن برو فیزیو تراپی رفتیم اونجا هم دختر بود به من گفت براچی واستادی می‌رفتی خونه بچه مریض نشه منم دیگه سرمو انداختم پایین پاشدم اومدم خونه انقد گریه کردم میخواستم بزارم برم
باهاش قهر کرده بودم
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان زندگیم مامان زندگیم ۳ سالگی
ابجیا بچه ی همسن پسر من کدومتون مهد کودک میبرین اونجا که کارایی باهاشون انجام میدم چه کارایی میکنن ؟؟ مامانم عمل کرده سرشو نمیتونم نرم میرم با بچه های داداشم بچه های خواهرم دعوا میکنن بین منو داداشم بهم خورده به خاطر دعوای اینا هم بچم عصبی شده ازبس دعوا میکنن میخام عصرا بذارمش مهد اونجا سرگرم بشه ازدست اینا راحت بشم🙄🙄🙄🙄
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ارتا مامان ارتا ۳ سالگی
سلام خانما گفته بودم مامانم عمل قلب کرده باید برم مراقبت کنم ازش الان موندم با این بچه ای که من دارم تو خونه خودم داره دیونم میکنه اونجا چطور میخام یک هفته بمونم از این ورم هنو گلوم درد میکنه و گاهی عطسه میزنم چیکار کنم به نظرتون
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سامیار مرسانا مامان سامیار مرسانا ۴ سالگی
سلام مامانا چن روزه حالم خیلی گرفته پسرم بیرون بازی میکرد یهو دیدم نیس با یه پسر بزرگتر رفته بودن تو خرابه ها گشتم پیدا کردم گفتم مامان اینجا چکار میکنی گفتم امپول بازی میکردیم گفتم چطور گفت با سنگ امپول زد پشتم گفتمش مگه نگفتم نباید شلوارتو جلو کسی دربیاری گفت بام بازی نمیکرد در خونه گفت بریم اونجا منم نرفتم بعد ک رفت گفت بیاو.... رفتم الان خیلی ناراحتم چن روزه شلوارشن تواتاقش درمیارع میگه دارم امپول میزنم منم گفتمش دکتر باید امپول بزنه اونم فقط سردستت اجازه هست هی میگه مامان الکیه چ‌کنم الان من کلا دیگ نذاشتم بره بیرون اونروزم شر خانواده شوهرم ک گوشیمو سوزوندن رفتم غافل شدم ده دقیقه از بچه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دلسا ❤ مامان دلسا ❤ ۳ سالگی
سلام ... امیدوارم حال دلتون خوش باشهه ... برای من ک نیس من فقط دلخوشیم دخترمه .. نمیدونم تز کجا شروع کنم ولی بعضی وقتا دلم برای خودم میسوزه مگه ادم چقدر میتونه غصه بخوره بخدا شب و روزم شده گریه ما با مادرشوهرم تو ی ساختمون زندگی میکنیم و شوهرمم بشدت وابسته ی خانوادشهه ی روز دخترم بعدازظهر خوابید غروب بود بلتد شد ازخواب همش بهونه میکرد من موز میخوام دیگ تقریبا شب شدهه بود شوهرم گف بریم خونه مامانم اینا شام بخوریم بعد میریم برات میخرم بچمم خیلی گریش شدید شد اخه چن روز قبلشم تب داشت .. پدر شوهرم خیلی دخترم و دعوا کرد خیلی داد زدسرش منم دخترم و بغل کردم اومدم پایین خونمون .. حالا دحترم دیگ خونشون نمیره شوهرم بهم میگ تو بهش یاد دادی تو گفتی نیاد خونه مامانم اینا
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جینگولم مامان جینگولم ۳ سالگی
سلام من ۴ماهه میرم سرکار پسرم پیش مامان و خواهرمه وقتیم میرم خونه با پسرم بازی و بگو بخند میکنیم و زمانی که پیشش نیستم و بعداظهر که میرسم خونه جبران میکنم حالا خالم برگشته به مامانم گفته شیدا بهترین سن پسرشو از دست داده که کار میکنه از اون موقع حالم خیلی گرفته یعنی کار کردن من اشتباه بود ولی خودم الان حالم بهتر از زمانیه که خونه بودم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان روژمان مامان روژمان ۳ سالگی
پسرم با شوهرم رفتن بیرون. براش شیر پاکتی خریده و خورده الان اومدن خونه پاکتشو اورده نگاه کردم یک ماه از تاریخش گذشته. خیلی استرس دارم. اگه مسموم بشه تا چند ساعت بعدش مشخصه؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آرمین طلا مامان آرمین طلا ۳ سالگی
خانما بگین چیکار کنم دیگه واقعا دارم خسته میشم
تو خونه پدر شوهرم مشترک داریم زندگی میکنیم
پدر شوهرم از اول همه چیرو از دست بچها می‌گرفت میداد ب پسر من
الان دیگه پسرم خیلی لجباز شده هرچی دست هرکی میبینه با جیغ و داد ازش میگیره
الان پسر خواهر شوهرم همسن آرمین پسر منه داشتن نقاشی می‌کشیدم یهو آرمین همه مداد هارو از دستش کشید اومدم آرمین رو ببرم تو اتاق باش حرف بزنم پدر شوهرم نزاشت همه مداد هارو داد ب آرمین اون بیچاره هم هرچی گریه کرد هیچی
خیلی بدم میاد از این روال باعث شده آرمین همیشه درحال نق زدنع
اصلا نمیدونه صبر چیه اصلا قانع نیست
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فسقلی🍀⚘🤍 مامان فسقلی🍀⚘🤍 ۳ سالگی
سلام مامانا حالم خیلی بده خیلی استرس دارم پسرم لاغر هست و مریض نشه اینا دلم خیلی گرفته از خودم بدم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نخودی مامان نخودی ۳ سالگی
سلام مامانا،لطفا کمکم کنید ی مدته غیر طبیعی استرس دارم و عصبی تر از قبلم،این استرس وحشتناکم از موقعی شروع شد که پسرم بدون دلیل و مریضی سرفه کرد،البته سرفه در حد چند ثانیه ،مریض هم نیس هیچ علائمی هم نداره ولی نمی‌دونم چرا آنقدر استرس دارم،به نظرتون چیکار کنم؟حالم خیلی بده
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۳ سالگی
بچه ها میخوام برم خونه دختر خواهر شوهرم تازه عروسه و تازه رفته تو خونه خودش بنظرتون چی کادو بگیرم بدرد بخور باشع اخه همچی داره چیزی نیس ک نداشته باشه بخوام بخرم
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۳ سالگی
سلام مامانا صبحتون بخیر
من ۱۰ ۱۲ روز خونه نبود خونه هم تمیز بوده نه آشغال بوده نه سینک کثیف بود نه دستشویی کامل خونه تکونی کردم و رفتم از خونه بیرون دیشب اومد دیدم پره از این پشه ریزا چیکار کنم حالم بهم میخوره دست به وسایل بزنم چیکار کنم نابود بشن دستشویی حشره کش هم زدم اما انگار نمیمیرن
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۳ سالگی
سلام خانوما خوبین بچه‌ام پستونک می‌خوره امشب رفتیم بیرون الان اومدم خونه می‌بینم پستونکشو گم کردم یه زاپاس تو خونه دارم ولی بهش گفتم که گم شده و خیلی هم وابسته است به نظر شما بهش بدم یا ندم چیکار کنم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۳ سالگی
برای اولین بار بعد نه سال آشنایی امروز وقتی شوهرم از خونه بیردن رفت باهاش خداحافظی نکردم وقتی هم اومد سلام نکردم من این کارو خیلی بدمیدونم و اهل قهر اصلا نیستم ولی دیگه تسته شدم امروز خیلی سرم دادزد و بهم توهین کرد😔هرچی گفتم داد نزن بچه میترسه بپه ی توی شکمم اذیت میشه گوش نکرد ، بچه م دوسه ساعت خودشو سفت گرفته بود اصلا تکون نمیخورد، دیگه زدم به دردیوونگی بهش گفتم از چشمم افتادی😔چقدر خسته م ازش
دلم باهاش صاف نمیشه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر