خانما بگین چیکار کنم دیگه واقعا دارم خسته میشم
تو خونه پدر شوهرم مشترک داریم زندگی میکنیم
پدر شوهرم از اول همه چیرو از دست بچها می‌گرفت میداد ب پسر من
الان دیگه پسرم خیلی لجباز شده هرچی دست هرکی میبینه با جیغ و داد ازش میگیره
الان پسر خواهر شوهرم همسن آرمین پسر منه داشتن نقاشی می‌کشیدم یهو آرمین همه مداد هارو از دستش کشید اومدم آرمین رو ببرم تو اتاق باش حرف بزنم پدر شوهرم نزاشت همه مداد هارو داد ب آرمین اون بیچاره هم هرچی گریه کرد هیچی
خیلی بدم میاد از این روال باعث شده آرمین همیشه درحال نق زدنع
اصلا نمیدونه صبر چیه اصلا قانع نیست

باز خوبه هوای پسرتو دارن طرف ما ک همش دختر و نوه ی دختری رو حلوا میکنن رو سرشون میزارن

بچت شد ۱۰ سالش کی دیگ اون شوهر،شترت میخا خونه جدا کنه😂😂😂

سلام گلم مگه خونه نخریدید؟اینجوری بچه دو تربیته میشه اصلا خوب نیس

اوووف چقد بد اینجوری
من دو سال و خرده ای خونه مادرشوهرم نمیرم
زمانی ک میرفتم پسرمم ک خیلی کوچیک بود مادرشوهرم ب پسرم میگفت صبر کن آیهان ک پسر خواهرشوهرمه و ۷ ماه بزرگتره بیاد خونه ما
باهاش کشتی بگیر اونو بزن
همون اولین باری ک گفت بهش گفتم خواهشا از این حرفا نزن ک اصلا خوشم نمیاد
ب بچه زدن یاد نمیدن میگن با هم دوست باشین
خودم بیزارم از آدم های قلدر و بزن بهادر و منم منم میکنن

بهترین راه اول اینه سعی کنید مستقل بشین بعد اینکه به پدر شوهرت مستقیم وبدون رودربایسی بگو پدر جان این کار شما اشتباه همون جور که بچه ما نوه شماست بچه دخترتون هم نوه شماست یه درصد فکر کن دخترت از کارت ناراحت بشه هیچوقت بین بچهها تفاوت ندار بعد وسیله رو کا گرفته ببر وبده بچه خواهرشوهرت وبه بچه ها بگو باهم بازی کنید

نمی‌دونم چی بگم گلم من مادر شوهرم خواهر شوهرم پسر خواهر شوهرم یه سال از پسرم بزرگتر هست هر چی تو دست پسرم باش بزور ازش ور میدارن میدن به پسر خواهر شوهرم منم ناراحت میشم بخدا قسم هر چی اسب بازی برای پسرم میخرم ور میدارن حتا خبر ندارم بهشون گفتم کسی حق نداره بدون اجازه من وارد اتاقم بشه