من امروز خیلی بد اخلاق بودم با بچم
الان به خودم گفتم دمت گرم میخوای مثل خودت تو سری خور و ترسو بشه ولی خو بعدش میگم از صبح تا شب پا به پای بچه بودن هم برای من آدم گنده با دغدغه فکری کار آسونی نیست
من سعی میکنم مادر خوبی باشم ولی بعضی روزا گند میزنم
ولی خدانکنه ی اشتباه کنم کلی حرف می‌شنوم از خانواده شوهر و خانواده خودم
به نظرم ی زن وقتی مادر میشه خیلی تنها و درمونده میشه

حرف رو همه میشنون. وقتی مادر میشی مقصر تمام اتفاقات مربوط به بچه هستی انگار‌. همه چی گردن توعه به نظرشون. سخت نگیر

آره دقیقا منم همین حس رو دارم

واقعا من از وقتی مادرشدم فهمیدم چقدر بی کس و تنهام

من ک اعصابم از همسرم خورده باشه اعصابم بهم میریزه حوصل دخترمو ندارم

عزیزم. منم بعضی روزاکدرم

هممون تجربه های مشابهی داریم من کافیه مثلا تو اتاق لباسشو عوض کنم اینم گریه کنم مادرشوهرم میگه داری چکارش میکنی منم میگم شکنجه بیا نجاتش بده

فکر کنم کمی کمبود محبت هم آدم اینجوری کنه منم احساس خوبی ندارم برای برخورد کردن با دخترم ولی اصلا نمیتونم خودم کنترل کنم