۴ پاسخ

منم همینم عزیزم
کلا عصبی شدم
مدام سرش داد میزنم.امشب خیلی اذیت کرد یکی محکم زدم تو سرش😭😭
الهی دستم بشکنه

گلم کافیه کودکت رو بچه نبینی منظوراینکه نگید نمیفهمه وفلان مث یه بزرگترمث خودت باخودت مقایسش کن وقتی ک عصبی و ناراحتی چطور هرتوضیحی بدترت میکنه فقط یه شونه براگریه وبغل کردن میخایم بچه هاهم همینن اینجوری دنیای بچه هاروببین
بعد ازاین کاغذرنگیای چسب داربگیر روش قول هایی ک به خودت دادیو بنویس بچسبون خونه
یابنویس اون فقط یه بچس
اون فقط میخاد تجربه کنه کشف کنه رشدشو کامل کنه حوصلش سررفته هرجای خونه اینجوری بچسبون وکارایی ک باید بکنیم لیست کن قشنگ باکمک پسرت انجام بده اونم حال خوب پیدامیکنه توام

گلم کافیه کودکت رو بچه نبینی منظوراینکه نگید نمیفهمه وفلان مث یه بزرگترمث خودت باخودت مقایسش کن وقتی ک عصبی و ناراحتی چطور هرتوضیحی بدترت میکنه فقط یه شونه براگریه وبغل کردن میخایم بچه هاهم همینن اینجوری دنیای بچه هاروببین
بعد ازاین کاغذرنگیای چسب داربگیر روش قول هایی ک به خودت دادیو بنویس بچسبون خونه
یابنویس اون فقط یه بچس
اون فقط میخاد تجربه کنه کشف کنه رشدشو کامل کنه حوصلش سررفته هرجای خونه اینجوری بچسبون وکارایی ک باید بکنیم لیست کن قشنگ باکمک پسرت انجام بده اونم حال خوب پیدامیکنه توام

خداروشکر عزیزم
من تاحالا دخترما نزدم ولی چون خیلی نق میزنه زود عصبانی میشم و داد میزنم
پسشمونم میشم ولی چ فایده.یوی از علتاشم درد شدید دستمه ک همش بغل میخواد انگار ب مغزم فشار میارن
علت مهم ترشم فوت مامانمه
چند روز قبل دنیا اومدن دخترم رفت من نتونستم تخلیه بشم نتونستم گریه کنم خودما خالی کنم الان خیلی اعصابم تحت فشاره
نمیدونم‌چرا پول هر چی میدیم الا مشاوره

سوال های مرتبط

مامان محمد حسین❤️ مامان محمد حسین❤️ ۲ سالگی
سلام خانما
امشب سومین شب از شب‌های پر چالش از شیر گرفتن پسرم برام بود
من چون از پدر و مادرم دورم چند روزی اومدیم خونه مادر شوهرم تا بچمو از شیر بگیریم ، مادرشوهرم خیلی کمک حالمونه ، خدا خیرش بده خیلی کمک می‌کنه بهمون
امشب با مادر شوهرم رفتیم توی اتاق که پسرمو بخوابونیم پسرم خیلی علاقه نداره روی پا بخوابه چند بار بهش گفتم بیا مامان برات لالایی بزارم روی پاهام بخواب ، ولی دوست نداشت بخوابه دلش میخواست شیطنت کنه خسته هم شده بود خیلی و خوابش میومد
بعد به مادر شوهرم گفتم مامان شما خودتون بزنید به خواب منم خودمو میزنم به خواب ببینیم چیکار می‌کنه
بعد پسرم هی صدام میکرد منم آروم جوابشو میدادم ، میگفتم مامان شما هم دراز بکش بخوابیم ، بعد از یکی دو دقیقه سکوت پسرم کنار من دراز کشید منم تکون نخوردم اصلا بعد پنج دقیقه دیدم که بچم خوابیده 🥹🥹
امشب اصلا برای خواب اذیت نکرد ، حالا از شب تا صبح ببینم چند بار بیدار میشه و چیکار می‌کنه ، فردا براتون تعریف میکنم 🙂
کنارش هم شیر گذاشتم که اگه بیدار شد بهش بدم