۸ پاسخ

جانم، بنظرم شب موقع خواب که خیلی گیج شده دو سه شب بهش بده هم سینت کمی سبک میشه هم بچه اروم میشه...چند روز بعد دیگه شب هم نده، هردوتون کمار اذیت میشین...

وای گریم گرفت واقعا حس بدیه من هنوز دخترمو از شیر نگرفتم ولی ترسش از الان تو وجودمه قشنگ حس توی حرفاتو احساس کردم

دقیقا منم زمانی که از شیشه شیر گرفتمش اینقد مظلومانه می‌گفت گریه میکرد می‌گفت ماما شیر
واقعا اشکم در میومد ولی بهترین تصمیم همینه حالا تا چند روز ممکنه ۱۰ روز تاثیر بزاره رو اخلاقش چون باید سوگواری کنه و با این قضیه کنار بیاد ولی بعد که از سرش افتاده تازه متوجه میشی چه کار خوبی کردی

سلام عزیزم خیلی سخته ادم غصه من پسراولم یه دفعه ای قطع کرد
پسر دومم را روزا نمیدادم‌ شب توخواب میدادم
خیلی بدتر بود
به نظرمن یه دفعه ای بهتره

۲هفته شبا توخواب میدادمش
هرجی مخواسم ندم اذیت میکرد و بیدارمیشد
رفتیم‌مسافرت اونجا ورداشتم شیر شبشا
گریه میکرد اما دیگه خداراشکر
۲.۳شبی خوب شده

وای دقیقا درکت میکنم منم همینجوری بودم اننننقد خودم گریه میکردم دلم کباب بود براش الان۱ماهه تقریبا بهتره ولی خییلییی راضی ام خییلییی عصاب هر دومون راحته خوراکشم بهتر شده بود تا اینکه دندون داره درمیاره

آییییی مادر😢😢منم الان چسب زدم ک دیگه بهش ندم

عزیزم تاپیک اخرمو بخون منم نتونستم هنوز ازشیر بگیرم 😪خییییلی موقع خواب اذیت میشن خیلییییی

چرا اینقدر زود از شیر میگیری میشه تا ۲ سالگی شیر داد

سوال های مرتبط

مامان جاوید و امید مامان جاوید و امید ۱ سالگی
سلام عزیزان
امروز بالاخره بعد ازکلی کلنجار رفتن باخودم شروع کردم بچم از شیر بگیرم
الهی بگردمش. از صبح که پاشد چسب زدم سرسینم چندباری اومد گفت جی جی نشونش دادم گفتم اخ شده می خندید می رفت. ظهر که می خواستم بخوابونمش چون عادت داره باسینه بخوابه اومدم تو اتاق بالش گذاشتم گفتم بیا رو پام بخواب اولش اومد دراز کشید ولی یه جوری نگام می کرد مثل کسی که بخواد حرفی بزنه روش نشه (انگار می خواست بگه جی جی ولی روش الهی بمیرم برات مادر😔) ولی بعد چنددقیقخ پاشد. بغلش کردم یکم راهش بردم دیدم میگه بشین(روی تخت اشاره می کرد که بشینم چون همیشع اونجا شیرش میدادم می خوابودنمش) رفتم روتخت دیگه طاقت نیورد بچم گفت جی جی نشونش دادم گفتم اخ شده دیگه هیچی نگفت همینجور نشسته تو بغلم تکونش دادم تا چشاش سنگین شد. ولی تو همان حال انگار بایه بغضی نگاهم می کرد😔😔😔دلم می خواست همونجا چسبارو بکنم بندازم دور باز طاقت اوردم تاابنکه خوابش برد بچم
الهی برات بمیرم مادر الهی دردتون به جونم
خودم همینجور الان اشکام داره میاد
مادربودن چقدر سخته😔😔🥺🥺
مامان دخمَلَم🧚🏻‍♀️ مامان دخمَلَم🧚🏻‍♀️ ۱ سالگی
دخترمو از شیر گرفتم به روش تدریجی🤱🏻
خداروشکر خیلی خوب بود. بعضیا فکر میکنن با تدریجی بچشون همراهی نمیکنه یا بیشتر اذیت میکنه میخوام بگم دیگه وابسته تر از بچه ی من نبود که تو ۲۴ ساعت هر یک ساعت شیر میخورد. درواقع چه تو تدریجی چه یکهویی هردوش بچه داره از منبع آرامشش گرفته میشه طبیعیه که غصه بخوره یا اذیت کنه در هر دو روش باید باحوصله و صبور باشین؛
مثلا من برای حذف وعده ی خواب ظهرش یک هفته بشدت اذیت شدم سختترین وعده بود برای من و دخترم ؛ ولی ارزشش رو داشت به اینکه بخوام یکدفعه ای در عرض یکی دو روز بچمو کامل از شیر بگیرم و بهش شوک وارد کنم؛ خودمم بشدت سینه درد میشدم حتی اگر ۱۰ ساعت به دخترم شیر نمیدادم برا همین میخواستم حجم شیرم به مرور کم بشه. یک ماه و نیم دخترمو عادت دادم از ۹ صبح تا ۹ شب شیر نخوره (اونم نه یکهویی مثلا هفته ی اول فقط از صبح تا ظهر ندادم بهش و...) دیگه کامل که شیر روز یادش رفت شیر شب رو شروع کردم. هفته ی آخر هم دو شبانه روز شیرش ندادم و باز یک وعده دادم طبق توصیه ی همین پادکست خیلی عالی بود سینه درد نشدم با همون یکبار که سینم تخلیه شد دیگه بعد اون کم شیر شدم. من آدمی بودم که ۲۴ ساعت شیر نمیدادم تب و استفراغ میکردم باید میرفتم دکتر سینه هام خیلی پر و حساس بود. برا همین این روش برا خودم و دخترم خیلی عالی پیش رفت. من تمام این دو ماه رو تنهایی شیرش رو کم کردم بجز دو سه شب آخری که میخواستم دیگه کلا بهش ندم کمک گرفتم فقط.
اینم در آخر بگم‌چون روش تدریجی هست تغییرات احساسی و هورمونی مادر و کودک باشدت خیلی کمتری اتفاق میوفته چون تغییرات به مرور پیش میره از شیر گرفتن روحیتون رو بهم نمیریزه.
"تجربه ی از شیر گرفتن"