۵ پاسخ

اینا همون احساسات متناقضی هست ک با هممون بوده و هست و همه اینا نشات گرفته از عشق ی مادر ب فرزندشه، بچه بیداره ما خسته ایم از کار و انرژی ای ک صرف خونه داری و اشپزی و … شده ولی وقتی خوابه دلتنگش میشیم، این حس غیر از عاشقی چی میتونه باشه؟ همون حس متناقضه، من قبل بارداری ادم احساساتی بودم الانم هستم ولی گریه هامو میکنم که تخلیه شم ، وقتی ب شدت خسته م ( بعضی روزا ظهرها خیلی خسته م) بچه مو میدم دست شوهرم ولی باز فکرم بیداره که نکنه نتونه بچه رو بخوابونه و …. این افکار رو هممون داریم و این یعنی مادر شدن یه مسئولیت بزرگ و همه جانبه س که تمام وقت و انرژی رو میگیره ولی تو باز عاشقانه و گاها ناچارانه ادامه میدی و این یعنی بهشت زیر پای مادر

منم همینطور هستم خیلی عصابم ضعیف شده حوصله هیچ کس ندارم باشوهرم خیلی پرخاشگری میکنم نمیتونم خودم کنترل کنم

خودتو تقویت کن قرص مگنیفورت بخور برا افسردگی خوبه،بچتم خب منم بچه اوبم خیلی گریه میکرد یکم گذشت فهمیدم مدلشه الانم بزرگ شده مدلشه،هیچیش نبود،

این حس ها رو هممون تجربه کردیم پس نگران نباش تنها تو نیستی ... بخاطر تغییر هورمون های بدنه و الکی نیست که میگن بهشت زیر پای مادرانه... تمام زحمتهایی که به دوش میکشیم و صدامون در نمیاد بخاطر عشق و صبوری مادرانه هست که خدا بهمون داده .... صبور باش و ادامه بده ♥️

اره دقیقا منم حال شما را دارم

سوال های مرتبط