خیلی دلم گرفته ، هیچکسی رو نداشتم درد و دل کنم .۲۰ روز دیگه زایمانم و فکر اینکه چقدر تنهام و چطور از پس روزای اول بعد سزارین بر بیام شبا برام خواب نذاشته.راستش ما ۳ تا خواهریم که خواهر کوچکترم ۱۵ سالشه، یکی از خواهرام هم تازه زایمان کرده و بچه پشت سرهمی داره.می مونه مامانم که با اینکه خودش مریضه خیلی دلسوزه و میدونم از خودش میگذره برای ما ولی مشکل بابامه که خیلی اخلاق نداره و یاد این میوفتم روزای اول زایمان خواهرم چه بر سر مامانم و خواهرم آورد گریم میگیره. نمیخوام مامانم سر زایمان من اذیت بشه و بیاد برای کمک ، از طرفی هم تنهایی با یه بچه مدرسه ای نمیدونم چیکار کنم

خدا خودش هواتو داره گلم. امیدت به اون بالایی باشه

اگه شوهرت هست ک اصن نگران نباش
بعدم قرار نیس همیشه خانواده تو بیان ک
مادر شوهرت بیاد کمک
خواهرشوهرت بیاد کمک
به شوهرت بگو ک ازشون بخواد

توام مثل منی پس همین الان از فکروخیال دوماه دیگه خواب ب چشمم نمیاد ...مادرم فوت کرده دختر مدرسه ای هم دارم ....کی از ته دل میخاد بیاد بهم برسه خدامیدونه حتی تا گریه هم پیش میرم ازبس فکر میکنم

منم همين وضعيت رو دارم دقيقا خدا بزرگه به خدا توكل كن

منم مشکل قلبی دارم با مشکل کم خونی تپش قلب بالا وتنگی نفس دوروز به مادرشوهرش گفتم بیا خونمون بمون پیشم چون استراحت مطلقم دکتر اجازه هیچ کاری رو نداده گفت نمیتونم بیام آنقدر دلم شکست آنقدر گریه کردم بعد به شوهرم زنگ زد گفت من کی به زنت گفتم نمیام زنت بهم گفت نیا تازه از کربلا اومده منم واگذارش کردم به همون کربلا چرا میخواد میونه منو شوهرمو شکرآب کنه دوهفته خالم ازم پرستاری کرد تو خونش خم به ابرو نیاورد دوهفته بیمارستان خوابیدم تا بیمارستان اومد ولی بالا نیومد دیگه چرااومدی میخواستی ببینی چه زجری میکشم تو بیمارستان

خدا باهاته عزیزم

منم همین طورم تازه بدتر شما....یه خواهر دارم که دوقلوهاش کوچیکن و راهش بهم دوره....مامانمم ۳ ساله از دست دادم....یه دختر ۴ ساله هم دارم نمیدونم تنهایی پسش بر میام یا نه

خوبه باز تو تجربه یه بچه دیگه رو داری من چی بگممم؟؟
منم خواهرم خ‌ودش بارداره.مامانم هم پادرد و کمر درد داره و از طرفی بابام هم مثل بچه کوچیک میمونه مامانم باید پیشش باشه و تر و خشکش کنه

عزیزم مادرشوهر یا خواهر شوهر نداری؟؟

خدا بزرگه عزیزم منم یه دختر سه ساله دارم سزارینی هم هستم مامانمم فوت کرده و یه خواهرم دارم که خودش بارداره منم کسی رو ندارم بیاد کارامو بگنه😕 ولی بازم میگن خدا بزرگه این روزها هم میگذره
فقط یه مادربزرگ پیر دارم بنده خدا خودشم درد پا همیشه اون گفته چند روزی میام فقط همه امیدم همینه زود خودم سرپا بشم بتونم کارامو بکنم

عزیز دلم خودت ببا همسرت از پس همه چی بر میایی نگران نباش خدا بهت قدرتشو‌میده همین که برای بار دوم‌ داری مادر میشی یعنی زن قوی هستی پس با خیال راحت برو جلو و بدون همه چی عالی پیش میره

توکل کن بخدا منم شهرغریب،دوتابچه ۶و۴ساله دارم وکسی ندارم
یکساله مادرم فوت کردن هرچی به زایمانم نزدیکترمیشم قلبم دردمیگیره وگریه.....
ازاین چشم به اون چشم نوری،نیست خودمون بایدقوی،باشیم منکه توکلم بخداست وسلام

خدا خودش یه جوری کمکت میکنه نفهمی از کجا رسید این حال خوب🥺😍

عزیزدلم درکت می کنم
از طرف خانواده همسرت کسی هست کمکت کنه؟
یا خواهر کوچیکت میتونی آشپزی کنه چند روز و کمکت کنه؟تا خودت سر پا شی

تو ب فکر چیزای بد نبود خدا چیزی ک میده قدرتش رو هم میده تو قوی ما همو ندیدیم و نمی‌شناسیم ولی باید قوی باشی تو همون میدونی مادرت هست حالا بتونه خودش رو بهت میرسونه ولی خیلیا تو این موقعیت نادر ندارن ب چیزای خوب فکر کن خونتو آماده کن ک تمیز باشه ایشالله زایمانتم راحت باشه بیایی سریه خودت سر پا بشی و بتونی خودت کار خودتو انجام بدی

نگران نباش عزیزم ان شالله خدا خودش همه چیز رو جور میکنه و مامانت بدون هیچ ناراحتی میاد پیشت میمونه 🩷

خدا بزرگه همه چی حل میشه خواهر
از الان فکرت رو درگیر نکن
انشالله بسلامتی زایمان کنی و زودی خوب و سرپا بشی

امیدت به خدا باشه عزیزم
قطعا از پسش برمیای تو یه مادر قوی هستی

عزیزم هر کمکی هر کمکی ک میبینی مثلا همون خواهرات میتونن انجام بدن‌ازشون بخواه ی غذا درست کردنی هرچی.
مادرتم کمک بخواه ازش مادرت ب اخلاق بابات عادت داره تو از خودت نزن.
چار روز دیگه بابات شاید سر هرچیز بیخود دیگه اذیت کنه ولی الان حتی اگر اذیت کنه مادرتو ارزششو داره.
اشکال نداره کمک بخواه ک رو براه بشی.
خدا بزرگه.
از دوستات از هرکسییی بخواه بعدا براشون جبران‌کن

عزیزم
من دقیقش رو نمیدونم
ولی میتونی ی پرستار یا کمکی بگیری
یکمی منتها هزینه داره

خدا بزرگه غصه نخور خدا وسیله همه رو میسازه