سلام
میشه ی راهنماییم کنید خیلی خسته ام دیگه
دوتا بچه شیر ب شیر دارم ۳/۵ساله و ۲/۵ساله پسر خسته شدم دیگه جز مادر شوهرمینا کسی کمکم نمیکنه اونام در حد۲/۳ساعت ک میرن خونشون یا خونه تمیز میکنم یا کارای دیگ وقتی برا استراحت ندارم
پسر کوچیکه هیچی حالیش نیست لج باز شدید حرف گوش نکن همش سراغ کارای خطرناک
مغزم دیگه خسته است عصبیم میکنن فقط حرص میخورم میزنم رو پاهام یا داد میزنم پشیمون میشم بعدش
شوهرمم ۹شب میاد خونه ی خورده بازی میکنه باهاشون ولی باز اویزون منن
مادر خودمم ک همش فکرش پیش مامانشه منم هفته ای ی بار میرم خونش همش میناله ولی برا مامانش همه کار میکنه تا بشه بچه ۱۰ساله
بریدم افسرده شدم دلم ۱هفته تنهایی میخواد
بکین چیکار کنم اروم بشم کمتر عصبی بشم کمتر داد بزنم
دلم برا همسایمونم میسوزه دیوونش کردیم

سعی کن درطول روز دوسه ساعت ببری مهد ک بازی کنن یا باهاشون بازی،کنی ک خسته بشن بخوابن ک استراحت داشته باشی خودت درسته بچه نعمت ن اینکه بفکر جون خودت هم نباشی من ک کلا دوران بارداری برام سخته بدویار هم هستم تا ۶ماه

عزیزم منم مثل شمام دوتا بچه سه ساله و یک ساله تازه حمایت خانواده شوهر رو ندارم
بنظرم بهترین و مهمترین کار رسیدگی به خودت هست شیر بادوم عالیه شربت سه شیره ارده شیره
کباب دل گوسفند فالوده سیب بادام انجیر خشکه اسپری گلاب بزن به صورتت تو خونتون
ذکر زیاد بگو مخصوصا یاعلی
حدیث کسا بخون
لا اله الا انت سبحانک آنی کنت من الظالمین بگو اینا خیلی کمک میکنه
الحمدلله زیاد بگو

خدا بهت کمک کنه عزیزم واقعا خیلی خیلی سخته ..
من که یدونه دارم ،دیونه شدم خدا به داد شما برسه .
ببین منم بی نهایت عصبی بودم ،طوری که جیغای بنفش می‌کشیدم . هیییییچ کمکی هم نداشتم . هر روز عصبی تر از قبل میشدم .دائم با شوهرم هم دعوت داشتم .زندگی زهر بود برامون .. رفتم پیش متخصص اعصاب و روان و همه چیز رو براش گفتم ،بهم دارو داد ،باورت نمیشه از این رو به اون رو شدم . دیگه هیچ دادو بیدادی نمیکنم .اصلا اوقات تلخی نداریم توی خونه. رابطه ام با همسرم خیلی بهتر شده . اصلا هم گیج و منگ نشدم که فکر کنی توی ظاهرم تاثیری گذاشته . داروهام خواب آور هم نیست . در کل خیلی راضی ام . تازه این چند سال از کمر درد زندگی نداشتم ، درد کمرم تا هفتاد درصد از بین رفت. یعنی این درد بیشتر عصبی بود و من نمی‌دونستم و هیچ دکتری هم متوجه نشده بود ..
بهت پیشنهاد میکنم شما هم حتما یه دکتر برو ،حتما بهتر میشی ،ارومتر میشی. اینا بچه ان دیگه نمی‌تونیم بزنیمشون که ..باید صبور باشیم و آرامش داشته باشیم تا با کیفیت بهتری بزرگشون کنیم و در ضمن خودمون هم داغون نشیم

واقعا سخته درسته بعضی ها میگن شیره ب شیره خوبه ولی فک میکنم اصلا هم خوب نیست تنها کسی ک اذیت میشه فقط مادرهستش بنظرم فاصله باشه ک بچه اول بزرگتر بشه ک بتونه برای دومی کمک کنه من خودم الان ۳۲سالم هست پسراولم سه ماه دیگ ۹سالش میشه الان هم دومی باردارم اونم سه ماه دیگ بدنیا میاد اونم پسرهستش الان پسرم کمکم میکنه وقتی هم بچه کوچیک بیاد دیگ کمتر اذیت میشم

اگه میتونی تایم صبح پسر بزرگ تر روبذار یه مهد کودک نصف روز هم نصف روزه که یکیش نباشه
واقعاااا سخته درکت میکنم انشالله سالم باشن فقط
اینجور بچه ها فقط کمکی میخواد آدم

دقیقا منم شرایط ترو دارم دوتا پسر شیر به شیر همسن بچه های شما دست تنها خیلی هم اذیتم ولی خب چی کنم هی میگم زمان بگذره شاید بهتر بشن

به این فکر کن ک دوتاوپسر سالم داری همین خود ب خود شاکر خدا میشی که بهت دوتا بچه سالم داده ک خیلیا ی دونه هم ندارن و چ خوووووب ک پشت سرهمن نهایت تا ۴ سالگی اذیت شی ولی دوتا دوست و یار برا هم میشن و توم‌ لدت میبری کاش منم شیر ب شیر داشتم و الان باهم بزرگتر شده بودن