مهربونا یه چیزی بگید دلم آروم شه دیروز عصر یهویی از شیر گرفتن رو شروع کردم ...پسرم به شدت وابسته بود قسمت سختش این بود بلد نبود بدون سینه بخوابه تا ۵ صبح بیدار بود خیلی از بیداری زیادش استرس داشتم چون ۱۲ خوابش میومد....فقط با تاب ریلکسیشن خوابید

من چیکارکنم پسرمنم وابستس و شوهرم میگه بهش بده طاقت گریه هاشوندارم هیچکی کمکی ندارم سرگرم بشه

منم خیلی استرس دارم میخوام از شیر بگیرمش

یهویی نگیر هم خودت اذیت میشی هم بچه ات

منم 10 روز میشه که گرفتم دو سه شب اولش سخته چون دختر منم عادت داشت خوابیدنی شیر بخوره شب اول خیلی گریه کرد توشیشه بهش آب و یه قند انداختم توش خورد خوابید چون شیر نمیخوره بهش آب میدم

منم یک ماهه گرفتم آدم دلش ریش میشه ولی چاره ای نیست باید شما بیشتر بغلش کنی بوسش کنی نباید بزاری بری

نترس بابا سختش دوشبه منم سه روزه از شیر گرفتم

اصلا اذیتم نکرد فقط خوابش که میومد از ته دل اشک می‌ریخت و من فقط میرفتم تو اتاق گریه میکردم