۶ پاسخ

اضطراب داره دیگه این کار آرومش می‌کنه

اصلا چیزی نیس نگران نباش ماجرا روهم بزرگ نکن برو پیش روانشناس بهترین راه حل ها وبهت میده اتفاقا من امروز دخترم جلسه داشت باروانشناسش

پسر منم وقتی استرس بگیره دستاشو میکنه تو دهنش یا لیس می‌زنه.

بخاطر ترسشه پسر منم همش گریه میکنه موندم چیکار کنم هرچی توضیح میدم گریه نکن توام مثل اون قوی باش یا حواسش پرت میکنم نمیشه 😑

آره عزیزم حتما برو
ولی اون لحظه شما حواسشو پرت کن و فشار بهش نیار ک دستتو از دماغت در بیار بلکه غیر مستقیم بازی کن ک دستشو دخالت بده
در ضمن نذار کسی اذیتش کنه

سلام خوبی عزیزم آبجی پسرت خوبه

سوال های مرتبط

مامان آرتمیس مامان آرتمیس ۴ سالگی
مامان 😍 eşgim مامان 😍 eşgim ۴ سالگی
سلام خانما ه موضوعی می‌خوام براتون تعریف کنم ببینید حق با کیه اگه واقعاً حق با من نیست دوباره برم و دلجویی کنم اوایل مهر یعنی حدوداً ۳ مهر اینا من و پسرم رفتیم مدرسه جدید چون پسرم نمی‌موند منم می‌نشستم پشت کلاس داخل کلاسشون یه پسری بود که خیلی خیلی شلوغ و بی‌تربیت بود عنی یه چیزی میگم و شما یه چیزی می‌شنوی بیچاره معلم از دستش به ستوه اومده بود بعد چون پسر من تازه رفته بود من به معلم می‌گفتم اینو با یکی دوست بکن که جذب کلاس بشه معلم پیش هر کسی که می‌برد پسر من بشینه اون پسره می‌رفت تو گوش اونی که پیش پسرم نشسته می‌گفت اگه با هاکان دوست بشی دیگه من با تو دوست نمی‌شم و کم کم دیگه اجازه نداد هیچکس با پسر من دوست بشه و پسر منم گریه می‌کرد که این اجازه نمیده من با کسی دوست بشم من رفتم با مهربانی بهش گفتم این کارا رو نکن بزار با هم دوست باشیم براش خوراکی بردم و گفتم ببین اینو هاکان برای تو آورده تا با هم دوست بشین پسره اونقدر بی‌تربیت بود که برگشت به من گفت من احتیاجی به خوراکی شما ندارم کلاً الکی با پسر من لج افتاده بود زم من به آرامی خوراکی رو براش باز کردم و گفتم حالا اینو بخور حالت جا بیاد بعد پسر من که می‌خواست نقاشی بکنه می‌رفت تمام مداد رنگی‌هاشو دونه دونه پرتاب می‌کرد علم از هر طرف کلاس مداد رنگی‌ها رو جمع می‌کرد و می‌آورد ادامه توکامنت