من بودم پارش میکردم
یه روز دیدم پسر من داره با شدت گریه میکنه رفتم جلو و گفتم چی شده اونقدر داشت گریه میکرد که از گریه کبود شده بود گفت ایلیار دست منو گذاشت بین مداد و با فشار دستمو فشار داد با اینکه عصبی بودم ولی باز به الیا چیزی نگفتم رفتم پیش مدیر و جریان رو گفتم نمیدونم این ایلیار بچه کدوم سرمایهداری هست که خیلی هواش دار مدیر گفت من بهش تذکر میدم بعد دو سه روز گذشت دوباره همون حرکت رو تکرار کرد و پسرم دوباره گریه میکرد با اینکه خیلی عصبی بودم ولی باز هم با الیار کاری نداشتم با آرامش بهش گفتم ایلیار لطفاً این کارو با هاکان نکن بابای هاکان پلیسه ها بعد دستمو کشیدم رو سرشو گفتم آفرین پسرم از این به بعد با هم دوست باشیم بعد از اون
خیلی صبوری کردی
ببین تو مسائل بین بچه ها دخالت مادرپدرا کار درستی نیست بچه ها وقتی وارد فضای اجتماعی میشن باید یاد بگیرن خودشون از خودشون دفاع کنن . شما نهایتا باید به مدیر و معلم و مادرش صحبت میکردی و ازشونمیخواستین یا کلاسشو عوض کنن یا تهدید میکردی مدرسه اشو عوض میکنی . ولی در کل به نظرم به خاطر حرف شما نبوده اون بچه قطعا مشکل داشته یا لوسه و نازپرورده که این رفتارا رو داره باید ببرنش پیش مشاور
بنظره من تازه تو خیلی صبر کردی .بگو بچتو درست تربیت میکردی اگه انگشت بچه ی من میشکست تو جواب میدادی .وای من بودم همون اول بچشو دعوا کرده بودم حسابی
جریان پسر حدود دو سه هفته هم اومد مدرسه و چون پسر من دیگه راحت میرفت من دیگه نمیرفتم هفته پیش مدیر و مادرش اومدن جلوی منو گرفتن که تو به ایلیا گفتی بابات یه هاکان پلیسه و از اون روز ترسیده و دیگه مدرسه نمیاد خیلی ناراحت شدم و ازت دوستان گرفتم اومدم براش یه دونه کادو خریدم و بردم بهش دادم و گفتم که اینو بابای هاکان داده حالا پایین مهد پسرم خانه بازی هست پسر هر روز میاد و اونجا تا ظهر بازی میکنه و مامانشم میره خونه ولی حاضر نیست که بره کلاس امروز ازش میپرسم که چرا نمیری کلاس میگه من از کلاس بدم میاد معلم نمیذاره من شلوغی بکنم بعد دوباره امروز ظهر مامانش اومده میگه میبینی چیکار کردی تو کاری کردی که بچه من دیگه نمیره کلاس واقعاً به نظر شما تقصیر منه به خدا خیلی داشت پسر منو اذیت میکرد یعنی نه تنها پسر منو بلکه کل کلاس رو اذیت میکرد
بزرگترین ترس من برای وقتی که دخترم بره مدرسع دقیقا همین مسئلس
شما بایست به معلمش میگفتی اونا خودشون کنترل میکردن الان همه چیزو به چشم شما میبینن بعدشم مگه معلم نبود ندیده چرا هیچ کاری نکرده
اتفاقا بهترین رفتار رو انجام دادی عزیزم ،اون بچه معلمش از دستش راحت شده ، مادرش باید بهش تذکر میداده نه طلبکار باشه
بخدا که خوب صبری داشتی.من همون بار اول چنان نسخه بچه رو میپیچیدم برای سالهاش باشه
بابادخوب صبر داری من اگه بودم مهد رو سرشون خراب میکردم یا دیگه بچم و نمیفرستادم اونجا اه اه طلب کارم شدن
خوب کاری کردی
میگفتی باباش میندازتت تو گونی میبرت بیابون
اگه هم مدیر گفت چرا گفتی میگفتی نه من فقط گفتم باباش پلیس اون زاییده افکار خودشه😂😂😂
خوب کردی من بودم میزدم تو گوشش
این همه صبوری کردی ی بار نگفتی برم مادرشو صدا بزنم تا تقی ب توقی خورده مادره اومده پیشت تازه شکایتم میکنه میگه تو مقصری عجب😐🤣
انقدر که این بچه تخسه بعید میدونم از پلیس ندیده بترسه خودتو مقصر ندون بهونشه مامانه هم اگر دیگه چیزی گفت بشورش
من که خوندم کله م داغ کرد چجور از الان بچه اینقدر عقده داره فردا بزرگ بشه ببین چی میشه بنظرم دیگه نه با مادرش حرب بزن نه با بچه ولش کن
والا خیلی صبوری کردی تازه
من بودم همون روز اولجرررش میدادم
ب مادرش میگفتی اینهمه صبوری کردم چقدر پسرم گریع میکرد و اذیت میشد شما جیزی نمیگفتی خوب کردم
نه عزیزم شما خیلی هم صبوری کردی با رفتار اون بچه.
مگه همسرشمارو دیده که مامانش چرت و پرت میگه😁
اصلا بنظرم توجه نکنید بهشون
ساده گیر آوردن نامردا
شما خوب رفتار کردی
به نظر مشکل خودشونه بچه خودشون مشکل داره یا بیش فعاله یا یه مشکلی داره
نه خوب کردی به نظرم خیلی صبور بودی من اگه بودم با مامانش دعوام میشد
آفرین به شما میدونم بچه هستن ولی اصلا نمیتونم صبر شما رو داشته باشم
تو که معذرت خواهی کردی هدیه هم گرفتی دیگه لازم نیست کاری واسشون کنی بچه پرو
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.