یاد زایمان میفتم دلم میخواد بشبنم یه دل سیر گریه کنم از طرفی هم طاقت ندارم دیگه خدا

منم همینطور😔😭😭😭😭

من هم میترسم زایمان کنم
هم دیگه از استرس خسته شدم😭 خدا خودش کمک مون کنه

چرا گلم نمیخواد اینقد به خودت سخت بگیری یدرد ۳یا۴ ساعته میگذره وقتی بچه تو بغل کنی تمام دردا ومشکلات زایمان وبارداری رو فراموش میکنی ان شاء الله زایمان کردی وبچه تو بغل گرفتی به حرفم میرسی
والله سخت نیس ما تو ذهنمون سختش میکنیم اون لحظه خدا یک ارامشی میده یجوری فکرتو مشغول میکنه که سخیاش یادت میره دوست داری فقط بچه تو ببینی

همش چند ساعته بعدش راحت ميشي فراموشت ميشه

همش چند ساعته بعدش دیگه بچه اینقدر شیرینه یادت می‌ره مخصوصا تو طبیعی

یاد زایمان و مسولیت بعد زایمان داستاناش همش واقعا بهم استرس میده

عزیزم زایمان ک میگذره نهایتا یه روزه و تمام
من الان ۴روزه دردای زایمان شروع شدن و دهانه رحمم بازنمیشه بخاطر امپول شیافایی ک بهم زدن واسه زایمان زودرس ۳روزه خواب ندارم همه کارم کردم دهانه رحمم بازنمیشه
مامانم ازسرکار اومده الانم بهش مرخصی نمیدن میگفت برگردم دیگع نمیتونم بیام ومنم میترسم ازاینکه اون الان برگرده ومن زایمان کنم ازیه ورم میترسم بمونه وفعلا زایمان نکنم و وقتش تموم شه 🥲🥲🥲هیچکس الان مثل من گیر نیفتاده توخوبه مامانت دائم پیشت هست