تجربه زایمانم.

پارت 2 بد یک ربع دردهام شروع شد از 5 دیقه رسید ب دو دیقه میرفتم زیر آب گرم دردام بهتر میشد معاینه کرد 4 سانت بودم بد 5 ساعت نذاشت دیگ برم زیر آب نوار قلب هم بهم وصل بود یهو ضربان قلب بچه از 160 آمد زیر 70 فک میکردن برای گاز بی دردیه ولی نه سه دور بنده ناف پیچیده بود و پی پی کرده بود بچم طفلک یه گوشه پهلوم جمع شده بود هر چگار کردن نتونستن بیارنش پایین شکمم فشار دادن اصلا

پارت 3
دکتر امد گف سریع کاراش کنین بفرستین عمل ینی همه بدو بدو‌یکی ویلچر میاورد یکی سوند میزد یکی لباس میپوشوند منم از درد فقط جیغ میزدم رفتم اتاق عمل بچه سرش تو لگن بود نمیتونستم بشینم بی حسی بزنن سه تا بیحسی زدن بیحس نشدم دکترم سر وصدا گف پنس بیارین ببینم بیحس شد وقتی زد سه متر پریدم هوا گف سریع بیهوش کنین بیهوش شدم و هیچی نفهمیدم
اینو یادم رف بگم اینقد تو زایشگاه خودم زدم از درد موهام کشیدم فق راضی بودم منو زودتر ببرن سز الانم همون شد ولی میگم کاش توانایی طبیعی داشتم
اخه لگن داشت خوب باز میشد ولی بچم داشت خفه میشد

😂😂فقط حرف شوهرت

ببخشید شما دردطبیعی وکشیدین براتون برش زدن پایینو یانه من مثل شما بودم ازپایینم برش زدن بعدش بچه نیومد سریع بردنم سزارین

منم ۴۰ هفته شدم قرار بود بچم طبیعی ب دنیا بیاد خیلی استرس داشتم و میترسیدم منو بردن زایشگاه ک بچم طبیعی ب دونیا بیاد دردام خوب بود
از ترس تب کردم و معاینه کردن گفتن بچم مدفوع خورده بود دردام زیاد بود
منو بردن اتاق عمل سزارینم کنن شانس بد من دندونم درد گرفت تو اتاق عمل دکتر صدا میکردم درد دندون و درد زایمانم دو برابر بود خداشکر دخترم سالم ب دونیا اومد سری بردن معدش رو شستو شو دادن وقتی آوردن پیشم دباره بچم از معدش مدفوع اومد خوبه آبجیم پیشم بود دو شب بیمارستان موندم

ای وای عزیزم چرا این اتفاق افتاده بود اخه

دوستان پست و ذخیره کنین . همشو ک گذاشت بیاین بخونین 😁

خب ادامش

خب.

خب بقیه شو بگو