❌️❌️❌️❌️❌️❌️🤰🤰🤰🤰🤰🤰خانمهایی ک میخان طبیعی زایمان کنن ی چیزی بهتون بگم دعا حضرت مریم رو ی تیکه کاغذ بنویسین
وقتی درد داشتین ک رفتین بیمارستان دعا رو ب کارتون بچسبونین با ی چسب زخم معجزه میکنه زایمانتون آسون میشه صبرتون چند برابر روند زایمان سریع من ده دقیقه بیشتر زور نزدم بچم گذاشتن رو شکمم بچه ک دنیا اومد دعا رو زود بکنن ک جفت بیاد دعا رو نکنین جفت نمیاد یادتون باشه
گفتم بهتون بگم من مامان سر خودمم ب کمرش زده بود همین ک رفته بیمارستان رفته رو تخت زایمان سریع دنیا اومدم

۹ پاسخ

دعا یا سوره مریم؟؟؟ کامل بنویسیم

شماچه قسمتی رونوشتید؟

عزیزم پسرت بهتره؟مرخص نشد؟

دعا یا سوره حضرت مریم منظورتونه؟

الابنوبسیم بزاریم توساکمون بده؟

منظورت خود سوره مریمه یا آیه خاصی

تبریک میگم بهت مادر شدنتو💖🙏🏽
خدا قوت با بچه داری
ممنون ب اشتراک میزاری

سوره حضرت مریم رو؟

کمرتون

مقالات مرتبط

مراقبت از بخیه زایمان طبیعی
مراقبت‌های لازم از بخیه زایمان طبیعی
نشانه عفونت بخیه‌های زایمان طبیعی
نشانه ها و علائم عفونت بخیه زایمان طبیعی و درمان آن
واکسن ب ث ژ
واکسن ب ث ژ در بدو تولد و علت ماندن جای واکسن
درد هنگام مدفوع بعد از زایمان
درد هنگام مدفوع بعد از زایمان و علت آن

سوال های مرتبط

مامان دریا مامان دریا ۱۰ ماهگی
دختر ناز من ک با زایمان طبیعی ب دنیا اومد♥️
حتما تجربه ی زایمان رو براتون مینویسم در اولین فرصت❤️
مشاهده ۱۹ پاسخ دیگر
مامان افرا جون👰 مامان افرا جون👰 ۷ ماهگی
اینم از تجربه زایمانم بود والبته از رسیدگی بیمارستان هم بگم ک خیلی خب بودند خیلی خب رفتار میکردند من ب اونایی ک زایمان دارند بیمارستان بهارلو رو پیشنهاد میکنم و اونایی ک زایمان پیش رو دارند دعا میکنم انشاءالله ب سلامتی فارغ بشید و نی نی هاتونو بغل بگیرین 😘😘😘
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دونه برف ❄️🤍🫧 مامان دونه برف ❄️🤍🫧 ۲ ماهگی
مامانا من اومدم بیمارستان ، هنوزم دردام هر ده دقیقه هست تقریبا ، دعا کنید برام اگه درد زایمان بود راحت زایمان کنم ، انشالله ی زایمان راحت قسمت همگیتون❤️
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آرادوآرسان مامان آرادوآرسان ۶ ماهگی
خلاصه زایمانم راحت بود ولی متاسفانه جفت رو یکم بد خارج کردن و یک تیکه باقی مونده البته خیلی کوجیکه بهم قرص دادن گفتن رفع میشه، فقط مامانا تروخدا اونایی ک میخوان طبیعی زایمان کنن موقع دردا بجای اینکه جیغ بزنید محکم یه چیزی رو فشار بدید و فقط دم و بازدم رو انجام بدید بخدا خیلی زود زایمان میکنید، پس پروسه ی زایمانتون رو با جیغ وداد طولانی نکنید
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۸ ماهگی
زایمان طبیعی پارت ششم😐
دکتر گفت خون ریزی زیاد شده جفت داره پاره میشه که دو تا ماما افتادن رو شکمم فشارم دادن و خودم زور زدم بچه در اومد گریه نکرد جفت همچنان داخل بود ک لرز شدید کردم دانشجو های مامایی که باهاشون دوست شده بودم برام خرما میذاشتن دهنم همون حین لرز میگفتم آب میوه هم بدید میدادن بعدش دستگاه اکسیژن گذاشتن گفتن جفت داره پاره میشه گفت چند تا عطسه کن کردم ک جفت هم اومد زایمان خوبی بود ولی موقع بخیههههه رو بگم.....!
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان نیکان مامان نیکان روزهای ابتدایی تولد
خانوما سونوگرافی بعد زایمان میشه انجام داد ک ببینم چیزی جا مونده تو شکمم یا ن؟
چون با کسایی که زایمان کردم حرف زدم دکتر محترم نصف جفت رو جا گذاشته بود 😐ماشاا.. ب مدرک های تقلبی و بیمارستان
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فاطمه سدنا ✨️ مامان فاطمه سدنا ✨️ ۳ ماهگی
# 4
تا ساعت ۱ چنتا زور خوب دادم ماما هم همچنان میگفت نفس بگیر دوباره زور بده دوسه تا زور دادم و دخملی ساعت ۱ و ۱۲ دقیقه شب تاریخ ۷ .۷ .۱۴۰۳ دنیا اومد بعدش گذاشتنش رو شکمم حدود نیم ساعت چهل دقیقه و همزمان داشتن کارای بند ناف رو انجام میدادن و بند ناف رو بریدن گفتن ی زور دیگه بده جفت بیاد بیرون دوتا زور دیگه دادم اونام کمی شکمم رو آروم فشار دادن و جفت بیرون اومد بعدش کارای بعد زایمان رو انجام دادن و رفتن بیرون کم کم و من رو با اون حس خوب توی اتاق تنها گذاشتن البته بعد از چند دقیقه نیروی کمکی اومد و خدا خیرش بده خرما داد بهم و رفت از مامانم ک بیرون بود ی لیوان چای نبات واسم گرفت بچه رو برداشت ک بره همون جلوی تخت خودم قد و وزن رو

اندازه بگیره و چای نبات رو داد دستم ک بخورم ،بعد از اون گفتن همراهی من بیاد کمک کنه بچه رو شیر بدم که مامانم اومد فسقل خانوم رو داشتم با کمکش شیر میدادم ک گلاب ب روتون هر چی خرما قبل از زایمان خورده بودم پس آوردم دیگه بعدش یکم دیگه بچه رو شیر دادم و کمکی اومد بچه رو برداشت ک لباس بپوشه و کف پاش رو بگیره بعدشم گفت بمون الان میام میبرمت بخش و بعد از چند دقیقه اومد و ما ساعت ۳ و خورده صب از زایشگاه رفتیم بخش ...
مقدار کمی اذیت شدم ولی خب زایمانه دیگه بدون درد و راحت که نمیشه 😅( مقدار کمی اینجوری بود ک وقتی رفتم بخش انگاری کمرم و شکمم بی حس بود دیگه خودتون تصور کنید چی کشیدم ولی وجود اون فرشته کوچولو کنارم همه چی رو از یادم برده بود)
ببخشید اگه ی جاهایی رو خوب ننوشتم چون همش گیجم و خوابم میاد😂😂😂
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آرتین💙❤️ مامان آرتین💙❤️ ۵ ماهگی
خانما پیشنهاد میکنم اگر شرایطش رو داشتین زایمان برید بیمارستان کسری تهران،من خیلی راضی بودم ازش واقعا همه‌چیش خیییلی عالی بود، پرستار گوشیمو ازم گرفت موقع سزارین و ب دنیا اومدن بچم فیلم گرفته هربار ک نگاش میکنم بغضم میگیره عین این فیلم هندیا پر احساسه🥺🥺😍😍اینم بگم هرچی ساک بیمارستان اماده کرده بودم همه‌ش دست‌نخورده برگشت چون هرچی ک نیاز بود رو در اختیارم گذاشتن🥰
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نی نی مامان نی نی ۹ ماهگی
سلام مامانا، من 15فروردین دخترم دنیا اومد... ساعت هشت و نیم صبح...
یعنی نمیدونید چه حس قشنگیه وقتی بچتونو میبینید،،،، موقع زایمان همه رو دعا کردم، چشم انتظارا رو ویژه تر....
سزارین شدم... بیمارستان خصوصی مریم کرج،،، بسیار بسیار راضی بودم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نیکا مامان نیکا ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت ٣

وای ک نگم از حس و حال اون لحظه که انکار دنیا برای من بود گریه میکردم میگفتم چقد شکل داداششه 🥺😔

دکتر گف چند تا سرفه کن جفتت بیاد بیرون و بعدم بخیه و تمام
ساعت ٨ و ٢٠ دقیقه دخترم توی بغلم بود

بخوام چند تا نصیحت ب باردارا بکنم:
روز زایمان حتما حتما ی خوراکی مقوی خرما و ابمیوه و این چیزا باخودتون داشته باشید خیلی کمکتون میکنه

تا جایی ک میتونید زود نرید بیمارستان درداتونو تو خونه بکشین راحت ترین

حتما با ذهن اگاه برید و ورزشای موقع زایمان رو بلد باشید واقعا پروسه زایمان رو کوتاه میکنه

مامای همراه ب نظرم نداشتنش بهتر از یه مامای ناشی داشتنه ک بیشتر اذیتتون کنه

امیدوارم تک تکتون زایمان اسون و کوتاهی رو تجربه کنید و بچه هاتونو ب سلامتییی بغل بگیرید
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۸ ماهگی
سلام مامانا اومدم از زایمان زجر اورم براتون بگم ک اون دنیا رفتم و برگشتم🙂
من تاریخ زایمانم ۱۷ اردیبهشت بود و رفتم بدون درد بستری شدم با سرم فشار
۱۷ کلا درد کشیدم ۱۸ کلا درد کشیدم و جوری بود ک انژیوکت و خودم درمیاوردم میدوییدم بااون دردم تو سالن و جیغ میزدم و ی چیزی بگم شاید باورتون نشه میخاستم خودمو بکشم اخرش خلاصه با سه تا سرم فشار و تو دوروز درد های وحشت ناک کلا من ۳ سانت باز شد رحمم بعد کیسه ابم ترکید
ی دردایی داشتم تخت بامن میلرزیدوقتی میگرفتمش و گریه ب کمرم فشار میومد شکمم سفت میشد و بچه خودشو جمع میکرد
زیر دلم وای وحشت ناککککککک میگرف ول نمیکرد دیگ اخر سر دکتر اومد اوضامو دید گف سریع برو اتاق عمل ساعت ۱۲ و نیم شب ک شد ۱۹ اردیبهشت منو بردن با دردای وحشتناک اتاق عمل و لرز گرفته بود منو بعد میگفتم زود بی حس کنین من دردم بیوفته و حتی من امپولی ک ب کمرم زدن هم نفهمیدم🙂
بدنم بی حس شد از معده ب پایین
ودردم قط شد و انگار دنیا ماله من شد و یک و پنج دقیقه دخترم ب دنیا اومد و دیدمش از شدت دردی ک کشیده بودم دوروز خابم برد تا اخرای عمل بعد ک بلند شدم گفت پنج دقیقه مونده کارت تموم شه و اولین دعایی ک کردم حین زایمان گفتم خدایا هرکس زایمان طبیعی رو خودت بهش کمک کن
و تموم شد اوردن منو بخش ک بیچاره بابام و مامانم و همسرم فقط پشت در صلوات و گریه و نذر و نیاز کرده بودن ک منو بردن بخش ساعتی ۴اینا بود رفتم انگار تازه ب دنیا اومده بودم🙂
خلاصه ک درده جفت زایمانا رو کشیدم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۴ ماهگی
سلام خانوما منم دیروز ساعت ۳بعد ظهر بچم ب دنیا اومد ولی سزارین شدم طبیعی بودم رفتم بیمارستان زنای درحال زایمان رو دیدم فرار کردم رفتم ی بیمارستان دیگ واس سز خیلی وحشتناک بود طبیعی
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان رویا مامان رویا ۴ ماهگی
سلام مامانا اومدم تجربه زایمانمو بگم من تقریبا دو هفته درد داشتم یعنی ماه درد هفته ۳۸ و ۳۹ دردا مث درد زایمان بود اما با فاصله ساعت‌های زیاد یکشنبه ۲۸ مرداد صبح ساعت ۷ ی دردی اومد عجیب بود فقط زیر شکمم بود بعد تو سه ساعت هر ۵ دیقه. ی دیقه درد عجیب میگرفت خلاصه آماده شدم رفتم بیمارستان معاینه کرد گفت ۴ ۵ سانت بازه بردنم اتاق زایمان اونجا دردام یوم بیشتر شد ک ی خانمه اومد معاینه کرد کیسه آب پاره شد و دید بچه مدفوع کرده و فشارم رو ۱۶ بود سریع من و بردن اتاق عمل و نی نی ب دنیا اومد وقتی صدای گریش اومد ی حس عجیبی داشتم نمیدونستم خوشحال باشم یا ن اصلا چطوری خوشحال باشم اینم نتیجه زایمان من
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان لیام❄️ مامان لیام❄️ روزهای ابتدایی تولد
پارت پنج⭕❌⚕️
تا اینک شد ساعت شد۱۲:۴۵دیقه شب و دکتر معاینه کرد گف شدی۸سانت حالا باید دیگ زور بدی،رو تخت دراز کشیدم و زور دادم،لبامو رو هم فشار میدادمو زور میدادم،انقد لبامو رو هم فشار داده بودم دورش کلا زخم شده بود،دکتر و ماما میگفتن طوری زور بده ک مدفوع کنی،خلاصه انقد زور دادم ک ساعت۱:۵دیقه فول شدم سریع گذاشتنم رو ویلچر بردنم اتاق زایمانم دراز کشیدم رو تخت و گفتن هر بار ک دردت گرف زور بده در حدی ک مدفوع کنی و وقتی درد نداشتی زور نده،ماماهمرام دستشو میزاشت ی قسمت از واژنم میگف وقتی انقباضت گرفت زورتو بنداز اینجا ب اینجا زور بده ک دست من پرت شه بیرون،،تو اون لحظه ها درد طوری بود ک انگار تک تک استخونام داشت میشکست و من داشتم متلاشی میشدم،،خلاصه لحظه ای ک دردم میگرف ب شدت زور میدادم تمام قدرت و توانمو گذاشتمو زور میزدم،ک یهو ساعت ۱:۱۵دیقه سر بچم رو دیدم و بدنش عین ماهی لیز خورد و اومد بیرون اون لحظه انقد قشنگ بود ک همه دردات تموم میشدن و انگار خودتم دوباره متولد شدی،بند نافو قیچی کردن و پسرمو گذاشتن رو سینم،بهترین و ناب ترین حس دنیا بود اون لحظه،فک کن تا ی دیقه قبلش داشتم از درد میمردم ولی یهو همه دردام تموم شد و گل پسرمو گذاشتن رو سینم،هم اون آروم شد هم من،هزار بار گفتم خدایا شکرت انقد ک تو لایقشی ن انقد ک من دارم میگم،بچمو بردن واسه قد و وزن و دکتر گف همکاری کن یبار دیگ زور بده جفتتم بیاد بیرون،اینبار زور دادم اما ن ب شدت زور های زایمان،یکم فقط زور دادم و جفت اومد بیرون و شکمم رو فشار دادن هرچی بود اومد بیرون،دکتر گف یکم تحمل کن میخام بخیه هاتو بزنم،اول ی امپول بی حسی زد بعدش بخیه کرد،درد داشتم اما درحدی بود ک میشد تحمل کرد،ی لرزی هم گرفتع بودم ک میگفتن طبیعیه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان هیراد مامان هیراد ۱ ماهگی
سلام سلام‌منممم بالاخرع زایمان کردم🤭🤗
از تجربم بخام بگم واقعا واقعا کسایی ک طبیعی میخان زایمان کنن ورزش و تکنیک های تنفسی رو خیلی خیلی جدی بگیرین🤕🤗
مشاهده ۶ پاسخ دیگر