سلام حالتون خوبه
امروز اومدم از این سه روز سختی که بهمون گذشته بگم حتما شما هم خبر دارین که خیلی از نینی ها توی این ماه سرما خوردن و ویروس تو بدنشونه.
متأسفانه بعضی از ادما واقعا نمیدونم متوجه نمیشن یا خودشونو میزنن به اون راه خوب وقتی که مریض شدی و حالت بده چرا پا میشی میای مهمونی؟ دوست داری بیماریت رو هم به بقیه انتقال بدی؟ واقعا چطور دلشون میاد؟
دخترکم امروز روز سومه که مریض شده آب هم که بهش میدم حتی اگر یک قطه باشه بالا میاره همونو سه روزه هیچی نخورده دوتا امپول زدن بهش برای کنترل تهوعش ولی فایده نداشت هنوز که هنوزه بالا میاره.
دیشب توی خواب هم بالا اورد از بینی و دهنش هرچی توی معدش بود رو بالا اورد.
بچم دیگه حتی جون نداره روی پاهاش بایسته همش گریه می‌کنه و بهونه میگیره میخواد شیر بخوره ولی نباید چیزی بهش بدم چون دو ثانیه بعدش همونو هم بالا میاره.
همش تو بغلمه سه روزه کارم شده همین و هیچ کار دیگه ایی نمیتونم براش انجام بدم.
انقدر بیحاله که همش یا خوابه یا گریه میکنه یا تو بغلمونه.
تروخدا تورو جون هر کی که دوست دارین بیشتر مراقب کوچولو ها باشین اینا گناه داره اخه خدا راضی میشه این فرشته ها رو توی این حال ببینه؟
ازتون خواهش مسکنم بکم بیشتر رعایت کنین وقتی که مریضین مهمونی نرین ممکنه بقیه هم از شما مریض بشن.
لطفا لطفا لطفا بیشتر رعایت کنین حق این کوچولو ها تخت بیمارستان نیست بقرآن.

۳ پاسخ

ویروس اسهال استفراغ پسرم گرفت تمام خانوادم وخودمون گرفتیم ولی با یه سرم خوب شدیم خداروشکر من نمیدونستم ویروسه پسرم سرفه میکرد شدید یهو بالا اورد فک کردم بخاطر اونه اما یکماه کامل جایی نرفتم

ای جانم ان شاالله بهتر بشه عزیزم
آب سیبش بده گوشت بنداز تو شیشه آبشو بهش بده

بنظر من یجور حق الناسه که بدونی بچت مریضه و بری اینور اونور و بقیه رو مریض کنی ... مخصوصا بچه های طفل معصوم رو

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
کمکم کنین لطفا عذاب وجدان گرفتم 😢
بچم خداروشکر خیلی آرومه کلا نسبت به بچه های دور و اطرافم که میببنم شر نیست ولی کار ها خطر ناک انجام میده بعضی وقت ها مثلا میره رو مبل ها راه میره اگه یه وقتت واسه این که باهاش حرف بزنیم کلا میرفت روی مبل حالت انداختن میگرفتن خودشو انگار میخواست بندازه یه بار هم هیجان زده شد یهو انداخت خودشو یکی دو بار هم که ناخواسته افتاده
یا این که چیز های سنگین رو پر میکنه هر طرفی شد
به مادر شوهرم گفتم اینجوری میکنه دو روزه مادر شوهرم گفت دعواش کن که متوجه بشه نباید این کار هارو بکنه من کلا تا جایی که میتونم اصلا دعواش نمیکنم دو روزه دارم دعواش میکنم که شاید بهتر بشه بعد میزنه زیر گریه و میخواد بغلش کنم ازم انتظار نداره دعواش کنم خیلی ناراحت میشم خودم از این کار و این که هیچ تأثیری هم نداشته دعوا کردن بیشتر لج میکنه اگه بهش بگیم نکن تورو خدا راهنماییم کنین چیکار باید بکنم من دارم از جذاب وجدان دیوونه میشم آخه این بچه ی کوچیک چی میدونه که دعواش کنم
مادر شوهرم میگه چون لوسش کردین اینجوری میکنه باید دعواش کنین تا بفهمه
مامان نیکا مامان نیکا ۱۷ ماهگی
مامان پسته جون مامان پسته جون ۲ سالگی
خانوما من دوتا کار کردم که خیلی رو بچه م جواب داده و خواب و خوراکش بهتر شده گفتم تجربمو بنویسم:

یکی اینکه اتاقشو جدا کردم. راستش اولا رو تخت کنار مادر چسبیده به تخت خودمون میخوابید بعد تخت کنار مادر براش کوچیک شد دیگه کنار تختمون روی زمین براش رختخواب مینداختم میخوابید. ولی راحت نبودیم که بچه دائم توی اتاق ماست ، به جز اون دریچه کولر هم مستقیم روش بود دیگه چند روز پیش با ترس و لرز بردمش اتاق خودش توی تختش که حفاظ داره خوابوندم باورتون نمیشه این چند روزه خوابش چقدر بیشتر و بهتر شده شبا ۱۱ تا ۱۰ صبح میخوابه و روزا هم سه ساعت میخوابه ماشالله ، اصلا هم گریه نکرد و نترسید خداروشکر🤲 (البته اینم بگم که پسر من نصفه شبا عادت بیدار شدن نداشت از قبل)

دوم اینکه من قبلا صبح که ساعت ده بیدار میشد و شیر میخورد، ۱۲ یه میانوعده بهش میدادم و ساعت ۲ هم ناهار یعنی کلا طی روز دو ساعت یه بار بهش خوراکی یا شیر میدادم چون همش نگران بودم که نکنه گشنش باشه الان به نگرانیم غلبه کردم و فاصله وعده هاشو سه ساعت در نظر میگیرم مثلا ساعت ۱۰ که شیر یا صبحانه خورد دیگه بهش چیزی نمیدم ( یا گاهی یه چیز کوچولو میدم در حد نثف قاچ هندونه) تا ساعت ۱ که ناهار میدم ... خییییلی بهتر میخوره چون سه ساعت فاصله بینشونه و کلا بقیه شیر و میانوعده هاش و هرچی براش میارم هم کامل میخوره ولی اونجوری از هرچیزی که براش میوردم یه نوک میزد و آخرشب که حساب کتاب میکردم میدیدم واقعا درمجموع چیز زیادی نخورده.