چون بچه های قدیم همش توی حیاط و کوچه بودن
خیلی مسائل کم تر بوده خب . اولا از اول همه باهم بودن و بچه به شلوغی و اینا عادت داشته و سرگرم میشد بعد همه به هم کمک میکردن بچه هارو نگه میداشتن . و اینکه انقدر رسیدگی به بچه نبوده . ما از اولش درگیر این بودیم چی بپزم بخوره چیکار کنم بازی کنه و یاد بگیره ساکت باشه خوابش ببره و .... قبلا واقعت اونقدر اهمیت نمیدادن
هم بیخیال بودن. هم جمعیتی بودن با پدربزرگ و مادربزرگ. بالاخره دو سه ساعتم اونا بچه هارو نگه میداشتن اوکی بود. خونه ها بزرگ. حیاط،دار.
نمیدونم برا منم سواله؟
واقعا حرفی توش منم نمیدونم ۸تا بچه بودیم الان تو مهد ۸تا بچه باشه نمیتونم کنترلشون کنم
بچه های قدیم کم توقع بودن دور واطرافشون بچه زیادبود همه باهم بازی میکردن صبح تاشب هم تو کوچه وخیابون بودن ازطرفی هم استرسی ک الان پدرومادرا بااین وضعیت اقتصاد وجامعه دارن قدیمانبودخوب صبروحوصله هم زیادداشتن
بیخیال بودن
خودشون بی خیال بودن بعدم انقد پشت سرهم بودن ک خود بجه ها هم بازی هم میشدن از سر و کول مامانه بالا نمیرفتند مث بچه های ماهم انقد شکمشون سیر و جاشون خشک نبود ی صبونه بود و ناهار و شام ک باید کلی منتظر میبودن تا آماده شه میان وعده کی میدونست چیه..
هم بیخیال بودن هم بچه بزرگترکوچکترنگه داری میکرده بچه هام بازی میکردن جمعیت شهرهاوروستامثل الان زیادنبوده هرجورادمی بخوای ازکوچه ردمیشه جرات نداری بذاری بچت توکوچه بازی کنه
چون تعدادشون زیاد بوده بزرگه از کوچیکه مراقبت میکرده بیشتر تو کوچه بازی میکردم مثل الان نبوده که دم به دقیقه بخای برای بچه لباس عوض کنی کلا بچه ها زیاد جلو چشم پدر مادر نبودن
همش بچه ها ول بودن
مینداختن گردن بچه بزرکه
خودشون میگن خودشونو درگیر بچه نمیکردن
سوال منم هست سر یه پی پی دو روزه تو خونه ما انگار جنگ شده بچم روانی شده ما هم روانی کرده انقد خسته ام حد نداره
بیخیال بودن خییلییی
مادر بزرگ من ۱۳ بچه به دنیا اورده به گفته خودش
۵ تاشون زندس
هیچکدوم هم با بیماری نمردن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.