۱۳ پاسخ

لعنتی ویروس وحشتناکیه دخترم گرقته ۱ هفته درگیر بود ۵ روز یک سره بی وقفه تب داشت

پسرمن یک هفته درگیرخوبم نمیشه

عزیزم رفتم خومه داروهای بچمو عکسشو میدم اونروری بردم دکتر داد خیلی داروهای خوبی هس

وااای خیلی بده واقعا هم ویروس بدیه

من اصن رودربایستی ندارم
تا یکی مریضه، میگم دخترمو لوس نکن، فاصله بگیر
حلما هم خیلییی بد مریضه

وای دختر من چند روز پیش سهل انگاری یکی دیگه مریض شد

دخترمن دوهفتس مریضه آب شده اصن

خیلی ویروس سمچیه ماهم کلا بیست روزه عذاب کشیدیم هنوز سرفه هاش داریم دخترمم پنج شب تب شدیدوبی حالی داشت باگریه بردمش امپول زدن براش جهنم ب چشم دیدم بعدشم تاچندروز بی اشتها وسردردوگوش دردوابریزش خلطی وسرفه خلطی لامصب داروهم جواب نمیدهـ نمیدونم کرونابود یاانفولانزا بچهام اب شدن

بخدا من و پسرم باهم مریض شدیم دوتامونم ماسک زدیم تا دخترم مریض نشه، یک هفته ی تموم حتی تو خواب هم ماسک زدیم، بعد رفتیم خونه ی دوستم پسرش مریض بود نگفت بهم، بوس کرد دخترمو، دخترم الان چهار روزه مریضه بچم حتی جون نداره راه بره،دوقدم راه میره میخوره زمین، نا نداره بچم

یا سه هفته خونه پدرم نرفتم چون پسرعمم مریض بود

من حای میگن حساسیته بازم خودم نمیرم و اجازه نمیدم هیچکس جانارو ببوسه تا الان هیچکسو اجازه ندادم جز مادربزرگ و خاله...همه میگن تاحالا بچه ندیدی عمه وسطیم که ناتنیه گفت هیچکس انگار بچه نداره با زور چون بچه دارشدی سفت چسبیدی بهش گفتم فعلا که دومیم حاملم دلم نمیخواد بچمو ببوسین اجباره مگه؟؟

الهی زودتر خوب بشه .
خدا لعنتشون کنه

هزار بار لعنت به همچین آدمایی که فقط اسمشون آدمه😭😭😭
منم سرم اومده دخترمو مریض کردن
الهی که زودتر دختر نازت خوب شه عزیزم

سوال های مرتبط

مامان مهدیار💙 مامان مهدیار💙 ۱۶ ماهگی
ای خداااا حالم از خودم بهم میخوره گوه تو این زندگی گوه
ما ۶ ماه رو عروسی گرفته بودیم شوهرم گفت بیا بچه دار شیم من احمق هم قبول کردم در حالیکه هیچیییی از بچه و بچه داری سرم نمیشد تو همون بارداری درسم رو خوندم ارشد قبول شدم دو روز تو هفته دو سه ساعت مرفتم دانشگاه به بچه شیر خشک میدادم دیگه سینم رو پس زد هنوز عذاب وجدان ولم نمیکنههههه دارم روانی میشم هر کس از هر طرف میرسه با حرفاش یه زخم میزنه الان هم معلمم باید برم سر کار که یک ساعت و نیم از خونمون فاصله داره روز اولی که رفتم سر کار بچم مریض شد و شدید سرماخورد هنوز هم مریضه کلی لاغر شده حالم از خودم بهم میخوره که چرا هیچ وقت به بچم نرسیدم چرا قبل بچه دار شدن آگاهیم رو نبردم بالا چرا اصلا فکر نکردم که آمادگی بچه دار شدن رو دارم یا نه چرا فکر نکردم چرااااا
اصلا مادرخوبی نبودم اصلا به بچم نرسیدم خوب بهش غذا ندادم سینم رو پس زد شیر خشکی شد به خاطر کار کوفتیم لعنت به من لعنت به زندگی من دوست ندارم زنده باشم خدااااا