۹ پاسخ

من دلم برای مجردیم تنگ نشده
آخه توی مجردیم گردشام رو رفتم
رستوران و کافی شاپم رو رفتم
مسافرتم رو رفتم
با دوستام مهمونی و گردش رفتم
وقتی ازدواج کردم دیگه سیر بودم از مجردی
تازه اون موقع ها هم سرکار بودم و ورزشم می کردم

اره منم 😢

سلام ببخشید میشه درخواست بدین ممنون

من بیشتر از هرچیزی دلم برا دانشگاه و خوابگاه و دوستام تنگه
دانشگاه سراسری بودم
هزینه کم
خوابگاه بزرگ با حیاط و پارک و دوچرخه و تاب و....
خود دانشگاهمون مثه شهر بود برا خودش
شبا با دوستا هرشب چایی و تخمه و مزاحمت تلفنی و... 😂

باز خوبه مامان همتا ،من تو مجردی بابام نمیزاشت هیچ جا برم ،نه با دوستام میزاشت برم بیرون نه تنها برم ، من از مجردی هیچی نفهمیدم ،۱۹ سالگی عروسی کردم ،خداروشکر شوهرم آدم خوبیه ، ولی باز احساس میکنم زندگی نکردم ،چون هیچ چیزو تنهایی تجربه نکردم

دقیقا منم سارااا🥺
فقط خدا صبر بده بهمون بتونیم با حوصله تر رفتار کنیم باهاشون

دقیقااااااا مامان محمدرضا دقیقاااا

دقیقا من 🥺🥺دوستام مدرسه خیلی دوران شیرینی بود زود گذشت

دقیقامن قدرمجردیموندونستم بابام گف ۱۵سالته توروچه به ازدواج درستوبخون دستپاچه نشوامامن انگارکورشده بودم وفقط میخواستم ازدواج کنم الان میفهمم چه گوهی خوردم

سوال های مرتبط

مامان یارا مامان یارا ۱ سالگی
گاهی اینقد خسته میشم دلم میخاد بشینم یه دل سیر گریه کنم
ولی وقتی فکر میکنم بهش بغض راه گلومو میبنده
از بچه داری
مسیولیت خونه
غذا درست کردن
این الرژی سنگین پسر کوچولو

واقعا دیگ نمیدونم چجوری باید اروم کنم خودمو
همش باخودم حرف میزنم پادکست گوش میدم صبر کن درست میشه

بند بند انگشتام درد میکنه استخونام همه تیر میکشه باید برم ازمایش بدم فککنم روماتیسم باشه نمیدونم واقعا
ولی این حجم از درد و دیگ نمیتونم تحمل کنم
اخه ادمی هم نیستم غر بزنم همش گاهی دلم خیلی پر میشه
میام اینجازو میخونم میبینم شرتیط همون مثل همه
امیدوارمیشم میگم پس میگذره
به روتین قبل برمیگردیم


خیلی از مامانم دلگیر میشم
اینگاری ازش خیلی باید بخام تا یه کاری بکنه

درست یارا خیلی شیطون درسته پیر شدن توان بدنی ندارن
ولی واقعا منم کم میارم گاهی
مغزم واقعا خسته میشه
این حجم از گریه جیغ غر
اصلا برام قابل درک نیست

همسرمم که کمک نمیکنه
من تنهایییی تو این زندگی خیلی مسیولیت دارم و واقعا کم میارم گاهی
😔😔😔😔



خدایا کمک کن صبر بده
بگذره این روزا .....