۶ پاسخ

ببين فقط يه نصيحتت كنم خودت رو دوست داشته باش
وگرنه زير فشار له ميشي
ادمي كه خودشو دوست داشته باشه ميدونه چيكار كنه
وگرنه همه كارات ميشه وظيفه
مجبةرش كن موقع حموم كردن حضور داشته باشه
سنت خيلي كمه زوده بخواي سختي بكشي

منم جمعه سر این موضوع بحثم شده دست ب سیاه و سفید نمیزنه البته بچه دار شدیم اینجوری شد قبلش خوب بود گفت من نمیرسم میرم سر کار خسته ام منم زنگ زدم ی نفر جمعه بیاد تمیز کنه گفتم وقتی پول دادی ی نفر اومد تمیز کرد دفعه ی بعد خودت کمک میکنی والا انگار برده گیر آوردن برای حمامم همینطور جمعه ها و روزایی ک زود از سر کار میاد، میرم داخل بعد ک میدمش بیرون لباساشو میپوشه شیرشو میده منم دوش میگیرم اصلا مرد جماعت باید زور بالا سرش باشه

نبر حموم وقتی شوهرت خوابش میاد بذار اونم کمک کنه اینجوری همه ی کارا رو تا اخر خودت باید انجام بدی

میفهممم عزیزم منم ۲۱سالمه بایه دونه بچه پوکیدم حس میکنم شما دوتا داری از خدا برات ارامش میخواد ایشالا خدا پشت و پناهت باشه تا دوتا فرشته هاتو بزرگ کنی

خود منی تو

چ کار سختی و خطرناکی مگه میشه تنها دو تا بچه و برد حمام.. فردا میبردی ک همسرتم سرحال باشه

سوال های مرتبط

مامان mr.Arta🤍 مامان mr.Arta🤍 ۷ ماهگی
احساس میکنم این تاریخ باید اینجا یادگاری بمونه
۱۴۰۳/۱۰/۲۷
امروز ارتای من ۶ ماه و ۵ روزشه
و ما امشب برای اولین بار یه حموم جانانه باهم کردیم😁
تا دوماه بعد به دنیا اومدن ارتا که مادرشوهرم حمومش میکرد من و مامانم میترسیدیم
بعد من و مامانم تو اتاق تو وان حمومش کردیم
از ۴ ماه ۴ ماه و نیم دیگه من خودم تنهایی بردمش حموم
حدود ۹ روز بود (میخواستم حموم کنم پریود شدم حالم بد بود) ارتا رو حموم نکرده بودم دیگه واقعا خودم کلافه شده بودم چه برسه بچم
امشب ساعت ۱۲:۳۰ گفتم میخوام حمومش کنم
علی گفت ولش کن بزار فردا شب گفتم نه باید حموم کنم بچه همش عرقه
خلاصه حموم رو گرم کردم ارتا رو بردم حموم
این چندوقت که میبردمش حموم همش جیغ میکشید گریه میکرد
اما امشب😍
اینقدر اروم بود اینقدر اروم بود بردمش زیر شیر اب میخندید😍😍😍
یعنی دلچسب ترین حموم تو این ۶ ماه بود
خیلی خوب بود
علی بیرون میگفت چرا پس گریه نمیکنه گفتم داره میخنده اونم هنگ کرده بود چون با کل اسباب بازی های ارتا جلو در حموم منتظر بود😁😁😁
خلاصه که مامان الهه یه جوری ارتا رو شست که لپاش قرمز شده بود😍😍😍
مثل مامان های خودمون قبلا مارو حموم میبردن چیکارا میکردن من فقط از این کیسه ابی ها بچه رو نکشیدم ۱۰ بار شستمش😁😁😁
خیلی حال داد خیلی اصلا انگار خودم بعد یه سال حموم کردم سبک شدم اصلا😂😂
اینم بگم بچه تخت گرفته خوابیده😁😁😁
از حموم بیرون اومدم خوش اخلاق بود قربونش بشم با باباش همکاری کرد حسابی😍😍😍
مامان ماهلین🌙👼🏻🩷 مامان ماهلین🌙👼🏻🩷 ۸ ماهگی
سلام مامانا
میخواستم اتفاقی که چند شب گذشته افتاد و براتون تعریف کنم
چند شب پیش خونه پدر شوهرم دعوت بودیم و دوتا از خواهرشوهرامم بودن با شوهر و بچه هاشون ،ماعلین بلافاصله که عمه هاشو میدید به طور خیلی شدید گریه میکرد و بعد که میبردمش داخل اتاق آروم میشد و باری میکرد اگر اونا میامدن تو اتاق باز گریه میکرد تا برن بیرون
این دفعه دومی هست که تومهمونی این اتفاق میوفته و ماهلین با دیدن همه هاشو آنقدر شدید گریه می‌کنه
هم خودشون ناراحت میشدم هم مادرشوهرم
هی می‌آمد می‌گفت بیارش بیرون از اتاق تا بازی کنه منم گفتم گریه می‌کنه ۱,۲بار باهمسرم فرستادند بیرون باز گریه کرد آوردش داخل اتاق ساکت شد
کلا از وقتی ماهلین به دنیا آمده شاید ۸,۹بار دیدتشون
نمی‌دونم دلیل این همه بی‌قراری چیه
برای شامم آمردمش سر سفره ولی جایی که اونا رو زیاد جلو چشمش نباشن نشوندم اما باز صداش میکردم انگار خوششون می‌آمد بچم گریه کنه
بنظرتون دلیل این کار و رفتار ماهلین چیه ؟؟؟
خواهرای خودمم زیاد نمی‌بینه اما بعد دیدتشون گریه نمیکنه