آخییییش ازین آرامش و سکوت شب...🌠🌟

بنده درحالی که امروزم مثل بقیه روزها صد و بیست مرتبه خونه رو مرتب کردم و الان بند بند وجودم درد میکنه
الان که پسرک خوابیده با احتیاط بغل دستش تو تاریکی اتاق نشستم خیلی یواااش دستو پامو با روغن بچه چرب میکنم🤣
حالا چرا روغن بچه? چون فقط همینو تو تاریکی یافتم✌🏻
دمنوش زنجبیل و عسلم درست کردم بخورم و خییلی تنده لامصب
اگر وقت بشه میخوام کولاک کنم و چند صفحه کتابم بخونم
نمیدونم ولی با همین دوتا کار حس میکنم واسه خودم سنگ تموم گزاشتم🙂

عکسم دلتون نخواد هفته پیش گرفتم!
بله بلههه باغ ارم شیراز تو پاییز همینقدر قشنگه🥺🍂🍁

تصویر
۴ پاسخ

آخ شیراز همیشه قشنگه حتما یه سفر دیگه میام شیراز عشقه بخدا هم خودش هم مردمان با معرفتش❤️✨

عزیزم خواص دمنوشتو میشه بگی؟

پس شوهری چی برو یکم بچسب بهش😂

دمت گزرم مادر نمونه کلی از تاپیکت خندیدم دلت خوش

مقالات مرتبط

رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب

سوال های مرتبط

مامان سلن مامان سلن ۱ سالگی
بچم جدیدا خیلیییی دیر خوابش میبره قبلا نیم ساعت کافی بود تا بخوابه الان مثلا از ساعت ۹ونیم تلاش میکنم ساعت ۱۱میخوابه خونه سکوت سکوت و تاریک یه چراغم روشن نیست تو تاریکی میکرده تو اتاق نمیخوابه دیونم کرده😢
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سهیل(الی) مامان سهیل(الی) ۱۵ ماهگی
تو تاریکی نشستم پیتزا سرد میخورم😂😂😂😂
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان لنا مامان لنا ۱ سالگی
مامانا که بچه هاتون هم سن لنا هستن از تاریکی میترسن؟ اصلا متوجه ترس میشن؟
دختر من اصلا از تاریکی نمیترسه چراغا خاموشه هردومون تو اتاق خوابیم درو باز می‌کنه تاریکی می‌ره بیرون تو پذیرایی هیچکسم نیس نباید بترسه؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان وریا مامان وریا ۱۶ ماهگی
سلام خانم من کاچی درست کردم با زعفرون گلاب شکر شیره انگور و یه کره بزرگ یک قاشق هم روغن محلی حالا خیلی چرب شده واسه زعفرونم دو دلم که بدم به پسرم به نظرتون بدم بهش یا نه.
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شاخه نباتم مامان شاخه نباتم ۱۷ ماهگی
نشستم کلی گریه کردم خاک تو سرم با ازدواج راه دور که هیچکسو نداری پسرم چن باره تو خواب بالا میاره فقط سرما خورده اس خیلی پریشونم تو تعطیلاته کجا ببرمش دارم دق میکنم غروب دکتر بودیم نمی‌فهمم چرا بالا میاره
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان پِرنسسم ثنا💜 مامان پِرنسسم ثنا💜 ۱۷ ماهگی
رووووغننن بچه نزنید بع بدن بچه هااا سیاهههه میکنه من همیشه آخر شبا بدن ثنارو با روغن فیروز چرب میکردم به مرور فهمیدم بدنش تیره شده ولی نمیدونستم از روغن بچس
بعد این چن وقت یبوست بود منم همش مقعدشو با روغن بچه چرب میکردم تا راحت دفع کنه
الان دیدم مقعدشم تیره شده
بنظرتون دوباره مث قبل میشه؟🫠🫠🫠
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان تی تی مامان تی تی ۱ سالگی
سلام تو این سن بچه های شما هم پیش بقیه اصلا حواسشون ب شما نیست ؟
دخترم وقتی باباش خونس میره بغل اون و بیشتر با اونه ،، بریم خونه مادر بزرگش بغل اوناست ، حتی از بغل عموش بغل من نمیادک😐 ادم حسابم نمیکنه
ولی وقتی دو تایی خونه ایم بهم محبت میکنه بغلم میاد هر جا میرم دنبالم میاد بوسم میکنه و ... ولی پیش بقیه احساس کم بودن میکنم اصلا اعتماد بنفسمو از دست میده
دوس داشتم با بقیه براش فرق کنم 😔
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان توت فرنگی😍🍓 مامان توت فرنگی😍🍓 ۱ سالگی
میدونین بدترین وضعیت تو بچه داری چیه ؟ اینکه مریض بشی ذست تنها باشی غریبم باشی باید مراقب بچه هم باشی یعنی بدترین موقعیت ک نشستم فقط دارم گریه میکنم خداروشکر عصری میخام برم شهرستان پیش خونوادم ، شوهرمم هست کنارم اما ازین بیحالی مزخرف که نمیتونم با پسرم وقت بگذرونم اعصابم خورده
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان فسقلی مامان فسقلی ۱۶ ماهگی
از الان نگران خواب بچم تو سیزده بدر هستم.چطور بچم که همیشه تو خونه و تو سکوت خوابیده تو بیابون بخوابونم.چرتشم وسط روزه که نمیشه کاریش کرد.چکار کنم به نظرتون؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱ سالگی
چرا حس ميكنم دخترم دوستم نداره
تا باباشو ميبينه منو يادش ميره
تا تو جمع فأميل ميريم ديگه منو نميشناسه ،تو بغل همه أرومه ولي تو بغل من گريه ميكنه ،مادر شوهرمو كه ميبينه انگار مادرشو ديده آنقدر كه خودشو بهش ميچسبونه يا يه جوري مادرشوهرمو بغل ميكنه كه منو أصلا اينجوري بغل نكرده
ميدوني وقتي اين چيزارو ميبينم دلم خيلي ميگيره ،يه غم بزرگي ميشينه رو دلم ….نميدونم بايد چيكار كنم من با دختر خيلي خوب برخورد ميكنم اگه ادمي بودم كه با بداخلاقي ازش مراقبت ميكردم حق ميدادم به اين وضعيت
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان barsam مامان barsam ۱ سالگی
نمی‌دونم چرا بعضی وقتا عذاب وجدان میگیرم که واسه پسرم مادر خوبی نیستم یااون منو دوست نداره احساس میکنم کم بهش محبت کردم که منو اصلا نمی‌شناسه با بقیه بیشتر جور یا شایدم کم بهش رسیدگی کردم ؟!😔🥺
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
درد و دل شبونه ؛ عشق مادری ....🤰🤱

خواهرا نمی‌دونم کدوماتون مثل من قبلا به شدت ترسو بودید ولی مطمئناً وقتی مادر شدید این عشق به فرزندتون این ترسا از شما دور کرد مثل من.
بله عشق مادری خیلی حس قشنگ و شیرینه نمی‌دونم حکمت خدا چه قدر قشنگه بعضی وقتا که وقتی باردار میشید و یه فرشته کوچولو تو وجودتون رشد می‌کنه وقتی مخصوصا چند ماه آخر که لگد زدن نی نی هاتونو حس میکنید تکون خوردناش سونوگرافی رفتنی شیطونیاش همه رو می‌بینید حس میکنید چه قدر شیرینه 😍😢😢😢😢😢🥺🥺🥺🥺
منم عشق مادری تو وجودم شعله ور شده بود بعضی وقتا با خودم فکر میکنم منی که اینقدر ترسو بودم از معاینه زنان اسپکلوم عکس رنگی ازهمه اینا وحشت داشتم طوری که کارم به مشاوره کشید و تو چندجلسه کامل درمان شدم در این حد شدت داشتم منی که یه زمان اونجوری بودم پارسال زایمان کردنی اولین بارم بود میرفتم اتاق عمل نمیدونین موقع عمل نفس کم میاوردم انگار سنگ گذاشته بودن روی سینم ولی همه اون سختیاش ترساش استرس هارو به جونم خریدم و آخ نگفتم فقط منتظر بودم بچه مو بیرون بیارن و من صدای قشنگه اش رو بشنوم وقتی صداشو شنیدم وای دنیا مال من بود خیلی عجیب و شیرینه♥️🥺
حتی وقتی شکمم رو فشار میدادن گاهی خودمو کنترل میکردم که جیغ نزنم ولی گاهی هم از درد نمی‌تونستم چیزی نگم دست پرستارو گرفتم که دیگه فشار نده یا وقتی اومدن انژیوکتم یادمه خراب شد اومد دوباره از اول انژیوکت بزنه دردم گرفت ولی آخ نگفتم به پرستار یادمه قشنگ برگشتم گفتم من دردای بیشتر از اینو کشیدم این که چیزی نیست اونم با شوخی با انگشتش زد دستم گفتم آخ با خنده گفت چیشد تو که گفتی درد نداره
خواستم بگم چه قدر این عشق بین مادر و بچه عمیق قشنگه که حاضری درد بکشی ولی بچت آخ نگه ....
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۵ ماهگی
الان داشتم خودمو مرتب میکردم تو خونه اراسته باشم ینی هرروز تقریبا مرتب میکنم خودمو بهم حس خوبی میده

یهو ناخواسته ی حسرت تو دام اومدکه چرا من دوران بارداری اصن هیچ عکس ارایش کرده مرتبی از خودم ندارم
وقتی میبینم این همه ادم خیلی عکسای خوشگل و مرتب تو خونه از خودشون دارن

بعد یادم اومد من پرستارم انقد شیفتای مضخرف و خستگی کار روم بود همینکه غذا میپختم و حواسم ب تغذیه م بود باید خداروشکر میکردم چون واقعا خستگی و کم خوابی شیفتا اذیتم میکرد

بمیرم دیگه حاضر نیستم تو محیط سمی درمان برگردم واقعا ارامشو ازم گرفته بود
کاش اول میومدم بیرون بعد با ارامش باردار میشدم تو خونه لذت میبردم🥲
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان آوینا مامان آوینا ۱۶ ماهگی
مامانا؟ درچه حالید؟چیکارمیکنید؟ خودم که اتاق دخترم رو بهم ریختم دارم مرتبش میکنم خودشم همون تو اتاق خوابیده منم بی سروصدا دارم کمد وسایلش رو تمیزمیکنم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۱۷ ماهگی
سلام مامانا یی که یدونه بچه دارید بچه دوم هم میارید؟ من همیشه تو رویاهام دوتا بچه داشتم ولی الان حس میکنم دیگه توانی ندارم
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر