دو سه هفته پیش خونه مادر شوهرم بودیم چند روز موندیم ، بعد خیلی بد با دخترم رفتار میکرد . دخترم هم لج کرده بود هی گفت به بچه ما دست نزن ، بغلش نکن، یه بار هم مادر شوهرم سرش داد زد بچه م بهش گفت ازت متنفرم ! بعد یه روز صبح مارو از خونه انداخت بیرون ! دخترم بهش گفت سمت من نیا ، اونم ایستاد روبروی دخترم با داد بهش گفت گمشو از خونه مون بیرون دیگه حق نداری پاتو اینجا بذاری . به پدرت میگم دیگه اینجا نیارتت. من گفتم سرش داد نزنید، با دعوا و فحش به من مارو از خونه ش انداخت بیرون! همسرم هم نبود . حالا الان همسرم عکس بچه ها رو می‌فرسته واسه مادرش ، ویدیو کال میگیره بچه ها رو نشونش میده .من خیلی حرص میخورم میگم چرا ادای مهربونا رو در میاره ! اگه دوست داشت بچه ها رو ببینه که از خونه بیرون شون نمی‌کرد! حالا همسرم هی اصرار به آشتی داره. به نظرتون وقتی عکس بچه ها رو می‌فرسته واقعا نیاید چیزی بهش بگم؟؟؟؟ یا به همین راحتی آشتی کنم؟ شما بودید چیکار می‌کردید ؟؟؟
اینم بگم که بار اولش نیست تو ۱۱ سالی که ازدواج کردم مادرش چهار بار ما رو از خونه ش بیرون انداخت و ده ها بار دعوا راه انداخت

من اگه کسی بیرون کنه از خونش پامو تو خونش نمیزارم دیگه بستگی به شما داره

خب عزیزم هربار انداخته بیرون و شما رفتید خونش
عادت کرده
من بودم یجوری با همسرم رفتار کنه
که به خودش اجازه نده بخواد مارو اشتی بده
کاری کنه مادرش پی به اشتباهش ببره
خالا همسرت اون مدلی نیست
ولی خودت ک برای خودت ارزش قایل شو عزت نفس داری
ب نظرم نرو و نیا
شوهرت خودش بره
عکس بچه رو هم از دور ببینه
این بچه خواهر یا بردادر همون بچه است که انداختتش بیرون فردا روزم با اینم همین رفتار میکنه
رفتار هرکس دست خودمونه
اجازه نده هرجور میخوان با خودت و بچت رفتار کنن

اصلا اشتی نکن

کینه که اصلا خوب نیست بالاخره تاکی عزیزدلم.ولی اینو بهت بگم ازقدیم گفتن دوری ودوستی سعی کن مثلا قهرنباشی ولی خییییلی کمتر بری اونجا یا حداقل میری چنروزنمونی یه وعده شام یاناهاربخوربرگرد اونم کم.اینجوری احتراما وحرمتا بیشترحفظ میشه عزیزم امتحان کن

حد اقل اگه رفتی خیلی بهش رو نده و زیاد اهمیت نده سنگین باهاش صحبت کن

مادرشوهر من هم چند بار منو از خونه بیرون کرد الان به این نتیجه رسیدم جای من دیگه اونجا نیست آدم چقدر حقیر بشه

من باشم اولا نمیرم دیگه
نهایت به خاطر شوهرم یکی دو ساعت در ماه میرم اونم سرسنگین برخورد میکنم

من اسمشم نمیارم مخصوصا ک بار ادلشنس

والا من و اگه کسی از خونه بندازه بیرون اسمشم نمیارم

بمیرمم پامو خونه همچین آدمی نمیزارم

هرگز خودت نرو بزار خودشون بيان دنبالت ، اگر يبار خودت بري هميشه اين رفتار زشته و باهات انجام ميدن

ببخشید دخترت چند سالش که اونطوری رفتار کرده

با همسرتان حرف زدی ک منطقی تصمیم بگیره البته بعضی از مردا هم نمیفهمن منظورم فقط همسر شما نیست همسر من مادرش رو از دست داده ،دوتاآبجی داره و یه دونه داداش هی منو ب زور میبره همیشه خونه آبجی یاش دقیقا زمان خواب بچم میگه پاشو بریم تا اونجا ک می‌رسیم بچم خوابش میبره و اونا بیدارش میکنن الان بچم خیلی پرخاش گر شده ولی هر کاری میکنم بازم قانع نمیشه ک کارش اشتباهه قرار نیست هر روز بریم یا حد اقل یه زمانی ک بچه بیداره بریم هر چند خودم اصلا دوس ندارم همیشه برم البته ک ب دوس داشتن یا نداشتن من ک کاری نداره و اصلا اهمییت نمیده