سوال های مرتبط

مامان مهسان♥️ مامان مهسان♥️ ۱۰ ماهگی
سلام مامانا یه راهنمایی میخواستم....
لطفا قضاوت نکنید....
من سال۱۴۰۲ازدواج کردم...۱۴۰۴/۲/۲۷میشه دوسال....
با شوهرم تو تلگرام آشنا شدم.جداشده بود یه پسر ۵ساله داشت یک ماه بعد اومد خواستگاری مادرم و برادرام مخالف بودن میگفتن بچه داره ولی من شوهرمو دوست داشتم گفتم بچشم گناه داره بزرگ میکتم مادرش وقتی ۲سالش بود جداشده رفته....
اوایل خوب بود یه مشکلی بود مادره هرماه شکایت میکرد بچه رو ببینه بچه نمیرفت الانم هروقت میریم دادگاه نمیره.....
این بچه شب ادراری داشت نمیدونستم بعدا فهمیدم اوایل میگفتم دزست میشه ولب بدتر شد همه فرشا تخت نجس میشد....
تا وقتی دخترمو باردارشدم مادرم سیسمونی گرفت شوهرم گیر داد رو تخت بچه بخوابه منم چاره نداشتم گفتم عیب نداره یه مدت شبا واسه لینکه جیش نزنه شبی ۴بار میبردم دستشویی.... تا اینکه رو تخت دخترم که دوروز بود آورده بودن جیش زد منم عصبی شدم یه سیلی زدم تقریبا ۶سالش داشت تموم میشد....شوهرم فهمید کلس دعوا کردیم برگشت گفت اگه محمد جواد یه روز بره پیش مادرش زندگی ماهم تمومه پایه زندگی ما محمد جواده این بچه خم بال و پر گرفت الان ۷سالشه مدرسه میزه هنوزم شب ادراری داره... ۳مله پیش با شوهرم بحث شدید کردیم از طرفی هم سر یه موضوع از دوستم شکایت کردم بودم شوهرم یه برگه سفید آورد گفت امضا و اثر انگشت بزن من میرم دفتر خدمات متن شکایت مینویسم تو با بچه سختت میشه نیا....