۶ پاسخ

سلام خوبی عزیزم مبارکه

وای پسر منم بریچه یعنی با این کارا برمیگرده؟
منظورت از جارو دستی نبتون هست؟

برا منم بریچه چیکار کنم بچرخه 😭😭

درست مثل من چه شبایی که با گریه صبح کردم برن و برنگردند علاوه‌بر دندون درد پا دردم داشتک

الهی چقد درد کشیدی دندان درد هم بوده💔 قدمش مبارک باشه مادر قوی

مبارکه

سوال های مرتبط

مامان امیر ارسلان💙 مامان امیر ارسلان💙 روزهای ابتدایی تولد
مامان آرتمیس💗 مامان آرتمیس💗 ۲ ماهگی
تجربه زایمان #سزارین 1

من وارد ۴۰ هفته شده بودم و کامل کامل آماده بودم برای زایمان طبیعی اما هیچ دردی سراغم نمیومد ، دهانه رحمم هم که هیچی باز نشده بود و ماما همراه گرفته بودم که یکبار معاینه تحریکی کرد و یکسانت باز شدم ، بازهم درد خاصی نداشتم دردی بود که قابل تحمل بود خیلی خیلی ورزش میکردم پله میرفتم که زایمان طبیعی راحتی داشته باشم ، ولی دیگه من چهل هفته بودم ، ماماهمراهم گفت باید هر روز نوار قلب بچه رو بگیری و یه سونو هم نوشت برام، سونو رو رفتم انجام دادم وزن بچه ام چهار کیلو بود ، حقیقتن اون شب خیلی از زایمان طبیعی ترسیدم و فقط گریه میکردم و میگفتم وزن بچه بالاست و من نمیتونم.
خداراشکر توی این راه خدا خیلی خیلی هوامو داشت و کمکم کرد ، عکس سونو رو فرستادم برای ماماهمراهم ، گفت وزن بچه بالاست چهار کیلوعه و قبلش هم که معاینه لگنی کردع بود گفت زیاد لگنت مناسب زایمان طبیعی نیست اگر بخایی طبیعی زایمان کنی احتمال اینکه سر بچه توی لگن گیر کنه خیلی زیاده و بعدش باز مجبوری سزارین کنی ، همون شب اینقدر من ترسیده بودم و گریه میکردم که همسرم گفت سزارین کنی بهتره و پیشنهاد دکترم و ماماهمراهمم سزارین بود، فردا صبحش ماماهمراهم بهم زنگ زد و گفت بیا بستری شو برای سزارین منم ساعت هفت صبح بیدار شدم و رفتم حموم موهای شکمم و کامل زدم ، البته کلی هم استرس داشتم و توی راه همش خدا و حضرت فاطمه زهرارو صدا میزدم نذر کردم از بغل زیاد سید مظفر هم مه رد شدم کلی گریه میکردم و دعا میکردم تا خلاصه رسیدم بیمارستان نوار قلب بچه رو گرفتن و دکتر کشیک معاینه کرد و نامه داد برای سزارین ، پرستارا هم اومدن من و آماده کردن که بفرستن برای زایمان
مامان اَبرَک مامان اَبرَک ۲ ماهگی
مامان پناه وپندار💖🩵 مامان پناه وپندار💖🩵 ۲ ماهگی
پارت آخر زایمان طبیعی ( ختنه پسرم)
آخر شب اومدن گفتن دکتر آتشگران فردا صبح برای ختنه میاد میگن که دکتر خوبیه اگر میخاین انجام بدید ساعت هشت صبح باید پدر بیاد رضایت بده ، وزن بچه من خوب بود شرایطش رو داشت منم قبول کردم و بهترین تصمیم بود برای ختنه ، صبح همسرم اومد رضایت داد ، دکتر کمالی متخصص هم اومد برای کنترل جسمی بچه لختش کردیم همه جیشو چک کرد گفت خوبه زردی نداره خواستید بیارید مطب یکشنبه، که ساعت ده صبح آتشگران اومد پنج دقیقه ای ختنش کردن و قرار براین شد ببریم پیش همون آتشگران که بردیم پیشش و باز هم بهترین تصمیم برای انتخاب پزشک بود گفت خیلی کم زردی داره قطره بده بهش تا شنبه هفته بعد بیارم ببینمش، دگ برای ظهرم مرخص شدیم ، شب هم یلدایی پیش خانوادم بودم ، عصرش شکمم رو با گن بستم خونریزیمم کمتر شده بود، فقط دل درد پریودی داشتم که برای جمع شدن رحمه یکمم سوزش بخیه دارم موقع نشستن ، بچمم فقطشیر خودمو میدم وزنشم بردم بهداشت کم نشده بود همون ۳۶۰۰ بود، الانم زردیش خداروشکر بهتر شده، عکس نی نی هم میذارم این پایین😍 الهی که هرکی آرزو داره خدا بهش نی نی صحیح و سالم بده ، هر کی هم تو دلش نی نی داره راحت زایمان کنه
مامان فینقِلی مامان فینقِلی ۱ ماهگی