۱۰ پاسخ

ی وقت اشتباه نکنی گول بخوری بری طبیعیا. نابود میشی دور از جونت. تازه وزن ۳ کیلو سخته چ برسه ب ۴. ماشاالله بهش

نگران نباش دردتم بگیره بازم سزارینت میکنن
ایشالا به سلامتی کوچولوت دنیا بیاد🤲🏻

بهترین کارمیکنی سز بشی من زایمان قبلی بچم۳۹۰۰ بود اذیت شدنام به کنا کلی بخیه تام قعد خوردم شقاق مقع د مزمن گرقتم سالهاس درگیر شقاقم عملم کردم بی فایده بود برااین زایمانم چندتا دکتر رفتم هیچ کدوم اجاز سزارین اختیاری بم نداد میگن شقاق دلیل نمیشه ولی خدا شاهده بدترین درد وعذاب درد شقاقه

بگو نامه بده لگنت کوچیکه و وزن بچه بالاس

الهی توپولو 🥰🥰
عزیزم تو سونو ۳۰ هفته یا کمتر از ۳۰ هفته چند کیلو بود ؟؟

برو سزارین خودتو اذیت نکن وزن بچه ۴ ب بالا ن اینکه نمیشه طبیعی میشه ولی خیلی بخیه میخوری و اذیت میشی ارزشش نداره

شیک برو سزارین وگرنه بخیه زیاد میخوری

ای جانم
من چهارکیلو زیاد دیدم طبیعی آوردن ولی ان شاءالله هرچی که برات خوبه و دوست داری پیش بیاد

ماشاالله لاحول ولاقوه الابالله کارخاصی کردی وزن گرفت؟

برو عزیزم حالشو ببر💙🥹

سوال های مرتبط

مامان آرتمیس💗 مامان آرتمیس💗 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان #سزارین 1

من وارد ۴۰ هفته شده بودم و کامل کامل آماده بودم برای زایمان طبیعی اما هیچ دردی سراغم نمیومد ، دهانه رحمم هم که هیچی باز نشده بود و ماما همراه گرفته بودم که یکبار معاینه تحریکی کرد و یکسانت باز شدم ، بازهم درد خاصی نداشتم دردی بود که قابل تحمل بود خیلی خیلی ورزش میکردم پله میرفتم که زایمان طبیعی راحتی داشته باشم ، ولی دیگه من چهل هفته بودم ، ماماهمراهم گفت باید هر روز نوار قلب بچه رو بگیری و یه سونو هم نوشت برام، سونو رو رفتم انجام دادم وزن بچه ام چهار کیلو بود ، حقیقتن اون شب خیلی از زایمان طبیعی ترسیدم و فقط گریه میکردم و میگفتم وزن بچه بالاست و من نمیتونم.
خداراشکر توی این راه خدا خیلی خیلی هوامو داشت و کمکم کرد ، عکس سونو رو فرستادم برای ماماهمراهم ، گفت وزن بچه بالاست چهار کیلوعه و قبلش هم که معاینه لگنی کردع بود گفت زیاد لگنت مناسب زایمان طبیعی نیست اگر بخایی طبیعی زایمان کنی احتمال اینکه سر بچه توی لگن گیر کنه خیلی زیاده و بعدش باز مجبوری سزارین کنی ، همون شب اینقدر من ترسیده بودم و گریه میکردم که همسرم گفت سزارین کنی بهتره و پیشنهاد دکترم و ماماهمراهمم سزارین بود، فردا صبحش ماماهمراهم بهم زنگ زد و گفت بیا بستری شو برای سزارین منم ساعت هفت صبح بیدار شدم و رفتم حموم موهای شکمم و کامل زدم ، البته کلی هم استرس داشتم و توی راه همش خدا و حضرت فاطمه زهرارو صدا میزدم نذر کردم از بغل زیاد سید مظفر هم مه رد شدم کلی گریه میکردم و دعا میکردم تا خلاصه رسیدم بیمارستان نوار قلب بچه رو گرفتن و دکتر کشیک معاینه کرد و نامه داد برای سزارین ، پرستارا هم اومدن من و آماده کردن که بفرستن برای زایمان