۱۸ پاسخ

عزیزم کاش نترسونی یه سری ها هزینه خصوصی رو ندارن
با توکل به خدا زایمان راحت تو دولتی هم میشه

خداروشکر عزیزم
منم هرچقد برگردم عقب سز رو انتخاب میکنم😅

قدمش مبارک عزیزدلم ♥️♥️♥️🧿🧿🧿

عزیزم چشمت روشن
قدمش پر خیر و برکت باشه براتون
دکتر حسینی چطور بودن؟ راضی بودید ازشون؟
بیمارستان چرا راضی نبودید

بسلامتی عزیزم
مبارکه قدم نورسیده
منم دقیقا مثل تو کردم زایمان خصوصی با دکتر خودم گرفتم عالی بود

قدم نو رسیده مبارک عزیزم
منم خیلی راضی بودم از زایمانم عالی بود

من میخوام دولتی برم ماما هم اینجا قبول نمیکنن😐😑

خداروشکر عزیزم.... عکس نینی نفرستادی 🥺🥺

جدیدا بیمارستان مبینی یکم بهتر شده منم از زایمان طبیعی راضی بودم منم از شش درد شدیدددد شروع شد تا هشت نیم بچه بدنیاداومد

خداروشکر عزیزم

همون دو ساعت ب اندازه هزار ماه درد میکشی منم طبیعی بیمارستان شخصی با ماما همراه دکتر بود بی نهایت داره

قدم نو رسیده مبارکه


خداروشکر که تجربه عالی داشتی

بهت تبریک میگم 😍😍
منم زایمانم عالی بود فقط 4ساعت شد بدون درد رفتم کلا ی سانت بودم با آمپول فشار سریع زایمان کردم

خداروشکر عزیزم اپیدورالم استفاده کردی؟؟

چه خوش زایمان بودی.. چنتا بخیه خوردی؟؟ تبریک میگم غول مرحله اخر رد کردی خواهر..ورزشو اینا میکردی ؟؟

خداروشکر ، مبارک باشه عزیزم 😍 منم خیلی راضی بود از زایمان طبیعی

مبارکه عزیزم

اره منم
هشت و نیم بستری شدم
نه و ربع بچه بدنیا اومد

سوال های مرتبط

مامان محمدحیدر👶 مامان محمدحیدر👶 ۲ ماهگی
سلام مامانا، خوبین؟🦋
من دیروز زایمان کردم خیلی یهویی😅 اومدم براتون از تجربه زایمان طبیعی بگم.
من دیروز ساعت ۴ صبح کیسه آبم پاره شد و راهی بیمارستان شدم، چون فاصله خونه تا بیمارستان زیاد بود من بیشتر دردامو تو ماشین کشیدم، کلا سعی کنین درداتونو بیشتر تو خونه بکشین تا تو بیمارستان چون دردیه که باید کشیده بشه فقط تو بیمارستان علاوه بر درد خودتون درد معاینه رو هم باید تحمل کنین.
اگر طبیعی میخواید زایمان کنین حتما حتما کلاسای امادگی زایمان رو شرکت کنین.
زایمان طبیعی دوتا فاز داره ، فاز نهفته (قبل ۷ سانت) و فاز فعال (بالای ۷ سانت).
تو فاز نهفته باید تکنیک تنفسی بلد باشبن و تو فاز فعال باید زور بزنین و حتما حتما سعی کنین تا قبل زایمان ورزش کنین که هم موقعیت بچه درست تو لگن قرار بگیره و هم بدنتون قوی بشه که موقع زور زدن کم نیارید.
خییلی مهمه که جیغ و داد نکنین به نظرم، جیغ و داد کردن نه از درداتون کم میکنه، نه آرومتون میکنه فقط کم طاقت ترتون میکنه و انرژی تون رو میگیره (اعصاب دکتر و پرستار رو هم به هم میریزه😅).
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ ماهگی
سلام تجربه زایمان در بیمارستان عیسی ابن مریم من اول اسفند که وارد ماه نهم شدم به دکترم که میخوام طبیعی زایمان کنم دکترم چون آقا بود و طبیعی زایمان نمی‌گرفت من و معرفی کرد به ماما گلناز قسیمی که خیلی خیلی فوق العاده بود مثل یه خواهر مهربون و دلسوز کارش و انجام میده واسه معاینه رفتم مطبشون و واسه پیگیری های مداوم و ان اس تی میرفتم بیمارستان اونم مدام وضعیت من و به دکترم گزارش میداد چون دیابت بارداری داشتم خیلی هوامو داشت من ۲۵ اسفند صبح ساعت هشت نوبت معاینه داشتم که گفت بیا بیمارستان رفتم معاینه شدم همش بعد دو هفته با کلی پیاده روی و ورزش یک سانت شده بودم گفت یه ساعت دوباره برو پیاده روی کن بیا رفتم توی مسیر پیاده روی یه دفعه کیسه آبم پاره شد برگشتم بیمارستان ماما قسیمی بعد معاینه سریع من و بستری کردن و من و به اتاق ال در آر انتفال دادن از ساعت ۹ و نیم که بستری شدم تا ۹ شب من درد طبیعی کشیدم ولی بیشتر ۵ سانت نشده بودم ماما هم یه لحظه از کنارم دور نشد وقتی دید شرایطم داره حاد میشه با دکترم تماس گرفت اونم اومد بالا سرم و بعد از معاینه تشخیص داد که نمیتونم طبیعی زایمان کنم و سریع من و بردن اتاق عمل و سزارین شدم خلاصه بیمارستان خوبی بود اتاقاش دو تخته بودن توی بخش رسیدگیشون خوب بود اتاق خصوصی هم داشتن که شبی ۱۵۰۰ بود کل هزینه بیمارستان با هم با دو روز بستری ۱۸۰۰ با بیمه تامین شد .
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
۳۹ هفته و ۵ روزم بود که به بیمارستان رفتم و چون علائم زایمان رو نداشتم و دکترم گفته بود اگه دردت گرفت که هیچی ولی اگه درد نگرفت برو این نامه رو به بخش زنان و زایمان نشون بده که بستریت کنن ،بلاخره بستری شدم هر چقدر هم که بهم آمپول فشار زدن تو بیمارستان دردم نگرفت دکتر خودش اومد گفت یکم دوز داروهارو ببرید بالا و پرستارای بخش هم بهم توصیه میکردن که شربت زعفران غلیظ بخورم که اونم جواب نداد کلا هیچ دردی نداشتم ولی با آمپول فشار به زور ۳ سانت شدم که دردام بعد از یک روز بستری شروع شد ولی اونقدری نبود که زایمان کنم چون سابقه فشار بالا رو هم داشتم دکترم اومد و خودش کیسه آبم رو پاره کرد و دردم از اون موقع به بعد شروع شد که به غلط کردن افتاده بودم و به دکترم گفتم که سزارینم کن گفت تا اینجا خوب پیش اومدی باید صبر کنیم که زودتر زایمان کنی از ساعت ۱ ظهر تا ساعت ۷:۳۰ درد کشیدم ولی ارزش داشت چون الان پسرکوچولوم بغلم و خداروشکر میکنم که صحیح و سالم تو بغلم دارمش ولی واقعا زایمان طبیعی درسته که یه روز درد داره ولی الان من هیچ دردی ندارم و میتونم خودم کارای خودم رو بکنم
مامان سه تا جوجه🐣🫀 مامان سه تا جوجه🐣🫀 روزهای ابتدایی تولد
#شرح_زایمان
دو روزی بود که تکونای بچه خیلی کم و ضعیف شده بود دیگه ساعت شش شب رفتیم تریاژ چون تکون نداشت گفت برو دوباره چیز شیرین بخور بیا که بازم تکون نداشت دیگه دکترم دستور ختم بارداری داد روز چهارم عید کامل معطل دکتر سونو گرافی شدیم باید سونو بیوفیزیکال انجام میدادم دیگه ساعت هشت شب خانم تشریف آوردن و بچه نمره تکون نگرفت و آب دورشم کم شده بود
به دکتر که شرح حال دادن گفتن یک چهارم قرص زیر زبونی بهم بدن ساعت یازده شب دردام منظم شروع شد تا صبح که اومدن تند تند نوار قلب بگیرن و بریم برا فاز زایمان
قرار بود سوزن فشار هم صبح بهم بزنن که همون قرص کافی بود
شیفت دوم که اومد ماما دید من هنوز نزاییدم اومد کیسه ابمو زد و توپ آورد یه ساعت اینجوری گذشت و آب گرم گرفتم رو کمرم که دیگه دردام تبدیل به زور شده بود رفتیم رو تخت زایمان و با چند تا زور بچه اومد خدارو شکر زایمان خوبی بود
دیگه چون سریع پیشرفت کردم دکترم ( عاقلی نژاد) نرسید که بیاد ماما خود شیفت زایمان رو گرفت 🥰
ساعت ۱۴:۴۵ نرگس خانم بدنیا اومد🩷🥹
مامان رستا مامان رستا ۱ ماهگی
مامان فندق مامان فندق ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
دوشنبه ۱۲/۶
۳۸هفته و ۳روز بودم رفتم دکتر، معاینه کرد دو سانت باز بودم. ان اس تی گرفت گفت حرکات بچه کمه بهتره بیای برای زایمان. گفت پس فردا بیا بیمارستان.
توی این دو روز حسابی ورزش کردم تا بلکه دردم بگیره ولی چهارشنبه صبح بدون درد راهی بیمارستان شدم. ساعت ۹.۳۰ بدون درد بستری شدم. اولین معاینه تحریکی رو که انجام دادن، دل دردای پریودی خیلی کم پیدا کردم. تا ساعت ۱۰ دکتر اومد معاینه کرد همون دو سانت بودم و برام سرم فشار با دوز کم تجویز کرد.
بعد از سرم فشار دل دردام کمی بیشتر شد ولی قابل تحمل بود. درخواست ماما همراه کردم. ماما همراه توی دردام بهم ورزش میداد که خیلی به کاهش دردم کمک میکرد. تا ساعت ۱به همین صورت گذشت. ساعت ۱ دوباره دکتر اومد برای معاینه که گفت ۳ سانت شده و کیسه آبمو زد. بعد از کیسه آب دردام خیلی بیشتر شد ولی یه کم که گذشت توی انقباض هام ضربان قلب بچه افت پیدا میکرد. که ماسک اکسیژن بهم وصل کردن تا شرایطم اوکی شد. یه ساعت بعد دوباره معاینه شدم که هنوز همون سه سانت بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم. دردامم زیادتر شده بود.
مامان رهام مامان رهام ۱ ماهگی
#تجربه زایمان طبیعی

سلام مامانا الان که حالم بهتر شده بیام براتون تجربمو از زایمانم بگم ساعت چهار صبح کم کم دردام شروع شد از خواب بیدارم کرد انقباض و درد شدید پریودی داشتم رفتم دستشویی دیدم خونریزی هم دارم دیگه تا اماده شدم رسیدیم بیمارستان دردام هی شدیدتر میشد ساعت شیش رسیدم با معاینه چهار سانت بستری شدم دردام زیاد بود ولی با تنفس اروم تر میشدم تا ساعت هشت شدید تر شدم و شیش سانت بودم جوری که انقباضا خیلی زیاد بود واقعا بی دردی تو رگی گرفتم و یه حسی مث خواب بهم دست داد وقتی بیدار شدم ساعت ۹ بود و دیدم دردام خیلی زیاده و وارد فاز زایمان شدم معاینه شدم و نه سانت بودم کیسه ابم پارع شد و احساس مدفوع و زور بهم دست میداد ماما هی میگفت زور بده یکم که زور زدم سر بچه رو دیدن بردنم تخت زایشگاه و دکترم اومد با اولین زور و تشویق ماما سرش اومد بیرون و دومین زور شونه هاش😂 تا کشیدنش بیرون تموم دردام از بین رفت و فقط اشک شوق بدون حتی یه بخیه ساعت 9:30 نی نیم بغلم بود دقیقا قبل سال تحویل🥲
فکر نمیکردم بتونم انقد راحت زایمان کنم انقد بعضیا از زایمان طبیعی بد میگن واقعا عالیه و فقط تحرک ورزش تو بارداری جوابه